به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) پنجمین شماره فصلنامه «نقد کتاب تاریخ» با سردبیری حبیباله اسماعیلی منتشر شد. در این شماره «سخن سردبیر»، «گزارش نشست»، «نقد آثار تالیفی»، «نقد آثار ترجمه»، «نقد کتاب درسی»، «نقدآثار لاتین»، «نقدآثار مورخان»، «پیشنهاد برای ترجمه» و «پیشخوان» آمده است.
کتابسازی؛ روغنی که ناشران به چراغ کمرونق خود میریزند!
«سخن سردبیر» با عنوان «کتابسازی یکی داستان است پرآب چشم» به قلم حبیباله اسماعیلی است که به معضل آشنای کتابسازی با تکیه بر موضوع تاریخ میپردازد. وی در این مجال مینویسد: «در عرصه عمومی نیز اقتصاد نشر راه کتابسازی را هموار میکند. عدهای از ناشران برای ندادن یا کمتر دادن حقالتألیف یا حتی کسب درآمد به این هنجار غلط دامن میزنند. به قول عدهای از ناشران، برخی عرصهها «بفروش» است. همین عرصه بفروش، که مثلا تاریخ پهلوی و ایران باستان این روزها نمونه آن است، باعث شده با چاپ و دوباره و چندباره چاپ کردن نوشتهای از گذشتگان یا خاطرهای از امروزیان نه یک ناشر که چند ناشر روغنی به چراغ کمرونق خود بریزند. این روزها میبینیم درباره مادر و خواهر فلان پادشاه هخامنشی یا خود همان پادشاه چیزهایی نوشته و منتشر میشود که به عقل هیچ بنیبشری تاکنون نرسیده بود. اما... البته باید واقف بود که رجوع جماعت به این نوشتهها، نشانههایی از مشکلات و طرحهایی دیگر است که به بازار کتاب نیز سرریز شده است.» (ص 4)
در «گزارش نشست» نقد و بررسی کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» آمده است: «در جلد دوم کتاب، بیشتر تلاش من این است که نشان دهم که چه اتفاقی رخ میدهد که از سال 1327 به بعد درکی جدید از دولت در ایران پیدا میشود. در آن دورهها معضلی پیدا شد به نام ضرورت یک دولت متمرکز. در دهه 1320 این مناقشات وجود داشت و علت آن نیز به معمای مالکیت و مساله نفت برمیگشت. خلاصه آن که متفکران ایرانی با معضلی مواجه بودند که این معضل را چپها (مارکسیستهای ایرانی) نیز مطرح کرده بودند که همان معمای مالکیت و بحث عدالت بود. خلاصه بحث این بود که در فقه ما اموالی مانند زمینها، دریاها و مخازن و... اموال عمومی هستند و به امام معصوم تعلق دارند و شیعیان حق دارند به میزان نیاز خود از آنها استفاده کنند. این یک قاعده کلاسیک بود که از قدیم در فقه ما وجود داشت. اما پدیدهای به نام ماشین پیدا شد که از دوره پهلوی به بعد رشد کرد.» (ص 8)
نقد آثار تالیفی تا کشفهایی که دیگر نو نیستند
در فصل «نقد آثار تالیفی» میلاد سراج (دانشجوی دکتری تاریخ ایران و اسلام پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) مطلبی با عنوان «نقد مبانی اجتماعی شورشهای بابیه» را به نگارش درآورده است، در سطوری از این مطلب میخوانیم: «بررسی مقدماتی مبانی اجتماعی شورشهای بابیه در ایران طی سالهای 1264ـ69ه.ق/54ـ1848م، حاصل جمع شدن دو مقاله دکتر سینا فروزش درباره جنبش بابیه است. در این مقاله نشان میدهیم که مؤلف تا چه حد توانسته به اهداف ادعایی پژوهش خود در تحلیل و تبیین ترکیب اجتماعی با بیان نخستین، خاستگاه اجتماعی و انگیزههای ایشان در پیوستن به این جنبش موفق باشد. همچنین به نقد برخی از رهیافتهای تاریخی ایشان نیز خواهیم پرداخت. علاوه بر این، در این نوشته سعی کردهایم تا حد امکان به نقد روش تحقیق مؤلف و همچنین آسیبشناسی و نتیجه استفاده صرفاً نمادین از روشهای مطالعاتی نوین بپردازیم.» (ص 21)
