اسماعیل یودشاهیان، نویسنده و شاعر در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: این کتاب تا بیستم دسامبر(آخر آذرماه) منتشر میشود. کتاب «آنجا که زاده شدم» به قلم خانم چسیکا باباخانیان به انگلیسی ترجمه شده و توسط دکتر نادر دادگر نوبریان در حال ترجمه به فرانسه است.
این داستاننویس اضافه کرد: رمان «آنجا که زاده شدم» داستان زندگی دکتر «ژوزف پلمب کاکران» بنیانگذار نخستین دانشکده و بیمارستان مدرن در ایران و ارومیه در 150 سال پیش است. این کتاب رمانیاست 255 صفحهای که در مرز بین واقعیت و تخیل آفریده شده و ساختاری تو در تو دارد و بسیاری آن را یک رمان نئورال دانستهاند.
در سال 1948 میلادی چند خانواده امریکایی برای کار و تدریس در مدرسه شبانهروزی تربیت معلم به دعوت «جاناتان پرکنیز» مدیر مدرسه شبانه روزی و مبشرین امریکایی مقیم ارومیه وارد شهر ارومیه می شوند که در میان آنها خانواده کشیش «کاکران» قرار دارد. کشیش «جی کارکران» که لیسانس بیولوژی و معلم موسیقی است همراه زنش «دبرا» و دو دخترش «ایدا» و «کاترین» برای تدریس و تبلیغ آمده. او در روستای سیر واقع در بالای کوه سیر مستقر می شود و ضمن تدریس و کار با کمک اهالی کلیسای انجیلی دهکده را می سازد.
در سال 1855 خانواده کاکران صاحب پسری میشوند و نام او را «ژوزف پلمب کاکران» میگذارند. ژوزف کودکیاش را در دهکده سیر کنار خانواده میگذراند و در 15 سالگی برای ادامه تحصیل به امریکا می رود و بعد از هشت سال تحصیل پزشکی و داروسازی و گذراندن دوره جراحی به ایران و ارومیه بازمیگردد و چون وضع بهداشت و سلامت مردم را بد و بسیار وخیم میبیند تصمیم میگیرد که بیمارستانی برای درمان بیماران و خدمت به مردم زادگاهش ارومیه تاسیس کند. او با کمک مبشرین مسیحی باغی به وسعت 128 هکتار در خارج از شهر ارومیه خریداری و ساختمان بیمارستان را در آن بنا و نامش را «وست منیستر» میگذارد اما بعد از مدتی او در مییابد که برای اداره بیمارستان و معاینه و درمان بیماران نیاز به کادر (پزشک و پرستار) دارد. به همین دلیل در 1878 نخستین دانشکده پزشکی به طرز مدرن را در بخشهای مختلف همرا با دانشکده داروسازی تاسیس وسایل و کتابهای آن را از امریکا وارد می کند و هر سال بین پنج تا هشت دانشجو میپذیرد و با کمک همکارانش به تربیت دانشجویان میپردازد.
دکترکارکران در طول زندگی کوتاهش برای درمان بیماران و نجات مردم از مسایل و مشکلات به میان قبایل و مردم نواحی مختلف آذربایجان غربی در ایران و کرکوک و دیگر نقاط شمال عراق و شرق ترکیه سفر میکند و در کنار درمان مردم، گرفتار حوادث و تلخیهای بسیاری میشود و برای دفاع از مردم شهر ارومیه در برابر هجوم اقوام شورشی (شیخ عبیدالله) به شهر ارومیه در 1887 میرود. او گرفتار تهمت و افترا میشود و همینطور در زندگی شخصی خود با تحمل غربت و از دست دادن پدر و مادر و زن و فرزند رنج بسیار میبرد. اما هم چنان با عشق به خدمت میپردازد و در آخر در آگوست 1905 در سن پنجاه سالگی در حالی که بسیار تنها و افسرده شده، در حین خدمت و درمان مردم بیمار شده و میمیرد و کنار گور زنش کاترین در گورستان مسیونرهای امریکایی در بالای کوه سیر ارومیه به خاک سپرده میشود. در مراسم تدفین او گفته میشود بیش از 10 هزار نفر از اقشار مختلف شهر و روستاها و عشایر و ادیان مختلف شرکت میکنند.
اسماعیل یوردشاهیان این رمان را همانطور که در مقدمه کوتاهش نوشته در مرز بین تخیل و واقعیت نوشته و نوشتن آن را نوعی ادای دین میدانسته . بسیاری این رمان شورانگیز را با رمان «دکتر ژیواگو» پاسترناک که فیلم سینمایی مهیجی از آن ساخته شد، مقایسه کردهاند. اما منتقدان آن را رمانی بسیار انسانی و برتر دانسته و تاکید کردهاند که هر فصل آن شورانگیز و نگاه دیگریست به هستی و جهان، آن را باید خواند و مهمترین وجه مثبت این رمان آن است که پرکشش و مهیج است و خواننده با شروع آن نمیتواند آن را کنار نهد.
اسماعیل یوردشاهیان(اورمیا) متولد 1334 ارومیه، شاعر، نویسنده پژوهشگر و استاد دانشگاه است. از میان شعرهای او میتوان به مجموعههای نيار (1349. انزلی – اورميه)، کوزه (1350. نشر مجله سخن- تهران)، مرثيههای کولی (1353، نشر مجله سخن- تهران)، خيمه درپایيز( 1369، نشر رودکی- اورميه)، آبی در آشوب (1370، نشر رودکی- اورميه)، ترانه آبی (1378، نشر يوشج- تهران)، اورميای بنفش (1379، نشر يوشج- تهران)، در ويرانی صبح (1381، نشرقصيده سرا- تهران)، چيزی به خواب زمين نمانده است (1382،نشرقصيده سرا- تهران)، آوازهاي اورميا (نشر و پژوهش فرزان روز- تهران) و مجموعه شعرهای «شعر دریا»، «پنهان از ماه»، «هواي بيقرار»، «كسي با پاييز می رود»، «به روزهای دیگر»(برگزیده اشعار) و «شب بوی سرخ»(برگزیده اشعار) اشاره کرد.
از میان رمانهای وی نیز میتوان از «خزان»(1377 نشر قصيده سرا- تهران)، «آنجا كه زاده شدم»، «سامانچی قیزی»(دختر کاه فروش) و «رای و رعنا» یاد کرد. وی در عرصه پژوهش هم دو کتاب با عناوین «تبارشناسی قومی و حيات ملی» (1380 نشر فرزان روز- تهران)، و «مبانی حسی زبان و شعر» نام برد. «مسافر باغ سیب» عنوان تنها مجموعه داستان این شاعر و نویسنده است.