به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) او که از دیدن جمعیت 150 نفری مردم در کتابفروشی بارنز و نوبل شگفتزده بود گفت: «بسیار عالی است. قدردان همه هستم.» مخاطبان که عموما جوان و خانم بودند وی را با حرارت تشویق کردند.
هفت سال پیش آقای گرگسن که 34 ساله بود آگهی تبلیغاتی مربوط به مو و محصولات پزشکی مینوشت اما امروز با توجه به تعداد بالای فالوورهایش در اینستاگرام که افزون بر 560هزارتن هستند تبدیل به تکشاخ ادبی و شاعر پرفروش این روزها شده است.
گرگسون به نسل جوان شاعران آنلاین تعلق دارد که طرفداران وفادارش باعث شدند در بین پرفروشها که اصولا کتابهای شعر در آنها کم است قرار گیرد. این دسته شاعران آماتور بوده و هرگز در هیچ نوع کارگاه شاعری آکادمیک شرکت نداشتهاند.
شعر چنین شاعرانی گویی از دفتر خاطرات زندگیشان جدا شده و شعرهایشان به صدها هزار نفر رسیده، نظر مدیران برنامهریزی، ویراستاران، و ناشران را جذب کرده و نظر همگان به شعر را به عنوان هنری فاخر که اقلیت جامعه را مجذوب میکرد عوض میکند.
افزایش رو به رشد شاعران اینستایی بنای ادبیات را نمیلرزاند و نوشتههایشان منتقدان ادبی یا خوانندگان حرفهای را که ممکن است حتی به این نوشتهها بخندند به سمت خود نمیکشاند اما چنین شاعرانی توانایی تغییر دید مردم و جایگاه شعر به عنوان هنر خلاقانه را دارند.
اولین کتاب شعر گرگسون به نام «به دنبال نور» پرفروش شد و 120 هزار نسخه از آن به چاپ رسید ( برای درک بهتر موضوع بهتر است بدانیم که تنها 20هزار نسخه از مجموعه شعر لوئیس گلاک به نام «وفادار و شب مقدس» که برنده جایزه بینالمللی کتاب شعر در سال گذشته شد تاکنون فروش رفته است.)
کتاب جدیدش به نام «همه کلمات از آن تو هستند» نیز به نظر میآید در حال طی کردن همان راه قبلی بوده و تیراژ آن در چاپ اول 20هزار نسخه است. غالباً شعر هایکو تعمقی کوتاه در عشق و انتظار است که تا به حال هزاران کامنت برای آن نوشته شد.
«میخواهم شبهایم/ و همه روزهایم/ با صدای تو پر شود» یکی از شعرهایش است که 8770 کامنت در تامبلر داشت. اخیرا کتاب در فهرست ده پرفروش نیلسون رتبه سوم را به خود اختصاص داده و بالاتر از دانته، هومر، شیموس هینی، و جبران خلیل جبران قرار گرفت. البته گرگسون تنها کسی نیست که به واسطه فالوورهای فراوان در تامبلر و اینستاگرام جای خود را بین مردم باز کرده است. در همان فهرست ده نفره شاعران دیگری مانند روپی کائور و مجموعه «شیر و عسل» و لانگ لیو و مجموعه «خاطرات» نیز حضور دارند.
خان لیو که ساکن نیوزیلند است اولین بار در سال 2012 شروع به پست گذاشتن در تامبلر کرد و از اینکه شعرهایش سریعاً پخش میشود شوکه شده بود. «نمیدانم چه چیزی باعث شد شعرهایم را به اشتراک بگذارم چون خیلی از آنها درباره زندگی شخصیام است.»
فالوورهای وی که در حال حاضر به تعداد میلیونی میرسند از وی درخواست کردند که شعرهایش را چاپ کند بنابراین در سال 2013 خودش مجموعه «عشق و بدبختی» را به زیر چاپ برد که تنها در ماه اول 10هزار نسخه از آن به فروش رفت. سپس برای خود مدیر برنامه استخدام کرد و به سرعت از آندرو مکمیل ناشر پیشنهاد چاپ دریافت کرد و سه مجموعه بعدی خود را نیز چاپ کرد. مجموعه شعرهای وی که اغلب درباره عشق، شکست، خیانت بود 300هزار نسخه به فروش رفت. «مرا از اینجا ببر/ میخواهم قلبم را بر باد دهم» شروع یکی از شعرهای اوست.
یافتن دلایل فوران کردن شعله تامبلر و اینستاگرام در میان مردم بسیار سخت است چون قرار بود این شبکهها جای سلفی آدمهای معروف و عکس حیوانات باشد. دلایل بسیار زیادی برای این پدیده وجود دارد اما درمورد خانم لیو یکی از خواهران کارداشیان بیتاثیر نبود. وی شعر «خاتمه» خانم لیو را در صفحه اینستاگرامش که در آن 35 میلیون فالوور دارد به اشتراک گذاشت. این شعر که درباره اتفاقات پس از یک شکست عشقی است حدود 419هزار لایک دریافت کرد. در اتفاق دیگری وی شعری از رابرت ام. دریک در اینستاگرام خود به اشتراک گذاشت که سبب شد تعداد فالوورهای وی ناگهان به یک میلیون و 300هزار نفر برسد و همین موضوع سبب شد وی سال گذشته حدود 160هزار نسخه از مجموعهایش «پروانه سیاه» و «هرجومرج زیبا» را به فروش برساند. وی که شعرهایش اصولاً کوتاه و تاثیرگذار از این حجم فروش اظهار شگفتی کرد و گفت: «هنوز در شوک هستم که چطور در چنین مدت کوتاهی مردم کتاب شعر که ژانر مورد توجهی نیست را خریدند.» طبق آمار تعداد خوانندگان شعر در سال 2012 به نصف تعداد سال 2002 رسیده بود. بنابراین حجم چنین استقبالی برای همگان عجیب است.
شاعران برجسته میگویند ذائقه شعری مردم در شبکههای اجتماعی نه فقط به شاعران تازهکار بلکه به همه افراد شاغل در این رشته سود رسانده است و راههای جدیدی برای نویسندگان که پیش از این باید به دنبال ناشر برای چاپ آثارشان بود باز کرده است.
گرگسون از دوازده سالگی و هنگام مدرسه رفتن شعر میگفت اما هیچوقت فکر نمیکرد روزی شاعری تبدیل به حرفهاش شود. وی میگوید:«در دنیای نشر انتشار شعر ریسک بزرگی است.» هفت سال پیش وقتی به اشتراک گذاشتن شعرهایش را شروع کرد فقط میخواست کارهایش را خانواده و دوستانش ببینند. «همیشه برای کم کردن فشار ذهنی شعر مینوشتم» سپس غریبهها برای شعرهایش کامنت گذاشتند. طرفدارانش زیاد شد و حتی بعضی شعرهایش را روی بدنشان خالکوبی کردند! مدیر برنامههای وی میگوید:«او به همه نشان داد که شاعری حرفه دور از دسترسی نیست.»
روز رونمایی از کتابش خانمی جلو آمد و به او گفت «من از همان اول کارهایتان را در اینستاگرام دنبال میکردم و بسیار خوشحالم که امروز اینجا هستم.» گرگسون یک ساعت و نیم در حال امضای کتاب بود و به سوالات هوادارانش پاسخ داد و در آخر به خوانندگانش گفت: «من به هر چیزی فکر کنم شما آن جا آن را میبینید. اگر به چیزی فکر کنم دربارهاش شعری مینویسم و اگر بنویسم در اینستاگرامم به اشتراک خواهم گذاشت.»