در همین قسمت در مقالهای با نام «کشفهایی که دیگر نو نیستند» به قلم محمد غفوری (دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی دانشگاه تهران) آمده است: «به سبب ویژگیهای خاص تاریخ بیهقی، هرگونه پژوهش متنشناختی درباره این کتاب نیازمند راهبردهای تفسیری و متنپژوهانه ویژهای است. کتاب حدیث خداوندی و بندگی نیز قصد دارد تا رهیافتی متفاوت در مواجهه با این متن اتخاذ کند و از همین رو نیز از دیگر شرحهای متعارف بر کتاب بیهقی فراتر میرود. کتاب دهقانی نوعی تلاش برای بافتمند کردن عناصر درونمتنی اثر و توضیح خود آنها از خلال ارائه تصویری کلی از مضمون و ساختار کتاب است. دهقانی اگرچه در موارد بسیاری توانسته است راهنمایی سودمند برای ورود مخاطب غیرمتخصص به دنیای بیقهقی فراهم آورد، و نیز از حیث بلاغی اطلاعات و دریافتهای جالبی را در اختیار مخاطب قرار دهد، اما پژوهش وی دچار برخی از اشکالات است که گریبانگیر شماری از دیگر پژوهشهای مشابه نیز هستند. از جمله این اشکالات میتوان به هرمنوتیک ابتدایی، تاریخنگاری نقلی سنتی، بیتوجهی به دیگر پژوهشهای صورتگرفته و تکرار برخی از دریافتهای منسوخ شده اشاره کرد.» (ص 27)
نبود یک ویراستار مناسب برای «آرامگاه دو بانوی عیلامی»
پرداختن به تاریخ باستان نیز در این شماره فصلنامه «نقد کتاب تاریخ» بینصیب نمانده و نگاهی به کتاب «آرامگاه دو بانوی عیلامی» با نقادی کیومرث علیزاده (دانشجوی دکتری تاریخ ایران پیش از اسلام دانشگاه تهران) در آن گنجانده شده است. در سطوری از این مقاله میخوانیم: «در این کتاب، علاوه بر شرح کاوش و مقالههای تخصصی باستانشناختی در این موضوع، مؤلف محترم بحثهایی راجع به تاریخ عیلام مطرح کرده که ضروری است به مسائل تاریخی و منبعشناختی این بخش اشاراتی شود. آنچه در ادامه خواهد آمد صرفا تحلیل و بررسی این دیدگاه مؤلف است و نگارنده به دلیل عدم تخصص در مسائل باستانشناسی وارد این بخش از کتاب نشده است. شاید بهتر باشد در شروع از مقدمه رئیس محترم پژوهشکده باستانشناسی خانم دکتر چوبک آغاز کنیم. عنوان مقدمه ایشان «سه بانوی عیلامی» است. اما در ادامه و در همان سطر اول عبارت «دو بانوی عیلامی» و سپس در سطر بعدی عبارت «سه بانوی عیلامی» به کار رفته که مشخص نیست تعمدی در این عنوانها بوده یا سه و نویسنده و البته نبود یک ویراستار مناسب برای این کتاب است.» (ص 41)
در مقاله دیگری از همین فصل امین آریانراد (کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه بیرجند) مطلبی با عنوان «تاملاتی در تاریخ اندیشه و روشنفکری در ایران دوره قاجار» را مدنظر قرار داده و مینویسد: «حسین آبادیان در تقدیر تاریخی اندیشه در ایران دوره قاجار به موضوع تاریخ اندیشه ایران در دوره قاجار و گفتمان یا، بهزعم نویسنده، گفتارهای مسلط و حاشیهای در دوره مورد بررسی میپردازد و تأثیر هریک را در تحولات ایران دوره قاجار ارزیابی میکند. نویسنده مدعی است که در این اثر «با نگاهی فلسفی» به بیان تاریخ حقیقی فکر و تبارشناسی و آسیبشناسی اندیشههای جدید در ایران پرداخته است. در پایان وی نقش روحانیون به عنوان مدافعان سنت را در تحول جامعه ایرانی اصلی و نقش روشنفکران را به عنوان داعیهداران تجدد حاشیهای دانسته است. بهزعم وی، کوششهای گروه اخیر در دورههای قاجار و پهلوی اول برای به چالش کشیدن موقعیت گروه نخست سرانجام درخوری نیافت و سلطه گروه نخست به قوت خود باقیماند. کوششهای بیسرانجام آنان تنها به شکلگیری جنبش «باستانگرایی» انجامید.» (ص 51)
در مقاله پایانی این فصل مطلبی با نام «سوالات و انتظارات بیپاسخ نقدی بر خاطرات محمدهاشمی رفسنجانی» با قلم حسین روحانی صدر(کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی) است که با نگاهی موشکافانه بر خاطرات این رجل سیاسی آمده است: «محمد هاشمی از جمله نامهایی است که در منابع مختلف تاریخ 50 ساله ایران بارها و بارها با آن مواجه میشویم. متاسفانه در این مواجهات اغلب ناگفتههای زیادی به چشم میخورد که باید آنها را از زبان خود ایشان شنید. ازاینرو خواندن محفوظات ذهنی ایشان، در قالب کتاب خاطرات محمد هاشمی رفسنجانی، که یکی از همراهان ثابت آیتا... اکبر هاشمی رفسنجانی، برادر بزرگترشان، از آغاز نهضت امام تاکنون بودهاند، میتواند از راهکارهای بازنویسی تاریخ نیم قرن گذشته انقلاب اسلامی باشد. در اینجا، هدف از نقد کتاب خاطرات محمد هاشمی رفسنجانی بررسی کمی و کیفی این خاطرات با نظر به واقعیت و جایگاه حساس ایشان در زمانهای مختلف است و اینکه آیا این کتاب همه ناگفتهها و نانوشتههای این فرد مطلع از بسیاری از امور انقلاب را بازگو میکند یا خیر؟» (ص67)
