به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) آیین رونمایی کتاب «نگهبان تاریکی» نوشته مجید قیصری، سهشنبه 13 مرداد با حضور این نویسنده مهدی حجوانی و فرحناز علیزاده در فرهنگسرای امید برگزار شد.
لمس لایه پنهان جنگ در «نگهبان تاریکی»
حجوانی، پژوهشگر و معرف کتاب گفت: قهرمانهایی در کتاب حضور دارند که ضعفشان را نمیبینیم. ضعفی که برخی نویسندگان حوزه جنگ تحمیلی دارند این است که از لابهلای نثر آنها میتوان فهمید که جنگ را لمس نکردهاند.
وی در این باره به داستان «جان شیفته» نوشته رومن رولان اشاره کرد و افزود: هنر برخی نویسندگان این است که خود در واقعه حضور نداشتهاند اما به گونهای مینویسند که مخاطب فکر میکند تمام شادی و غم داستان را خود چشیده است. رولان داستان را به شیوهای روایت کرده است که بانوان گمان میکنند بهتر از آنها درباره جنس زن نوشته است. البته برخی نویسندگان حوزه جنگ تحمیلی هم چنیناند. معتقدم میتوان لایه پنهان جنگ را به خوبی در کتاب «نگهبان تاریکی» مجید قیصری لمس کرد.
این منتقد ادبی در بیان تفاوت میان خاطره و داستان گفت: خاطره بسیار حالت شخصی دارد و برای خودِ فرد ممکن است خیلی جالب باشد ولی وقتی مخاطب میخواند چیزی از آن متوجه نمیشود. داستان میکوشد حس را در تمام روایت رعایت کند. در خاطره زمان فیزیکی و داستانی یکی است اما در داستان این تقدم و تاخیر رعایت نشده است. بسیاری از نکات در پایان داستان تازه افشا میشوند.
انسانهایی که از جنگ لطمه دیدهاند
علیزاده در این نشست به شرح و توصیف هر یک از داستانهای کتاب پرداخت و با اشاره به یکی از داستانهای کتاب به نام «در را باز کن» گفت: به اعتقاد من نام این داستان باید «در بازکن» میبود زیرا شرح حال رزمندهای است که در وهله بمباران جبهه، فرار میکند و به قول خودش، به خیل پشتنشستگان میپیوندد. وی که در حال دویدنش، تمام ابزارآلات خود، حتی لباس سربازیاش را هم رها میکند، با خود میاندیشد که «چرا من فرار میکنم و در بین همرزمان خود به چه عنوانی مشهور هستم؟» او فردی است که تبحر بسیاری در بازکردن ظرف «تن ماهی» دارد. این قهارِ تنماهیخور، با خود فکر میکند که «از من بهجز پلاک در بازکنی که با آن در ظرف تن ماهی را باز میکردم، چه چیزی باقی میماند؟» به همین دلیل معتقدم که باید نام این داستان «در باز کن» میبود.
وی درباره داستان «در را باز کن» ادامه داد: درست است که داستان، سربازی ضد جنگ را روایت میکند اما وقتی به داستان «آصف خروس ندارد» میرسیم، با آدمهایی روبهرو میشویم که گرچه از جنگ لطمه دیدهاند و به دنبال صلح هستند تا جنگ اما به نوعی شرافت و انسانیت خود را لحاظ میکنند. عدهای ممکن است داستانهای کتاب «نگهبان تاریکی» را در ردیف داستانهای ضد جنگ قرار دهند که شخصیت سربازهای ایرانی را در فضایی غیر از جنگ دیده است، من معتقدم او ارزش وجودی هر رزمنده حاضر در جنگ را دیده است.
شهامت قیصری ستودنی است
علیزاده وجود سوژههای حاضر در کتاب «نگهبان تاریکی» را تلنگری برای مطالعه آن دانست و افزود: میتوانم به مخاطبان کتاب قول بدهم که چیزی بیشتر از جنگ ایران و عراق را دریافت خواهند کرد چون به اعتقاد من قیصری به خودِ «سیب» نشانه نزده است بلکه به کناره آن زده است. وجود «لایه پنهان» دیگر ویژگی کتاب «نگهبان تاریکی» است. تشابه بسیاری میان داستان خاطره و داستان روایت شده از سمت اول شخص وجود دارد. تمایزهایی آنها را از هم جدا میکند. داستانهای قیصری دارای کاوش ذهنی خیلی خوبی است که بسیار راحت از ناگفتهها و موقعیتهای ناگفته سخن میگوید. زوایای پنهانی را در داستانهایش میبیند که کمتر نویسنده حوزه جنگ آنها را دیده و تمرکز کرده است. این شهامت قیصری است که به راحتی بر قسمتهایی دست میگذارد که بسیاری حتی نمیخواهند آنها را باز کنند.
این منتقد ادبی، روایت پس از واقعه را از دیگر ویژگیهای کتاب «نگهبان تاریکی» دانست و توضیح داد: حس روایت شده میتواند احساس هر یک از مخاطبان هم باشد و هر دو جنسیت زن و مرد به راحتی با حس خاطرات راوی انس میگیرند. اینجاست که «لایه پنهان» داستان خود را آشکار میکند.
در ادامه، فرحناز علیزاده از قیصری پرسید که برخی راویان داستانهای کتاب تهرانی نیستند اما گویش محلی آنها را در داستان نمیبینیم. آیا به دلیل راحتخوان بودن متن گویش فارسی را برای آنها در نظر گرفتهاید؟ بهتر نبود که شبه زبانی برای آنها ابداع میشد؟ چرا راوی کردستانی مانند راوی فارسیزبان سخن میگوید؟
قیصری در این باره گفت: داستانها از زبان فردی فارسیزبان روایت شده است و این شیوه و تکنیکی در داستاننویسی است. این امر داستان را باورپذیر میکند و دو داستان کتاب چنین است. این شیوه برای مستند کردن اتفاقی غیر عادی در نظر گرفته میشود.
حاشیهها
یکی از حاضران از قیصری خواست که خاطرهای را از دوران جبههاش روایت کند و قیصری با بیان اینکه هیچ نویسندهای خاطراتش را افشا نمیکند، گفت: اگر خاطراتم را بیان کنم که دیگر چیزی برای نوشتن ندارم. من باید خاطرات شما را در قالب داستانهای خودم بنویسم!
مجید قیصری در خلال برنامه بخشهایی از داستان «در را بازکن» را برای حاضران خواند که با تشویق حاضران همراه بود.
در برنامه رونمایی کتاب «نگهبان تاریکی»، این کتاب از سوی فرهنگسرای امید به تمام حاضران هدیه داده شد.