به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از نشریه گاردین، دلیل اول وی علاقه الیوت به استفاده از معما یا ایهام است که خود وی در نامهاش به گروچو مارکس از آن سخن گفته بود. دیوید لیستون 59 ساله که بسیار به آثار این نویسنده علاقهمند است میگوید جواب همه معماهای نویسنده در بازی با کلماتش در اثر «سرزمین هرز» که شاید بهترین اثر انگلیسی قرن 20 محسوب میشود، میگنجد. مدتهای مدیدی است که دوستداران این نویسنده در مورد نام یکی از شخصیتهای این مجموعه دچار شبهه هستند.
بسیاری معتقدند شخصیت استتسان ممکن است خود نویسنده باشد چون خود او نیز درست مانند این شخصیت مدتی در بانک مشغول و متولد ایالات متحده نیز بود. انتخاب چنین اسم عجیبی به منابع مختلفی مانند داستان «استتسان کلاهساز» اثر آلن گینزبرگ، سخنران فمنیست شارلوت پرکینز استتسان، و کارمند بانک آمریکایی یا مکانی در سنت لوئیس که محل تولد نویسنده است نسبت داده میشود. حتی بعضیها این اسم را هویت دیگر دوست نزدیک الیوت و شاعر معروف آن دوران ازرا پاوند میدانند.
لیستون معتقد است اگر از تغییر اسم و جابهجایی کلمات استفاده کنیم هویت اصلی استتسان رمزگشایی خواهد شد. وی معتقد است الیوت به اسمهای سه بخشی علاقه زیادی داشت. مثل آواز عاشقانه جی آلفرد پروفراک. نام اصلی خود وی نیز سه بخشی است؛ توماس استرن الیوت. از دیدگاه وی الیوت از جابهجایی ترکیب سه اسمی خود بهره برده و آریل استتسان را خلق کرده و این شخصیت خود نویسنده اثر است.
در بخش «تدفین مردگان» کتاب «سرزمین هرز» شخصیتی به اسم تام وجود داشته و شعر تلمیح بسیاری به شخصیت آریل در نمایشنامه «معبد» شکسپیر دارد که البته برای بسیاری از شاعران دیگر مانند پرسی شلی شاعر بنام قرن هجدهم انگلیس و سیلویا پلات منبع الهام بوده است.
نظرات این پژوهشگر توسط آکادمی کریستوفر ریکز استقبال شده و تئوری خود درباره این شاعر را با استفاده از نظرات این پژوهشگر تغییر دادند. همچنین لیستون نظر خود را در گروه الیوتشناسی مطرح کرده و این مرکز مقالهاش را به چاپ رسانده است.
اگرچه لیستون معتقد است شوخی بزرگ تی اس الیوت با نام خود اصلاً جالب نیست و قطعاً جایزه فاخری برنده نمیشود اما الیوت آدمی نبود که به فکر جایزه گرفتن باشد. اما گویی این نام مانند یک کد سری برای اشاره به خود او در جامعه بود چون وی نام دیگری جز تی اس الیوت نداشت.
اگرچه کریگ رین شاعر برنده جایزه و متخصص الیوتشناسی در میان کسانی است که این تئوری را قبول ندارد. وی معتقد است استتسان اشاره به جنگی در دوره اول پانیک در سال 260 قبل از میلاد است و در راستای این هدف «سرزمین هرز» که معتقد است پیش از زندگی کنونی دنیای دیگری وجود داشت، از این نام بهره میگیرد.
پژوهشگر دیگری به اسم راین معتقد است که قسمتی که درباره استتسان سخن میگوید مهمترین بخش این شعر محسوب میشود و منظور نویسنده آمریکای قرن نوزدهم و بیستم است. از نظر وی تنها دلیل ممکن که ادعای لیستون را به واقعیت نزدیک میکند وجود شخصیتی حقیقی به اسم استتسان است.
لیستون معتقد است موضوع یا داستانی پشت این جابهجایی کلمات قرار دارد. کاری که الیوت انجام داد نمایانگر جدایی خود الیوت به دو قسمت الیوت شاعر و الیوت انسان است. با توجه به اینکه الیوت معتقد است که شعر نشاندهنده زندگی شخصی شاعر نیست بلکه فرار از آن است چنین احتمالی ممکن به نظر میرسد. الیوت در مقاله «سنت و استعداد شخصی»در سال 1919 میگوید: «جالب است که انسان هرازچندگاهی خود درونش را به چند قسمت تقسیم کند و منتظر بماند تا ببیند که تکههای جدا افتاده بار دیگر یکدیگر را بازمییابند یا خیر.» و در سخنرانی دیگری در دانشگاه هاروارد میگوید:«شاعران ممکن است به دلایل شخصی خود واقعیشان را به مخاطب عرضه نکنند و آنچه در ذهن دارند به شکل دیگری نشان دهند.»