دین زرتشت از مطرحترین دینهای تاریخ
«یادداشتهایی درباره ترجمه کتاب «زردشت در تاریخ» از عسکر بهرامی (عضو هیات علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی) در بخش «نقد آثار ترجمه» آمده است. در سطوری از این مقاله میخوانیم: «هرچند در حال حاضر پیروان پراکنده دین زردشتی در سراسر جهان جمعیت چندانی ندارند، ولی این دین دستکم از دو جنبه همواره از مطرحترین دینهای تاریخ بوده است: یکی به سبب تأثیرات عمیق و گستردهاش بر تاریخ فکری و دینی و بر دینهای پس از خود، بهویژه به سبب پاسخی که برای مساله شر مطرح کرده است؛ و دیگری به سبب ابهام موجود در برخی مسائل بنیادین آن، که همواره موضوع بحث و پژوهش بودهاند، از جمله زمان ظهور و زادبوم پیامبر این دین و در واقع خود دین و بعد هم تاریخ شکلگیری و تحولات متون مقدس آن. درباره این موضوعات و بهویژه دو موضوع نخست، یعنی زمان زادبوم زردشت، پژوهشگران تاکنون در چندین پژوهش علمی مستقل (و ضمن دهها نوشته تحقیقی دیگر، درباره موضوعات مختلف این دین) نظراتی را مطرح ساختهاند که هنوز هیچیک مورد توافق قاطبه آنان قرار نگرفته و پاسخ نهایی تلقی نشده است.» (ص 101)
فصلنامه «نقد کتاب تاریخ» در صفحاتی با عنوان «نقد کتاب درسی» تمرکز ویژهای در نگاه موشکافانه بر مطالب کتابهای درس تاریخ در مقطع دبیرستان و دانشگاههای کشور دارد. از این رو در این شماره چون شمارههای گذشته، در مطلب «مروری بر درس نامه نویسی دانشگاهی در رشته تاریخ مطالعه موردی دوره سلجوقیان» به قلم محسن رحمتی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه لرستان) آمده است: «با توجه به تعدد مراکز آموزشی در سطح کشور و تفاوت فاحش این مراکز از نظر امکانات علمی ـ آموزشی و توان جذب هیئت علمی کارآمد، یکسانسازی آموزشی ضرورت دارد. بنابراین تدوین درسنامه مطابق سرفصل مصوب دروس مهمترین ابزاری است که میتوان با آن این یکسانسازی آموزشی را در سطح کشور محقق ساخت. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)که با مسؤولیت تهیه و تدوین کتب درسی دانشجویی پا به عرصه وجود گذاشته، در طول سی سال گذشته درسنامههای فراوانی را تهیه و منتشر کرده است. درسنامههای تاریخ منتشر شده توسط سمت، بهویژه درباره تاریخ سلجوقی، به لحاظ عدم تطابق محتوایشان با سرفصل درس «تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در عهد سلجوقیان»، مصوب در شورای عالی برنامهریزی وزارت علوم و همچنین عدم رعایت ویژگیهای لازم و مطلوب یک کتاب درسی، همچون ارائه جدیدترین دادهها، مهارتافزایی علمی و عملی دانشجویان، تناسب حجم، ارائه اطلاعات کلی و پیراستگی از اغلاط محتوایی، ویرایشی و مضمونی، نارسایی داشته و در نیل به مقصود خود توفیق نداشته و با این وضع نمیتوانند به عنوان یک کتاب درسی دانشگاهی در نظر گرفته و معرفی شوند.» (ص 161)
مجادلات میان مسلمانان، یهودیان و مسیحیان در امپراتوری عثمانی و ایران پیشامدرن
