به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دو کتاب تاریخی «ما چگونه، ما شديم: ريشهيابي علل عقبماندگي در ايران» (تالیف صادق زيباكلام / چاپ بیست و چهارم) و «كودتا 28 مرداد، سازمان سيا و ريشههاي روابط ايران و آمريكا در عصر مدرن» (یرواند آبراهامیان / چاپ پنجم) به چاپهای بالایی دست یافتند.
عقب ماندگی ایران ریشه در پرسشی 200 ساله دارد!
«ما چگونه، ما شديم: ريشهيابی علل عقبماندگی در ايران» در شش فصل با عناوین زیر تنظیم شده است: «از کجا شروع کنیم؟»، «ایران چگونه جایی است؟»، «از صعود تا نزول (1800- 1000م.)»، «تاثیر هجوم قبایل بر ساختار نهادهای اجتماعی ایران»، «خاموش شدن چراغ علم» و «تماس شرق و غرب»
حکایت کتاب «ما چگونه، ما شديم: ريشهيابي علل عقبماندگي در ايران» به تعبیری تلاش در پاسخ به پرسشی است که از یک سابقه 200 ساله برخوردار است. آنجا که عباس میرزا به ژوبر{فرستاده ناپلئون} میگوید: «مشکل در کجاست؟ چرا شما، شما شدید و ما، ما شدیم؟ آیا آب و خاک اروپا با آب و خاک ما متفاوت است؟ آیا خدا خواسته که شما آن گونه شدید و ما این گونه؟»
پرهیز از کلیشههای رایج تئوریهای وابستگی مارکسیستی
در این کتاب با بررسی مختصری از دلایل موافقان موارد گفته شده علت اصلی عقبماندگی ایران را در داخل ایران جستجو میکند و ضمن دلایل رد آنها علتهای ذیل را معرفی میکند: «کمآبی که بنیادیترین ویژگی شرایط محیطی ایران است، پراکندگی اجتماعات که نخستین پیامد بلندمدت شرایط جغرافیایی ایران است، گسترش زندگی عشایری و صحراگردی، منشأ قبیلگی حکومتهای ایران، صحرانشینی و بیثباتی اجتماعی که پس از هجوم قبایل و صحرانشینان آسیای میانه (ترکها، ترکمنها، ازبکها، تاتارها، تاجیکها و مغولها)، ابعاد گستردهتری یافت، تمرکز قدرت در دست حکومت، خاموش شدن چراغ علم.»
زیباکلام درباره استقبال خوانندگان از این کتاب مینویسد: «یکی از نتایج مثبت کتاب «ما چگونه ما شدیم» طرح صورت مسالهای به نام عقبماندگی یا توسعه نیافتگی بود. شخصا معتقدم علت اصلی مطرح شدن این کتاب و این که با اقبال زیادی مواجه شد این بود که برای اولین بار اثری در ایران انتشار یافته بود که نویسنده در آن از پشت دسته گلهای نژادپرستانه ایرانی بیرون آمده بود و همچون شاهزاده عباسمیرزا در 200 سال پیش بدون احساس خجالت و شرمساری مطرح میکرد که عقب ماندهایم یا حداقل عقب مانده بودهایم. نکته دوم این بود که پس از طرح موضوع عقبماندگی کتاب به سراغ کلیشههای رایج تئوریهای وابستگی مارکسیستی نمیرفت بلکه سعی کرده بود تا اسباب و علل عقبماندگی را از درون جامعه ایران استخراج کند.»
از طرفی نویسنده درباره نوع دیدگاهی که در این پژوهش به کار رفته، آورده است: «در این اثر سعی شده است به جای روش معمول و متداول معلولنگری و معلولنگاری به علتجویی و ریشهیابی پرداخته شود و به جای مقصر شمردن دیگران اعم از اعراب، شرق، غرب، استعمار و... به خود ایران و کالبدشکافی آنچه به لحاظ تاریخی ایران را تشکیل داده است، بپردازیم. ورود استعمار به ایران در حقیقت معلول عقبماندگی ما بود نه علت آن. از آنجا که زیربنای اصلی استعمار، عامل عقبماندگی نشات گرفته از مارکسیسم است. ما نیز کار خود را با بازنگری این دیدگاه شروع میکنیم.»
