خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- همایش «جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن در آذربایجان» یکشنبه 15 آذرماه در پژوهشکده اسناد سازمان آرشیو ملی برگزار شد. در این همایش کاوه بیات، پژوهشگر و تاریخنگار یادداشتی درباره کتاب «اطلس تاریخی نقشههای جغرافیایی آذربایجان» نوشته بود که برای حاضران در جلسه خواند.
کتاب «اطلس تاریخی نقشههای جغرافیایی آذربایجان» به کوشش امیرهوشنگ انوری در 396 صفحه مصور و رنگی از سوی انتشارات ندای تاریخ منتشر شده که اثر فوقالعاده ارزشمندی است. کتابی که ضرورت داشت دهها سال پیش تالیف و تدوین میشد. انتشار این کتاب مدتها پیش در دفاتری که ظاهرا در این حوزه مسئولیت دارند، مطرح شده بود، اما متاسفانه هیچکدام به تالیف و انتشار آن همت نکردند تا اینکه موسسه ندای تاریخ این کتاب سنگین و وزین را منتشر کرد.
در اهمیت کتاب «اطلس تاریخی نقشههای جغرافیایی آذربایجان» باید بگویم تا پیش از پیشامد جنگ جهانی اول و مقولات پایانی آن، نظم حاکم بر بخشهای نسبتا گسترده از جهان نوعی نظم امپراطوری بود. این نظم حاکم به ویژه در چارچوب بررسی موقعیت ایران الصاق داشت که از یک مرحله به بعد خود را در جوار و همسایگی سه امپراطوری بزرگ روسیه در شمال، عثمانی در غرب و بریتانیا در شرق و به تدریج در جنوب ایران میدید.
فروپاشی دو امپراطوری روسیه تزاری و خلافت عثمانی، به صورت قطعی و ناگهانی در مراحل پایانی جنگ جهانی اول و زوال تدریجی بریتانیا که اندک زمانی بعد از جنگ دوم جهانی، آن هم صورتی قدیمی و نهایی یافت، ایران را در بسیاری از این حوزههای همسایه با شکلگیری مجموعهای از کشورهای نوپا روبهرو ساخت. پارهای از کشورهای نوپا در تلاش شکل دادن به نوعی هویت تاریخی و ملی با نادیده انگاشتن دادهها و دانستههای تاریخی و جغرافیایی پا از گلیم خود فراتر نهاده، مطالب و مباحثی را مطرح کردند که باعث شده است برخی از حوزههای اصلی ایران به محل مناظره و مناقشه تبدیل شود.
خلیج به اصطلاح عربی شده خلیجفارس و به دنبال آن عربستان شدن خوزستان از نمونههای معروف این تغییر و تحول است و تبدیل عراق به آلبانیا، قفقاز به آذربایجان و تنزل جایگاه آذربایجان اصلی و تاریخی و آذربایجان جنوبی نیز به همین ترتیب. بنا به مجموعهای از دلایل از جمله بالا گرفتن میزان جدل و درگیری مجبور شدیم که در پارهای از این حوزهها جدال و تقابل را جدی گرفته و از هر نظر در مقام مصاف و رویارویی قرار بگیریم، بحث خلیجفارس نمونهای روشن از این درگیری است در پارهای از این حوزهها، هنوز سعی در تجاهل و به جد نگرفتن بحث داریم. مقوله آران و آذربایجان نیز نمونه این مقوله اخیر است.
در این جدال و رویارویی، در کنار دادهها و دانستههای متعارف جغرافیای و تاریخی، نقشههای تاریخی نیز اهمیت خاصی دارند. از این رو انتشار مجموعهای چون «اطلس تاریخی و نقشهها و تصویرهای جغرافیایی آذربایجان» به تحقیق و مطالعه امیرهوشنگ انوری خود میتواند پشتوانه مهمی در این جدال و رویارویی باشد. اطلس تاریخی آذربایجان، با یک بخش مقدماتی درباره بیشینه تاریخی نقشهنگاری از دوران باستان، روم و یونان آغاز شده و با توجه به موضوع اصلی این بخش، یعنی «رسم آذربایجان در شیوهها و مکتبهای نقشهنگاری» با تاکید بر نگاه جغرافیدانهای مسلمان و اروپایی به این مقوله از شکلگیری دانش نوین نقشهبرداری در ایران معاصر میپردازد.
بخش دوم و اصلی مجموعه به ارائه و توضیح 190 قطعه نقشه تاریخی در ارتباط با آذربایجان اختصاص دارد، این نقشهها در فصلهای جداگانه با عنوان «آذربایجان در نقشههای دوره اسلامی»، «آذربایجان در نقشههای ایران»، «آذربایجان در نقشههای قفقاز و عثمانی»، «آذربایجان در نقشههای تاریخی منطقهای»، «آذربایجان در نقشههای تاریخی شده آذربایجان» و بالاخره یک فصل پایانی «تصاویر تاریخی شده آذربایجان» مورد بحث قرار گرفتند.
در این بررسی علاوه بر زندگی نقشهنگار، عنوان، تاریخ ترسیم، محل انتشار و نگهداری هر نقشه درباره پارهای از مشخصات و دادههای نهفته در هر یک نکاتی مطرح شده که از لحاظ جغرافیای تاریخی حوزه اهمیت دارند. این توضیحات به ویژه از این نظر اهمیت دارد که به هر حال به دلیل میسر نبودن بازچاپ این نقشهها در ابعاد گستردهتری از قطع کتاب فعلی در بسیاری از موارد جزئیات نقشهها خوانا نیست و در نتیجه نیازمند توضیح است.
حوزههای نگهداری و ثبت نقشهها هنوز مرکزیت جامع و در دسترسی ندارد. به طوری که نقشههای بسیاری در آرشیو وزارت امور خارجه داریم، از طرفی سازمان آرشیو ملی سالهاست، نقشهها را گردآوری و نسخههای جدید را نیز خریداری میکند. با این حال متاسفانه باید بگویم یکی از حوزههایی که در دسترس پژوهشگران نیست، حوزه جغرافیای ارتش است. این در حالی است که ما تعداد زیادی نقشه نظامی داریم که از اوایل دهه 1300 تا تشکیل قشون به شکل متحدالشکل در چندین سری هم به صورت مقطعی و هم به صورت مجموعهای درآمدند که متاسفانه مولف امکان دسترسی به آنها را نداشته است.
از این فرصت استفاده میکنم تا بگویم شاید اصرار و تاکیدی برای اختصاص مکان مشخصی برای گردآوری تمام نقشههای که داریم، نیست، بلکه آنچه امروز ضرورت دارد نیاز به اطلاعاتی درباره شناسایی مکانهایی است که این نقشهها در آن نگهداری میشود. زیرا به هر حال در جنگ تاریخی و فرهنگی که ما در این زمینه داریم و به برخی موارد آن اشاره کردم نقشهها نیز به عنوان بخشی از هویت تاریخی ما مهم هستند و انتشار کتابی از این نوع با این که با تاخیر بسیاری روبهرو شده، هنوز مغتنم است و باید برای انتشار آن به گردآورنده و ناشرش تبریک گفت.
یادداشت کاوه بیات که قسمتهایی از آن را در همایش «جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن در آذربایجان» خواند قرار است به زودی در «جهان کتاب» منتشر شود.