به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چهل و پنجمین نشست خانه نقد کتاب به بررسی «دانشنامه بزرگ تهران» اختصاص داشت که با سخنرانی استاد سید عبدالله انوار (نسخهشناس و تهرانپژوه)، علی کرم همدانی (مدیر «دانشنامه بزرگ تهران»)، نوشآفرین انصاری (عضو هیات علمی کتابداری دانشگاه تهران) و سید صادق سجادی(معاون پژوهشی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی) دوشنبه 19 مردادماه در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب اختصاص داشت. در این نشست با وجود اعلام قبلی سیدمحمدکاظم بجنوردی، رئیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی حضور نداشت و دبیری این نشست نیز بر عهده سجادی بود.
اشاره «خاطرات اعتمادالسلطنه» به ده گمشده مخلصآباد
انوار در آغاز نشست گفت: در این جلسه شاید بهتر بود علاوه بر کسانی که از منظر تاریخی و جغرافیایی به تهران مینگرند، تصمیمگیران این شهر از جمله شهردار نیز حضور مییافت. آنها باید در جریان آثار مخرب تصمیمهایی از جمله مساله آب، حمل و نقل این شهر قرار بگیرند.
وی اظهار کرد: نخستین بار عبدالرزاق بغایری(استاد جغرافیا و ریاضی دارالفنون) بود که برای تهیه نقشه تهران روزی 20 کیلومتر را برای ارزیابی آن طی میکرد.
این تهرانپژوه با اشاره به گم شدن برخی نقاط در تهران بیان کرد: زمانی که بنده در تهران رفت و آمد میکنم برخی مناطق را دیگر در این شهر نمیبینم مانند یک دهی که قبلا در منطقه سه راه ضرابخانه به سمت شمیران و نرسیده به قلهک قرار داشت و همچنین قلعهای به نام قلعه منصوریه که اکنون گم شده است.
انوار به فواید «دانشنامه بزرگ تهران» اشاره کرد و گفت: خوشبختانه با تالیف این دانشنامه برخی دهها و باغهای تهران حفظ شده است. برای مثال یک ده به نام مُخلصآباد وجود داشت که در خاطرات «اعتماد السلطنه» به آن اشاره شده است. اعتمادالسلطنه درباره این ده و حضور آن در جنبش مشروطه سخن گفته است.
وی با استناد به کتاب سیاستمدار عصر ناصرالدینشاه اظهار کرد: ده مخلص آباد به گفته اعتمادالسلطنه متعلق به عینالدوله بود و در زمانی سیدمحمد طباطبایی از روحانیان مشروطهخواه از وی درخواست میکند که به دیدار عینالدوله برود و محل دیدار آنها در این ده بوده و از این رو اعتمادالسلطنه از این مکان یاد کرده است.
این نسخهشناس با اشاره به سندی که تازگی درباره تهران به دست آورده، عنوان کرد: بنده به تازگی یک سند از مرکز اسناد آرشیو ملی خریداری کردم که در این سند به یک ده در کنار اوین اشاره شده است که در حال حاضر این ده دیگر وجود ندارد. از این رو بنده این سند را آوردهام تا به آقای همدانی بدهم تا در چاپ بعدی دانشنامه آن را منعکس کند.
تهران هویت روستاهای اطرافش را بلعیده است
همدانی، یکی دیگر از سخنرانان این نشست درباره چگونگی تدوین «دانشنامه بزرگ تهران» گفت: زمانی که شروع به گزینش عناوین کردیم، متوجه شدیم که این کلانشهر که آن را تهران میخوانیم دارای یک هویت یکدست نیست زیرا گستردگی تهران که از دهه 1340 شروع شده تا به امروز، باعث شده تا فرهنگهای اطرافش را ببلعد.
وی درباره نوع تقسیمبندی «دانشنامه تهران بزرگ» افزود: آمار سال 1335 تا 1355 ه. ش نشان میدهد حدود 108 روستا در تهران حل شده و این روستا از حوزههای فرهنگی کن، شمیران و ری بوده و به همین دلیل ما «دانشنامه بزرگ تهران» را در سه بخش «شمیران»، «تهران» و «ری» تدوین کردیم تا هویت این شهرها حفظ شوند.