چاپ بیست و چهارم کتاب «ما چگونه، ما شديم: ريشهيابي علل عقبماندگي در ايران» اثر صادق زيباكلام در 480 صفحه، شمارگان دو هزار نسخه و به بهای 29500 تومان از سوی انتشارات روزنه منتشر شده است.
کودتا؛ مناقشهای میان امپریالیسم و ملیگرایی
همچنین کتاب «كودتا 28 مرداد، سازمان سيا و ريشههای روابط ايران و امريكا در عصر مدرن» نوشته يرواند آبراهاميان با برگردان محمدابراهيم فتاحی در چهار فصل «ملی شدن صنعت نفت»، «مذاکرات انگلیس و ایران»، «کودتا» و «میراث» نوشته شده است.
نویسنده هدف خود را از تالیف این کتاب با وجود این همه نوشته درباره کودتای 28 مرداد، اینچنین بیان میکند: «هدف این کتاب به چالشکشیدن دو موضوع جداگانه مطرحشده در آثار قبلی در این باره است. یکی ادعای حسن نیت بریتانیا در مذاکرات نفتی با دولت مصدق و ادعای تلاش آمریکا برای ایفای نقش به عنوان یک میانجی صادق صلح و تلاش برای ناتوان نشاندادن مصدق از رسیدن به یک مصالحه، به دلیل لجاجت شخصی او و دیگری به چالش کشیدن این تعبیر است که کودتا صرفا در مقوله جنگ سرد بود و ربط چندانی به منافع نفتی ایران و تسلط بر آن توسط قدرتهای بزرگ غربی نداشت.»
دیرپاترین تاثیر کودتا، اثرگذاری آن بر حافظه جمعی بود
نویسنده در این کتاب با پیش کشیدن مساله نفت در روی دادن کودتا آورده است: «ایالات متحده آمریکا نیز به اندازه بریتانیا در این بحران سرمایهگذاری کرده بود. بنابراین، علت مشارکت آمریکا در کودتا صرفا خطر توسعه کمونیسم نبود، بلکه مساله تبعاتی مطرح بود که ملی شدن نفت میتوانست بر مناطقی به دوردستی اندونزی و آمریکای جنوبی و خلیج فارس به جا بگذارد. کنترل تولید نفت که در اختیار شرکتهای غربی بود، در اوایل دهه ۱۹۷۰/۱۳۵۰ به دولتهای بومی واگذار شد اما چنین زیانی در اوایل دهه ۱۹۵۰/۱۳۳۰ امری کاملا غیرقابل پذیرش بود.»
به اعتقاد آبراهامیان، ملیکردن صنعت نفت ایران بر سر «کنترل» بود و شرایط «مناقشه بر سر همه یا هیچ» را برای طرفین ایجاد کرد. به باور نویسنده، برای مصدق و ایران مساله «حاکمیت و استقلال ملی» مطرح بود و برای شرکت نفت و بریتانیا، ملی شدن نفت ایران، درست برعکس و علیه منافع ملی و حاکمیت و کنترل بریتانیا بر منطقه ارزیابی میشد و از این جهت، قدرت مانور طرفین ماجرا بسیار محدود بود.»
استاد کالج باروک در بخشی از کتاب مینویسد: «دیرپاترین تاثیر کودتا، اثرگذاری آن بر حافظه جمعی(مردم ایران) بود. این اقدام نه تنها نگاه پارانوئید(توطئهاندیشانه) غالب در فرهنگ سیاسی را تشدید کرد بلکه آمریکا را نیز به این تصویر افزود.»
پنجمین چاپ کتاب «کودتا؛ ۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن» نوشته یرواند آبراهامیان، مترجم محمدابراهیم فتاحی و ویراستاری فرزانه سالمی در ۳۲۸ صفحه با شمارگان یکهزار 500 نسخه و بهای ۱8هزار تومان از سوی نشر نی منتشر شد.
برای اطلاعات بیشتر درباره کتاب «ما چگونه، ما شديم: ريشهيابي علل عقبماندگي در ايران» میتوانید به نشانی زیر مراجعه کنید:
برای اطلاعات بیشتر درباره کتاب «كودتا 28 مرداد، سازمان سيا و ريشههاي روابط ايران و امريكا در عصر مدرن» میتوانید به نشانی زیر مراجعه کنید: