خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)ـ مهدی گلشنی متولد 1317 در شهر اصفهان است. استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف در راهاندازی نشریات نامه علم و دین، آفاق الحضاره الاسلامیه و نامه علوم انسانی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، راهاندازی مرکز تحقیقات امام علی (ع)، پژوهشکده اقتصاد، گروه اندیشه سیاسی اسلام، گروه غربشناسی، گروه مطالعات زنان، گروه علم و دین، گروه فلسفه برای کودکان و دورههای دکترای تاریخ علم در تمدن اسلامی، دکترای فلسفه علم در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دکترای فلسفه علم در دانشگاه صنعتی شریف کوشا بوده و آنها را به ثبت رسانده است.
وی داور بینالمللی جایزه علم و دین تمپلتون (بزرگترین جایزه مالی در جهان در زمینه علم و دین) و برنده دو دوره جایزه کتاب سال ایران است و در کارنامهاش نگارش چندین کتاب در حوزه علم دینی را داراست. با این چهره ماندگار، درباره فعالیتهای آکادمی علوم جهان اسلام و وضعیت فعلی آن و نیز تولید علم و کتاب در ایران گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
استاد در ابتدا بفرمایید اکنون آکادمی علوم جهان اسلام چه فعالیتهایی دارد و آیا جلسههای آن برگزار میشود؟ از سوی دیگر آیا این آکادمی دغدغه دینی هم دارد یا خیر؟
آکادمی علوم جهان اسلام بعد دینی ندارد و به رشتههای مهندسی میپردازد و همواره دغدغهاش این بوده که چه همکاریهای میتواند صورت بگیرد برای اینکه علم در جهان اسلام پیشرفت کند. اکنون سه سالی است که جلسات آکادمی علوم اسلامی به دلیل اختلافات میان کشورها تشکیل نشده است. همواره دو سال یک بار، جلسهای برگزار میشد که معمولاً میزبان هم کشور مالزی بود اما سالهاست این جلسهها تشکیل نشده است. امیدوارم در مراسم اعطای جایزه المصطفی که با حضور مدیران آکادمی علوم جهان اسلام در ایران برگزار خواهد شد، این مشکلات حل شود.
آیا باب گفتوگو با جهان از طریق ارائه تالیفات ما به غرب باز است؟ عملکرد ما در این باره چگونه بوده است؟
ما خیلی میتوانیم در این زمینه فعال باشیم اما متاسفانه عملاً ضعیف عمل کردیم یعنی اساساً در جهان اسلام این دغدغه برای تاثیرگذاری بر جهان اندک بوده است. متاسفانه غرب آنقدر چشمها را پر کرده است که خیلی کم به اینکه ما روی جهان تاثیرگذار شویم، توجه میشود.
موانع در این زمینه چیست؟
مانع این است که حکومتها علی اصول تابع ابر قدرتها هستند و اصلاً این دغدغه را ندارند. برای علما نیز امکانات کمتر بوده است. با این وجود اگر علما خودشان به صورت مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، میتوانند کارهایی را در سطح جهان اسلام انجام دهند. اکنون خوشبختانه من این دغدغه را در میان علما مشاهده کردم. مثلاً در مکاتبهای که با برخی از کشورهای اسلامی داشتیم جالب است بدانید، نخستین پاسخی که ما برای همکاری روی تحقیق درباره آینده تمدن اسلامی داشتیم، از جایی بود که هیچ انتظارش را نداشتیم.
بنابراین برای جهان اسلام از مالزی تا جاهای دیگر این دغدغه وجود دارد اما متاسفانه غرب آن قدر همه جا را گرفته است که این دغدغهها تضعیف شده است. امروزه دغدغه جهان اسلام این است که از نظرصنعتی به غرب برسد، حتی این دغدغه درباره علم وجود ندارد. باید علمای جهان اسلام بیدار شوند چون در این باره خیلی غافلند و بیشتر سرگرم فعالیتهای خودشان هستند. باید نوعی از بیداری حاصل شود تا علما بدانند باید هم در کشور خودشان علم را ترویج کنند و هم در سطح جهان اسلام نوعی از همکاری وجود داشته باشد.