این تهرانپژوه با اشاره به نوع پرداختن به شمیران اظهار کرد: ما بخش شمیران را در دانشنامه بزرگ تهران از دو منظر مورد توجه قرار دادیم؛ یک شمیران از منظر تاریخی در دوره قاجار و دیگر شمیرانی که بر حسب تقسیمات کشوری وجود دارد و امروزه به آن شهرستان شمیران میگویند. به همین دلیل وسعت شمیران از محدوده تاریخی آن فراتر در نظر گرفته شده است.
همدانی درباره دلیل تالیف و تدوین دانشنامه تهران عنوان کرد: انگیزه ما از گردآوری و تالیف این دانشنامه تحولات و تغییرات تهران در 30 و 40 سال گذشته است که این تحولات سریع باعث تغییر بافت فرهنگی تهران شده و آن را به یک شهر بیخاطره تبدیل کرده است.
وی با اشاره به سرعت تغییرات شهری افزود: منظور من از شهر بیخاطره این است که سرعت تحولات در این شهر به حدی زیاد است که فردی که یک خاطره از یک مکان این شهر دارد، ممکن است در چند وقت دیگر اصلا آن مکان را سر جای خودش نبیند تا آن خاطره را تداعی کند یا حتی به یاد آورد.
این تهرانپژوه درباره ثبت هویت تاریخی تهران بیان کرد: ضرورت بسیاری در تدوین این دانشنامه وجود داشت، زیرا اگر این دانشنامه گردآوری نمیشد بسیاری از مسائل فرهنگی که در بافت تهران ریشه دوانیده بود، ممکن است دیگر اثری از آنها در اذهان نماند. در حالی که اکنون بسیاری از مسائل، فرهنگ، مناطق، باغها و دههای این شهر در دانشنامه گنجانده شده است.
چگونه یک اثر مرجع را به جامعه نزدیک کنیم؟
انصاری در بخش دیگری از این نشست گفت: بنده سال گذشته «دانشنامه بزرگ تهران» بخش شمیرانات را برای داوری کتاب سال مطالعه کردم. این کتاب فارغ از بعد تاریخی و حس نوستالژیک آن، از لحاظ جمعآوری اطلاعات قابل تحسین بود. با این همه در همه دنیا تحولات رخ میدهد، اما سرعت این تحولات در تهران بیرویه است.
وی با اشاره به هویت خاص ایرانی اظهار کرد: من از سه منظر ابعاد تشکل، نوشتن حوادث پشت صحنه و بردن اثر مرجع به سمت جامعه به دانشنامهنگاری نگاه میکنم، ولی درباره ابعاد تشکلی که به دانشنامه نوشتن روی میآورند باید بگویم به دلایل مختلف بحث هویت و خاص بودن فرهنگ ایرانی و خواست تثبیت این خاص بودن بعد از انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. این اتفاق باعث به وجود آمدن تشکلهایی برای نوشتن دانشنامه و فرهنگنامه شد.
این عضو شواری کتاب کودک بیان کرد: پس از انقلاب اسلامی تدوین دانشنامه به شکل الفبای آن شکل گرفت که این یک اتفاق منحصر به فرد بود که نمونه آن را در جهان نداریم. در آن زمان چهار جریان دایرهالمعارفنویسی از سال 58 تا 62 «دایرهالمعارف تشیع»، «دایرهالمعارف بزرگ اسلامی»، «فرهنگنامه کودک و نوجوان» و «دانشنامه زبان فارسی» به وجود آمد.
انصاری درباره سرمایه فرهنگی دانشنامهها عنوان کرد: ما حدود 100 اثر در حوزه پژوهشی و دانشنامه پدید آوردیم. اگر بخشهای نخست و مقدمه آنها را بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که با چه سرمایه فرهنگی روبهرو هستیم. در دانشنامهنگاری نیروهای بسیاری جذب شدند که با توجه به ضعف دانشگاههای ما در این حوزه، باید بگویم اکنون دانشنامهنگاری باعث جذب و صدور نیروهای با مهارت در این حوزه شده است.
