باقر رجبعلی، نویسنده و منتقد، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: رویکرد کتاب «ماجرای نویسندگان رادیو از دیروز تا امروز»، پرداختن به چگونگی حضور نویسندگان و شاعران مطرحی است که برخی به مدت طولانی و برخی کوتاه، در رادیو نویسندگی کردهاند و این حضور در کارنامه حرفهای آنها به عنوان کاری که علاقهمند بودهاند آن را تجربه کنند ثبت شده است.
وی افزود: این نویسندگان و شاعران، از این حضور خود در مهمترین رسانهی کشور، گاه به شیرینی و گاه به تلخی یاد کردهاند و ماجراهایی در این حضور داشتهاند که بسیار شنیدنی و خواندنی است. من که سالها از نویسندگان رادیو بودم، تجربیاتم از دیدارها، گفتوگوها و همکاری با این نویسندگان را شرح دادهام و با نگاهی بیطرفانه، ماجراهای آنها را روایت کردهام. رادیو با احتساب شبکههای مختلف آن در پایتخت و دیگر استانها، تا یکی دو سال قبل، همیشه نزدیک به دو هزار نویسنده در اختیار داشته که نیمی از آنها را نویسندگان و شاعران مطرح جامعه تشکیل میدادهاند.
این نویسنده توضیح داد: در زمان مدیریت برخی از معاونان صدا، این حضور در اوج بوده و نویسندگان و شاعران تثبت شده جامعه در رادیو از ارج و احترام خاصی برخوردار بودهاند. اما در زمان مدیریت برخی دیگر، این حضور کمرنگ میشده و رادیو، برنامههای خود را با نویسندگان غیرمعروف (اما به هر حال حرفهای و کاربلد در داخل خود رادیو) روی آنتن میفرستاده است. در کتاب «ماجراهای نویسندگان رادیو از دیروز تا امروز» درباره نویسندگان عمومی و داخلی خود رادیو صحبتی نشده، زیرا تعدادشان آنقدر زیاد است که چندین جلد کتاب هم کفاف مطرح کردنشان را نمیدهد. برای تألیف و تدوین این کتاب، حدود 15 سال تحقیق، مصاحبه و مشاهده انجام گرفته و من چون گذشته از کار داستاننویسی و نقد ادبیات داستانی، با بسیاری از این نویسندگان و شاعران بعد از انقلاب همکاری داشتهام، کتاب مذکور سرشار از نکتهها و روایت لحظههای جذاب و خواندنی حضور فرهیختگان ادب و هنر جامعه در رادیو است.
این منتقد افزود: شاید برای عدهای جای شگفتی داشته باشد باشد که بدانند اغلب نویسندگان و شاعران مشهور جامعه، مدتی از عمر خود را به عنوان نویسنده در رادیو حضور داشتهاند و ماجراهای تلخ و شیرین اما جذابی را در این رسانه از سر گذراندهاند.
رجبعلی، برخی نویسندگان و شاعران نام برده در این کتاب را به این شرح نام برد: ملکالشعرا بهار، بدیعالزمان فروزانفر، علی دشتی، سعید نفیسی، نیما یوشیج، حسینقلی مستعان، ذبیحالله منصوری، جلالآل احمد، سیمین دانشور، محمدعلی سپانلو، هوشنگ ابتهاج (سایه)، احمد شاملو، فریدون مشیری، مهدی اخوان ثالث، سیمین بهبهانی، حسن شهباز، منوچهر آتشی، نادر نادرپور، نصرت رحمانی، پرویز شاپور، عدنان غریضی، عمران صلاحی، یدالله رویایی، حسین منزوی، پوران فرخزاد، آلبرت کوچویی، قطبالدین صادقی، احمد محمود، اکبر رادی، ایرج راد، فریدون ناصری، بهزاد فراهانی، خسرو حکیم رابط، محمد صالح علا، اصغر فرهادی، علی باباچاهی، علیاصغر شیرزادی، سهیل محمودی، ساعد باقری، هوشنگ مرادی کرمانی، هادی سعیدی کیاسری، علیرضا قزوه، فتحالله جوادی، یوسفعلی میرشکاک، امیرحسین فردی، محمدرضا سرشار، محسن مخملباف و دهها نویسنده و شاعر معروف دیگر که ریز فعالیتها، دغدغهها و ماجراهای جذابشان در این کتاب روایت شده است.
رجبعلی ادامه داد: اگر بخواهیم نتیجه این تحقیقِ تفصیلی را در دو سه خط بیان کنیم میرسیم به این نکته که چرا رادیو که همیشه نیازمند نویسنده حرفهای بوده و در مصاحبهها و صحبتهای اغلب مدیران ارشد آن از این کمبود و ضعف، گلایه شده است، هیچگاه در صدد نبوده که از میان این نویسندگان، تعدادی را برای خود «سرمایه» و آنها را با «وصل کردن» به سیستم اداری خود، برای همیشه از آنِ رادیو و برنامههای مختلف و متنوع این رسانهی فراگیر کند. نتیجه این غفلت قانونگذاران صدا و سیما، همین است که امروزه ما با کمبود نویسنده و ضعف محتوایی در اغلب برنامههای رادیو مواجهیم و این، تنها نظر منتقدان نیست بلکه خود مدیران ارشد رادیو همیشه به آن اذعان کردهاند و خواستار به سامان رسیدن آن بودهاند. اما برای برنامهریزی و جدیّت در این کار، دستشان کاملاً بسته بوده است زیرا برای استخدام و یا حتی ورود و خروج نویسندگان در رادیو، برنامه جامع و محترمانهای وجود ندارد.
باقر رجبعلی در پایان گفت: دانشکده صدا و سیما چندی است آغاز به فعالیت برای تربیت و پرورش نویسندگانی برای رادیو کرده و از آنها برای کار در رادیو تعهد میگیرد؛ این خیلی خوب است و حضور جوانترینهایی که آموزش اداری و نظاممند میبینند ضروری است اما به هر حال، آنها کجا و نویسندگان ذاتی مانند اخوان، شاملو، احمدرضا احمدی، جلال آلاحمد، صبحی مهتدی، انجوی شیرازی، محمدرضا سرشار و سهیل محمودی کجا!؟