به نظر میآید که این همکاری امروز میان کشورهای اسلامی نیست؟ نظر شما در این باره چیست؟
اکنون در میان کشورهای جهان اسلام همافزایی وجود ندارد. آن قدر که در میان کشورهای اسلامی یا کشورهای غیر اسلامی رابطه است، خیلی کمتر بین کشورهای اسلامی رابطه وجود دارد. علت آن هم تا حد زیادی به دولتها برمیگردد که در این وادیها نیستند. از سوی دیگر خود دانشمندان نیز آن قدر ذهنشان با مسایل غربی درگیر شده که این را جزو وظایف خودشان نمیدانند که برای اعتلای جهان اسلام کاری کنند.
استاد این جریانی که امروز روی اسلامی شدن علوم انسانی تاکید دارد را چقدر به رسمیت میشناسید؟
گفته میشود «ادخلوا البیوت به ابوابها» بدین معنی که باید از در یک خانه وارد شوید. اگر بخواهید از سقف یک خانه وارد شوید آن وقت با مشکل مواجه میشوید. کسانی که به دنبال این قضیه رفتند بیشتر به وجه شعاری آن توجه کردند. معتقدم باید از طریق بحثهای ظریف، عالمانه و... وارد این موضوع شد. ما این گونه برخورد نکردیم چند وقت یک بار یک اعلامیه داده میشود و شعاری مطرح میشود که باید چه کنیم. بنابراین باید برای هر کاری از راهش وارد شد، در این باره هم باید کار عالمانه صورت بگیرد. مرحوم طباطبایی وقتی که تودهای در جامعه زیاد شده بودند نهضتی را در قم راه انداخت که واقعاً موثر بود. کارهای امثال شهید مطهری ثمره خود را در آینده نشان داد اما اکنون کمتر این اتفاق افتاده است.
چرا امروز متفکران ما تمایلی به نظریهپردازی و تولید کتاب ندارند؟
مولفان برای نوشتن کتاب باید تشویق و کمک شوند. اکنون معیارهایی که برای ارتقای استادان از سوی وزارت علوم در نظر گرفته شده معیارهای نامناسبی است. مقالات ISI به درد ما در این زمینه نمیخورد؛ این بدین معنی است که بسیاری از این مقالات برای ما تولید علم واقعی نمیکند، چون علم واقعی یا باید با نوآوری همراه باشد یا اینکه نیازی از جامعه را برطرف کند. کتابهایی که نوشته میشود باید نیازهای مخاطبان را برطرف کند و از سوی دیگر هم نوآوری داشته باشد. بنابراین باید از دانشگاهیان، مدرسان مقطع دبیرستان و... حمایت شود. اکنون افراد هر کدام چندین شغل دارند و نمیتوانند خانواده خود را تامین کنند. قدیم این گونه نبود. اکنون معلم دبیرستان، عصرها راننده تاکسی میشود! این مسائل مانع از این میشود که آموزش در سطح دبیرستان به خوبی انجام شود.
نقش دولت در این باره چیست؟
دولت بیشتر در مقام فارغالتحصیل دکترا و کارشناسی ارشد عمل میکند تا به کیفیت بیندیشد و موضوعاتی را مطرح کند که نیازهای جامعه را برطرف کند. اصولاً نگرش دولت به مدارس و دانشگاهها در حد لازم نیست. متاسفانه آن قدر که حواس دولت به سمت سیاست و اقتصاد است به حوزه فرهنگ و آموزش توجهی نمیشود. در حالی که این بچهها هستند که آینده ایران را تامین میکنند.
استاد شما از جمله کسانی است که به زبانهای مختلف جهان کتاب نوشتید، در آن کشورهای غربی از آثار ما استقبال میشود؟
آنها از همه چیز ما با خبرند. من با یک پژوهشگر از کشور سوئد مصاحبه داشتم و متوجه شدم تمامی آثارم را مطالعه کرده است. من حیرت کرده بودم، یک جملهای درباره مرحوم مطهری گفتم، وی با من مکاتبه کرد که ما میخواهیم اصل این جمله را بدانیم. «آب کم جو، تشنگی آور به دست...» ما خیلی تشنه نیستم و بیشتر شعاری عمل میکنیم. هر وقت شعار ما تبدیل به عمل شد و حس خودباوری که در ژاپنیها یا مالزیاییها هست در ما به وجود آمد ما هم به کلی تغییر میکنیم.