زاهدی مطلق در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: لیلی گلستان در گفتوگوی خود ایبنا در همین مجموعه، بیان کرده بود که هنر و ادبیات به هیچ عنوان چارچوببردار نیستند. من مخالف این عقیده هستم. به نظر من هر نویسنده و یا شاعری میتواند هم با ایدئولوژی و هم بدون آن، داستان و یا رمان خود را بنوشته و شهر خود را بسراید.
وی افزود: نویسنده باید دستکم به خودش تعهد داشته باشد و بداند که چه میخواهد بنویسد. نویسنده وقتی تصمیم میگیرد چیزی بنویسد، قطعا یک نکته و موضوع و مضمونی او را از تکان داده است. حالا آن موضوع که به او انگیزه میدهد میتواند عشق و کینه بوده یا از علاقهاش سرچشمه گرفته باشد. همه این موارد که از عواطف نویسنده تأثیر گرفته و او را انگیزهمند کرده، میتواند بخشی از ایدئولوژی وی باشد.
نویسنده کتاب «ترکش حرف شنو» ادامه داد: مگر میتوان نویسندهای پیدا کرد که بدون عواطف کتاب بنویسد؟ مگر میتوان بدون عواطف از اسلام، مارکسیسم، کمونیسم و بودا نوشت؟ اساساً انسانی که قلم دست میگیرد و مینویسد تحت تأثیر ایدئولوژی است.
وی اضافه کرد: اگر کار هر نویسندهای را جز به جز بررسی کنیم به این نکته میرسیم، کسی که بدون ایدئولوژی مینویسد شیر بییال و دمی است. یعنی اثرش در بهترین حالت شعاری است و از بخشی مسئولیتها شانه خالی کرده است.
نویسنده کتاب «نسل باروت» توضیح داد: شاید برخی بگویند ادبیات نباید جهتدار باشد، پس نویسندهای که بدون جهتگیری مینویسد چرا قلم به دست گرفته است؟! منِ نویسنده مینویسم تا به سوی جهتی بروم. اگر نخواهم بیان کنم که فلان چیز خوب است یا چیز دیگر بد، اصلاً چرا مینویسم؟ این نکتهها حتی در نوشتههای میلان کوندرا، خورخه لوئیس بورخس، کنت لئون تولستوی و سعدی هم دیده میشود با وجود اینکه سعدی را نمیتوان با تعاریف امروز داستاننویس دانست.
زاهدیمطلق یادآور شد: وقتی میگوییم نویسندهای تفکر دارد یعنی تفکر او از ایدئولوژی نشأت میگیرد. به گمانم برخی حرفها در این رابطه شعار است. باید دورهای روی این تعاریف کار کرد و متنهای ترجمهای فلسفی را بازبینی کرد و خواند. در غرب ادبیات از فلسفه گرفته میشود و فیلسوفان آنها نویسندهاند. گاهی برخی عبارات درست ترجمه نمیشود و به دست ما میرسد. برخی نویسندگان ما نیز بر اساس متنهای ترجمه شده اثرشان را تولید میکنند. اگر روزی بحث شود حاضرم به شکلی سنجیده در این زمینه پاسخ بگویم. این بحث نیز مانند همان بحثی است که میگویند ادبیات باید سرگرم کننده باشد.
این داستاننویس و منتقد ادبیات دفاع مقدس گفت: اینکه ادبیات نباید ایدئولوژی داشته باشد و به طور مثال باید سرگرم کننده باشد از ترجمههای غلطی است که به دست ما رسیده است. میخواهم بگویم که نویسنده نمیتواند بدون ایدئولوژی بنویسد. نفی ایدئولوژی نیز خود نوعی از ایدئولوژی است و کلام لیلی گلستان در گفتوگو با «ایبنا» نیز خود به گونهای تعیین یک چارچوب جدید است. به نظر من هر نویسندهای هر گونه که دوست داشته باشد میتواند بنویسد. یکی با ایدئولوژی کاپیتالیستی و دیگری با باورهای اسلامی، مسیحی و مارکسیستی مینویسد. ما باید بتوانیم حرفهای این نویسندگان را تحمل کنیم اما فراموش نکنیم که نمیتوان موضوعی را به مخاطب تحمیل کرد.
نویسنده کتاب «تسبیح و بولدوزر» اضافه کرد: مخاطب کارمند نویسنده نیست. او عقل دارد و میتواند حرف نویسنده را نپذیرد. کسانی که میگویند ایدئولوژی در ادبیات جایگاهی ندارد ترجمه برخی نظریههای غربی در این حوزه را مطالعه کرده و به آن ایمان پیدا کردهاند و این در صورتی است که ترجمه این متون همراه با اشکالات بسیار و عدم درک صحیح مترجم از آن نظریه بوده است.
ابراهیم زاهدی مطلق، نویسنده، منتقد و روزنامهنگار است. وی در عرصه ادبیات دفاع مقدس حضور فعال دارد. از وی تا کنون کتابهایی چون «نسل باروت»، «رضای زهرا»، «تسبیح و بولدوزر»، «یک جعبه پر از دروغ»، «ترکش حرف شنو»، «آقای اسدی»، «دانشمند کوچک»، «سقوط در سکوت»، «این هم پول ماهی» و «احمد آرام» منتشر شده است.
پیشینه این سوژه در خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا):
گفتوگوی راضیه تجار، داوود غفارزادگان و محمدعلی بهمنی را در این باره بخوانید