نقد آثار لاتین یکی از مطالبی است که صفحاتی از فصلنامه را به خود اختصاص داده که مریم شیرازی (کارشناس ارشد تاریخ) در مقالهای تحت عنوان «تماسها و مجادلات میان مسلمانان، یهودیان و مسیحیان در امپراتوری عثمانی و ایران پیشا مدرن» مینویسد: «در ابتدا باید بگوییم، چنانکه از نام کتاب برمیآید، مباحث و فصلهای آن راجع به مجادله و بحث بین مسلمانان و یهودیان در امپراطوری عثمانی و ایران پیش از دوران مدرن است. بیگمان موضوع مباحثه و مجادله را از صدر اسلام به این سو در درون جوامع اسلامی شاهد بودهایم. از پیامبر عظیمالشأن گرفته تا امامان و نیز علمای اسلام هر یک در گوشه گوشه سرزمینهای اسلامی به بحث در مورد انواع و اقسام پرسشهای دروندینی با همکیشان و هممذهبان خویش پرداختهاند و یا با پیروان سایر ادیان در مورد مبانی و پایههای اسلام و مسیحیت و یهود مجادله کردهاند. این سنت همچنان ادامه پیدا کرد و تمام سرزمینهای اسلامی را فراگرفت، تا آنجا که به قول این کتاب تازه مسلمانان، که پیش از دین جدید در میان همکیشان یهودی و یا مسیحی خود قامتی راست کرده داشتند، به مجادله بر سر مبانی دین تازهدستیافته میپرداختند. مشتاقان این سنت همیشه و همواره پای بحثها حاضر بودند و اگر سنت گرد نشستن و جمعشدن در یک مدرسه و یا در سرای خلیفه و حاکم نبود، از راه نامهنگاری و بهصورت مکتوب به متن و بطن سخنان هر دو طرف دعوی دست مییافتند.» (ص 189)
نقد و بررسی کتاب «واقعیات عالمگیری» در فصل «نقد آثار مورخان» گنجانده شده و رحیمه اکبری (دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه زنجان) با قلمی نقادانه درباره این کتاب آورده است: «مهاجرت ایرانیان به هند یکی از عوامل رونق زبان فارسی در هند بود که شامل تاریخنویسی در هند نیز میشود. گورکانیان از جمله حکومتهایی بودند که تاریخنویسی فارسی را در هند به اوج رساندند. عاقل خانرازی که در دربار اورنگ زیب گورکانی بود، دست به تألیف کتاب واقعات عالمگیری زده است. واقعات عالمگیری، که به زبان فارسی نوشته شده است، شرح حال اورنگ زیب از زمان تولدش، حوادث دوران قبل از به سلطنت رسیدن او، برکناری پدرش شاه جهان در سال 1069 تا 7 سال پس از آن و به سلطنت رسیدن اورنگ زیب (مرگ شاه جهان در سال 1076) را دربردارد. اهمیت کتاب در این است که مؤلف در دربار حضور داشته و شاهدی بر وقایع و حوادث بوده است. بنابراین مطالب آن نیز تا حدودی به واقعیت نزدیک است، هرچند نباید از توصیف و اغراقهای افراطی که نویسنده نسبت به اورنگ زیب داشته چشمپوشی کرد. در این پژوهش به روش توصیفیـ تحلیلی به نقد و بررسی این کتاب پرداخته شده است.» (ص 205)
دعوت یلوح به سرگیری مسیر تمدنی فرهنگ فارسی و عربی
علی علیمحمدی (دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) در فصل پیشنهاد ترجمه با نام «به هم پیوستگی فرهنگی عربی - فارسی» را برای مطلب خویش انتخاب کرده و مینویسد: «این بههمپیوستگی فرهنگی عربی ـ ایرانی به نقشآفرینی در دستآوردهای تمدن اسلامی انجامید و دارای جایگاهی در خور و شایسته در تمدن بشری است. با وجود واکنشهای منفی، این به همپیوستگی همچنان استوار و محکم باقی مانده است. مؤلف در پایان با اشاره به اینکه ویژگی مدنیت و تمدن در میان انسان، زمان و مکان در حرکت است، دو طرف را به از سرگیری این مسیر تمدنی به همپوسته دعوت میکند. رشید یلوح در پایان اندیشمندان و عالمان هر دو فرهنگ را دعوت میکند که خود را از قیدوبندهای تاریخ که مانع به همپیوستن این دو فرهنگ با یکدیگر است، رها کنند.» (ص 218)
«پیشخوان» نیز در به انعکاس تازههای کتاب حوزه تاریخ در سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی مبادرت کرده و در این فهرست برخی آثار مانند «خوراک و تاریخ» اثر تام ستندیج با ترجمه محسن مینوخرد، «جغرافیای تاریخی ایران زمین» تالیف فریدون آرزومانی و «زنان نامی بلوچستان» با کوشش مشترک منصور مراد زهی و احمد مرادزاده مشاهده میشود.
پنجمین شماره فصلنامه «نقدکتاب تاریخ» در 256 صفحه و به بهای 6هزار تومان از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شده و همچنین مطالب این شماره در تارنمای htyb.faslnameh.org قابل مشاهده است.