به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، همایش «جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن در آذربایجان» یکشنبه 15 آذرماه در پژوهشکده اسناد سازمان آرشیو ملی برگزار شد. این همایش در دو قسمت با ارائه مقالات متنوع برپا شد که در قسمت نخست هیات رئیسه آن علی ططری، مدیر مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی و مسعود فراستی، معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران بودند و هیات رئیسه قسمت دوم را محسن روستا، سندپژوه و مسعود پیمان، مدیر مسئول روزنامه مهد آزادی تشکیل دادند.
در این همایش غلامرضا عزیزی، مدیر پژوهشکده اسناد سازمان آرشیو ملی، دکتر محسن جعفریمذهب، عضو هیات علمی کتابخانه ملی، دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخنگار، مسعود عرفانیان، تاریخنگار، علی شجاعیصائین، پژوهشگر تاریخ و... حضور داشتند.
رمانها و داستانهایی که از وقایع فرقه دموکرات حمایت کردند!
دکتر کامروز خسروی، دکترای ایران دوره اسلامی در مقاله «بررسی ادبیات داستانی حامی فرقه دموکرات شوروی» گفت: برخی نویسندگان باکویی در حسرت شکست این پروژه ادبیاتی به نام «ادبیات حسرت» را شکل دادند که به زعم آنها شکوه از جدایی دو آذربایجان داشت. در ایران نیز در سالهای اخیر با بهرهگیری از غفلت نهادهای دولتی شماری از نویسندگان جداییخواه اقدام به انتشار رمانها و داستانهایی از وقایع فرقه با رویکردی جانبدارانه از آنها کردهاند. در این تحقیق به دو اثر از این دست رمانها میپردازیم و روایات غیرواقعی تاریخی را که آنها در آثارشان منعکس کردهاند مورد ارزیابی قرار میدهیم.
وی با نام بردن یک رمان عنوان کرد: رمان «مردگان باغ سبز» نوشته محمدرضا بایرامی از سوی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی منتشر و اخیرا به روسی نیز ترجمه شده است. این رمان به روزهای فرجامی فرقه دموکرات آذربایجان میپردازد. قهرمان داستان جوانی به نام بالاش است که به عنوان خبرنگار رادیو و روزنامهنگار در خدمت دستگاه تبلیغاتی فرقه دموکرات است.
این تاریخپژوه در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: به لحاظ ادبی، رمان بایرامی از ساختار منسجمی برخوردار است. وی از تکنیک روایی رئالیسم جادویی بهره برده است. از طرفی گرههای تراژیک و تعلیق در داستان وجود دارد. داستان روان بازگو شده و نویسنده تلاش کرده کمتر شعار بدهد، اما اثر وی خالی از نیش، کنایه و غرضورزی نیست هرچند با ظرافت ابراز شده است. متاسفانه بایرامی در این داستان بیطرفی را رعایت نکرده و جانبدارانه با اهداف تجزیهطلبان آذربایجان همدلی نشان داده است.
انعکاس رژه نیروهای ارتش ایران و استقبال مردم تبریز در اسناد
کاوه بیات، تاریخنگار در مقالهای با نام «تظاهرات ملی تبریز نوروز 1324» گفت: زمستان سال 1323 ه.ش برای ایران زمستان سختی بود. اگرچه جنگ جهانی دوم رو به پایان داشت و این میتوانست از خاتمهیافتن دوران سختی و اشغال حکایت داشته باشد، اما با اقدام دولت شوروی برای کسب امتیاز نفت شمال و بحران حاصل از امتناع دولت وقت در رسیدگی به این درخواست، سرنوشت روشنی در پیش روی نبود.
وی ادامه داد: در همان مراحل نخست بحث نفت شمال، دولت شوروی علاوه بر جابهجاییهای نظامی در سطح تهران در تأکید و پافشاری بر خواستهاش تمامی عوامل داخلی خود را در آنجا و دیگر حوزههای تحت اشغال ارتش سرخ به کوچه و خیابان آورد و دنبال بینتیجه ماندن این نوع تظاهرات، برنامههای دیگری ریخت. این مقاله تلاش میکند عکسالعمل ارتش سرخ مستقر در آذربایجان را در قبال رژه نیروهای ارتش ایران و استقبال مردمی تبریز از آن براساس منابع و اسناد بررسی کند.