وی با اشاره به تولید نیروهای زبده در حوزه دانشنامهنگاری اظهار کرد: مهارت در دانشنامهنگاری و تربیت نیرو باعث شده تا افرادی که در این حوزه فعال هستند نگاه مهندسی و معماری در جمعآوری اسناد داشته باشند. بنابراین باید یادآوری کنم که این چهار اثر (دایرهالمعارف تشیع»، «دایرهالمعارف بزرگ اسلامی»، «فرهنگنامه کودک و نوجوان» و «دانشنامه زبان فارسی») هیچ کدام در جهان سرمایهداری تولید نشده و این فوقالعاده مهم است.
این عضو شورای کتاب کودک بیان کرد: اثر مرجع و دانشنامه یک رسانه است و این اثر با میلیاردها تومان هزینه تولید نمیشود که در قفسه کتابخانه به عنوان یک اثر تزئینی نگهداری شود بلکه کتاب برای جامعه است. در این زمان برخی افراد به ما میگویند اگر این دانشنامه به سی دی تبدیل شود، آن را میخوانیم اما این سخن بهانه است جامعهای که کتاب نمیخواند در هر فرم و شیوهای نخواهد خواند. بحث این است که با چه ابزاری میتوان عشق به اثر مرجع را در جامعه به وجود آورد؟
انصاری با طرح یک پرسش افزود: سخن اصلی من این است که چگونه یک اثر مرجع را به جامعه نزدیک کنیم؟ من اصلا این نظر را قبول ندارم که دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برای خواص نوشته شده است! به باور من در جامعه ایران حتی افرادی با سطح سواد کم نیاز دارند که به آنها آثاری معرفی شود تا اطلاعاتشان را افزایش دهند.
وی با اشاره به برخی مقالههای دانشنامه تهران اظهار کرد: اگر کتابدار یک کتابخانه عمومی بودم به امامزاده صالح میرفتم و یک ایستگاه برای خواندن ایجاد میکردم و از دانشنامه بزرگ تهران مجلد شمیران، مقاله امامزاده صالح را با عکسهای آن به زائران نشان میدادم تا آنها تشویق شوند و این کتاب را ورق بزنند. یا اینکه من بخشهایی از این مقاله خواندنی را برای آنها میخواندم. من معتقدم ایران یک جامعه فرهنگدوست و زنده است و با کتاب این فرهنگ دوستی زنده و پویا میماند.
تکنگاری ولایت کهن ایران و پیشنهاد زندهیاد ایرج افشار
سجادی نیز به فعالیتهای ارزشمند زندهیاد ایرج افشار اشاره کرد و گقت: نخستین بار که بحث تدوین کتابهای تحقیقی درباره ولایات ایران مطرح شد در سال 1381 از سوی زندهیاد ایرج افشار بود. این سخنان وی همزمان با بحث تدوین «تاریخ جامع ایران» مطرح شد. افشار پیشنهاد کرد که تکنگاریهایی درباره ولایاتهای مهم و کهن ایران با محور تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و غیره برای شناساندن دقیق این شهرها نوشته شود.
وی عنوان کرد: پیشنهاد افشار مورد توجه شورای علمی دایرهالمعارف قرار گرفت، اما مشکلات و موانعی باعث عقب افتادن این پروژه شد. پس از مدتی به دلیل موقعیت جغرافیایی، سیاسی و تحولات سریعی که در تهران روی داد، تصمیم گرفته شد که نخست تکنگاری این شهر تدوین شد. این پروژه ابتدا با حمایت شورای شهر تهران آغاز شد و در پایان به صورت یک کار مستقل در دایرهالمعارف و با برخورداری از نویسندگان و ویراستاران زبده انجام و به صورت دانشنامه منتشر شد.
معاون پژوهشی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بیان کرد: در اهمیت این دانشنامه همین قدر باید بگویم با گذشت چهار سال که از تدوین آن میگذرد برخی از باغها، دهها و ساختمانهایی که در زمان تالیف دانشنامه در تهران وجود داشت، اکنون دیگر وجود ندارند و رد این آثار را باید تنها در دانشنامه سراغ گرفت. دانشنامه این تغییرات را ثبت کرده است. همچنین این دانشنامه یکی از نخستین دانشنامههایی است که درباره ولایات ایران نوشته شده است.
در آغاز این نشست فیلمی درباره تدوین دانشنامه بزرگ تهران برای حاضران نمایش داده شد که در این فیلم انوار و همدانی به تشریح دلایل اهمیت این دانشنامه پرداختند.