راهاندازی جنبشهای تجزیهطلبی تحت پوشش مطالبه خودمختاری
سید مسعود پیمان، مدیرمسئول روزنامه مهد آزادی با مطلبی تحت عنوان «عید خونی که بر پا نشد» بیان کرد: از پیامدهای ناگوار و نکبتبار جنگ جهانی دوم در ایران، باید از خیز بیسابقه دول پیروز در جنگ، برای گسترش منطقه نفوذ خود با راهاندازی جنبشهای تجزیهطلبی تحت پوشش مطالبه خودمختاری نام برد. در این میان فرقه دموکرات آذربایجان و جمهوری خودخوانده منبعث از آن نیز همانند علفهای هرز و گیاهان زهرآگینی بودند که در منجلاب بیعدالتی، فقر، بیسوادی و فساد همهجانبه حاکم در کشورمان به وجود آمده و رشد کردند.
وی افزود: در بستر این اوضاع نابسامان، سردمداران کاخ کرملین، سرمست از پیروزیهای چشمگیر در جنگ جهانی دوم و موفقیت در تأسیس دولتهای اقماری در اروپای شرقی برای توسعه قلمرو ژئوپولیتیک خود و تحقق وصیت پترکبیر به منظور دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس درصدد برآمدند، قسمتهایی از کشور ما را جداکرده و دستنشاندگان خود را بر آن مستولی سازند. لذا فرقه دموکرات آذربایجان، ظاهرا به رهبری جعفر پیشهوری و در اصل با هدایت عوامل همسایه شمالی، در سایه وعدههای فریبنده گسترش عدالت، برچیدن فساد حکومتی، توسعه فرهنگی و اقتصادی و بهبود وضع معیشت مردم در 21 آذر 1324 اقدام به تأسیس جمهوری خودخوانده آذربایجان کرد.
مدیرمسئول روزنامه مهد آزادی اظهار کرد: در ابتدای کار فرقه دموکرات، توانست با مخفیکردن چهره الحادی، نیات تجزیهطلبانه خود و اعلام برنامههای اصلاحات ارضی، اجتماعی و اقتصادی در منطقه، مدت کوتاهی به کار خود ادامه دهد، اما در پی برملا شدن هویت واقعی آن، مردم به پوچ بودن وعدههای اصلاحی فرقه آگاه شده و چند ماه پس از اعلام جمهوری آذربایجان و در شرایطی که ارتش ناتوان شاه در شریف آباد قزوین زمینگیر بود، به طور خودجوش مبارزه جدی را برای بیرون راندن عوامل بیگانه آغاز کردند.
زوایای پنهان یک دوره تاریخ اجتماعی اردبیل
امید اخوی، دانشجوی دکتری دانشگاه شیراز با ارائه مقاله «فروپاشی فرقه دموکرات 1320-1325 ه.ش» گفت: اردبیل به عنوان یکی از مهمترین شهرهای شمال غرب ایران همواره خاستگاه حوادث و رویدادهای مهمی بوده است. بررسی اوضاع و احوال زندگی مردم این شهر در دوره جنگ جهانی دوم تا حضور فرقه دموکرات در این شهر میتواند بسیاری از مسائل را روشن کند.
وی افزود: خاطرات و تاریخ شفاهی مردم اردبیل از این حوادث بسیار شنیدنی و قابل استفاده است، مردمی که در جنگ جهانی دوم حضور بیگانه را در خیابانهای شهر خود دیدند و درصدد برآمدند به بازسازی زخمهایش بپردازند. آنها فرقهای با ادبیات فریبکارانه را میان خود دیدند و به مقابله با آن برخاستند. در این میان خاطرات مردم شهر و صداهایی که از آنها در میان خانوادههایشان باقی مانده بسیار کمک میکند تا زوایای پنهانی از یک دوره تاریخ اجتماعی شهری با قدمتی هزار ساله نمایان شود.
ردپای عامل خارجی در خاطرات اعضای فرقه دموکرات
«رمزگشایی از خاطرات هاشم ترلان» عنوان مقالهای بود که رحیم نیکبخت، مدیر موسسه دیار کهن ارائه داد. وی گفت: یکی از تبعات مهم جنگ جهانی دوم در آذربایجان پیدایش فرقه دموکرات آذربایجان بود. هواداران فرقه تلاش میکردند برای آن ریشههای ملی و مردمی تعبیه و آن را حرکتی در تداوم نهضت مشروطه و قیام شیخ محمد خیابانی قلمداد کنند. با این حال در سالهای اخیر با انتشار اسنادی این تلقی با چالشهای جدی مواجه شده است. از جمله انتشار کتاب «فراز و فرود فرقه دموکرات آذربایجان» تألیف پرفسور جمیل حسنلی برپایه اسناد محرمانه آرشیو حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی و همچنین اسناد دیگری که جسته گریخته منتشر شده است و نقش پرقدرت عامل خارجی را هرچه بیشتر نمایان میسازد. البته این به معنی نادیدهگرفتن وضعیت اجتماعی دوره مذکور نیست، گرچه در این میان انتشار برخی از خاطرات اعضای فرقه دموکرات حلقههای مفقوده این موضوع را عیانتر میسازد.
وی افزود: «گوموشو پنجک» خاطرات یکی از اعضای فرقه دموکرات با نام مستعار هاشم ترلان است که در آن فعالیتهای راوی در دوره مهاجرت به شوروی سابق و بعد بازگشت به ایران همچنین دوره اشغال آذربایجان و پیدایش فرقه دموکرات به ترکی باکویی در سالهای اخیر در تهران منتشر شده است. موضوع مهمی که در لابهلای خاطرات وی دیده میشود ارتباط منسجم عوامل اطلاعاتی شوروی با مهاجرانی است که به ایران بازگشته و هریک در جای خود به اقدامی موظف شدهاند. خانواده هاشم ترلان از جمله کسانی بود که در دوره آشوبهای بعد از مشروطه از یکی از روستاهای اطراف سراب به قفقازیه جنوبی مهاجرت کرده بودند. وی تعلیمات خاصی را در شوروی دیده و بعد از اشغال آذربایجان توسط ارتش سرخ به کمک افسرانی اطلاعاتی شوروی به خدمت گرفته شد. وی همچنین در انتشار روزنامه «وطن یولوندا» و همچنین توزیع آن همکاری مؤثری داشت. وطن یولوندا (در راه وطن) نشریه رسمی ارتش سرخ بود که به زبان ترکی باکویی و الفبای فارسی از سوی افسران اطلاعاتی ارتش سرخ منتشر میشد.
حمایتهای نظامی و امنیتی شوروی از فرقه دموکرات
هادی رجبی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران با مقالهای به نام «فرقه دموکرات آذربایجان و بررسی چند شبهه» گفت: این مقاله به بررسی دو ادعای مدافعان فرقه دموکرات پرداخته است. همچنین به چگونگی مسلط شدن فرقه دموکرات بر آذربایجان و چرایی طرفداری مردم از فرقه در ابتدای تشکیل آن اشاره شده است.
وی ادامه داد: با توجه به این موضوع طرفداران فرقه دموکرات برای مشروع جلوه دادن ادعاهای خود با طرح شبهاتی چنین القاء میکنند که پیدایش فرقه دموکرات یک حرکت ملی مردم آذربایجان بوده است. در این مقاله به بررسی این شبههها پرداخته شده و در عین حال از تطهیر سیاستها و عملکرد رژیم پهلوی در این مناطق اجتناب شده است.
اقدامات فرهنگی و تبلیغی؛ بسترسازی برای جدایی آذربایجان از ایران
علی کالیراد، استادیار بنیاد دایرهالمعارف اسلامی با ارائه مطلب «فعالیتهای مطبوعاتی شوروی در آذربایجان: مطالعه موردی ماهنامه آذربایجان، 1945 ـ 1946 م./ 1324 ـ 1325 ه.ش» گفت: با وجود دوران کوتاه حکومت فرقه دموکرات در آذربایجان، بخش قابلتوجهی از کوششهای مأموران اتحاد شوروی و کارگزاران فرقه دموکرات مصروف اقدامات فرهنگی و تبلیغی شد. این اقدامات فرهنگی و تبلیغی که بهمنظور بسترسازی برای جدایی آذربایجان از ایران و با هدف کسب مشروعیت برای برپایی یک نظم جدید سیاسی و اجتماعی صورت میگرفت، جایگاه ویژهای در برنامههای شورویها داشت. از جمله این اقدامات، انتشار جراید و مطبوعات در آذربایجان بود.
وی ادامه داد: در فرمان دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی مورخ 6 ژوئیه 1945، دستور انتشار نشریهای مصور در باکو و توزیع آن در ایران داده شد که به نظر میرسد انتشار ماهنامه مصور آذربایجان به زبان ترکی و با الفبای عربی ـ فارسی در باکو در همان سال، حاصل این فرمان بوده باشد. این نشریه مجموعا در 17 شماره در سالهای 1945 و 1946 به چاپ رسید. این پژوهش با بهرهگیری از 13 شماره موجود ماهنامه آذربایجان در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به معرفی و تحلیل محتوای آن میپردازد.
در این همایش از دو کتاب «اطلس نقشههای جغرافیای آذربایجان» تالیف امیرهوشنگ انوری و «نهضت میهنپرستان ارسباران» گردآوری بهزاد محمدخانی رونمایی شد. همچنین از برخی مقالهدهندگان به مراسمهای تاریخی موسسه دیار کهن با اهدا لوح یادبود قدردانی شد.