خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، بوشهر دیاری است با مردمان متنوع و سنتهای گوناگون که همه این تنوع و تفاوت در ایام محرم یکپارچه میشوند و به امام حسین(ع) ابراز ارادت میکنند. زمانی سخن از بوشهر و محرم به میان میآید بیاختیار یاد سنج و دمام میافتیم. شهری که سینهزنی بیش از زنجیرزنی در ماتم اباعبدالله رونق دارد و ارادات به سالار شهیدان با دمام به اوج میرسد. ضمن اینکه آئینهای خاصی در این شهر همپای هیاتهای عزاداری برگزار میشود.
سینهزنی و نوحهخوانی سنتی در بوشهر به دوره قاجار بر میگردد
گاه این پرسش به ذهن متبادر میشود که در بوشهر از چه زمانی عزاداری رواج داشته است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش منابع تاریخ محلی میتواند ما را در رسیدن به پاسخ یاری کند. از این رو سراغ کتاب «اهل ماتم: آواها و آیین سوگواری در بوشهر» گردآوری محسن شریفیان میرویم سطوری از این کتاب حاوی اطلاعاتی درباره تاریخچه سوگواری مذهبی در این شهر است که در آن چنین آمده است: «نخستین مدارک مکتوب درباره سینهزنی و نوحهخوانی در استان به دوران زندیه بازمیگردد و سفرنامهنویسانی چون کارستن نیبور به این امر اشاره میکنند، اما از چگونگی آن اطلاعی نمیدهند. ضمن اینکه بیشتر کارشناسان محلی معتقدند شکل کنونی سینهزنی و نوحهخوانی سنتی در بوشهر به دوره قاجار بر میگردد.»
اما اطلاعات بیشتر درباره چگونگی عزاداری در بوشهر، ما را بر آن داشت تا به کتاب «بوشهر (تاریخ، سرزمین، فرهنگ» تألیف زکریا رستمی که اثر قطوری است، سرک بکشیم تا از این حالت غریبانه خارج شویم و با فضای عزاداری این شهر در محرمالحرام آشناتر شویم و با سوگوارههای خاص این شهر گره بخوریم.
نخست باید بدانیم بوشهر کجای ایران واقع شده و این دیار را با تکیه بر حدود جغرافیایی آن مرور کنیم. با نگاهی به این شهر بر ورای نقشه به چنین اطلاعاتی دست مییابیم: «شهرستان بوشهر، مانند شهرستانهای دیلم، گناوه، دشتستان، جم، دشتی، دیر و تنگستان شهرستانی شیعهنشین است. بیش از 85 درصد مسلمانان شهرستان بوشهر، شیعه اثنی عشری و کمتر از 1 درصد شیخیه و اسماعیلیه هستند و حدود 14 درصد نیز اهل سنت شافعی مذهب (ساکن در جزیره خارک، بندر بوشهر، روستاهای بوشهر جزیره شیف) هستند. به دلیل روابط تنگاتنگ فرهنگی مردم بنادر و سواحل خلیج فارس با کشورهای جنوبی (به ویژه بحرین، قطر، امارات متحده عربی و کویت) و تاثیر شگرف تجارت، اشتغال، روابط خانوادگی، ازدواج، زبان مشترک، اقلیم یکسان و روحیه مسالمتآمیزی، در طول 3 قرن گذشته، استان بوشهر شاهد نزاع مذهبی شیعه و سنی نبوده است.» (ص 662)
پس از این نکات کلیدی درباره بوشهر، مولف درباره مراسم محرم به صورت کلی آورده است: «دهه اول ماه محرم همراه با سینهزنی، زنجیرزنی و روضهخوانی به مدت 10 شبانهروز ادامه دارد. چند روز قبل از آغاز ماه محرم، حسینیه توسط جوانان و زیر نظر بانی حسینیه برای برگزاری مراسم تمیز و مرتب میشود؛ بدین صورت که بیرقهای سیاه بر در و دیوار حسینیه افراشته میشود و قلیانها و استکانها برای برگزاری مراسم تمیز و مرتب میشوند و فرش و موکتها توسط آنها شسته و پاک میشود که در گذشته نمد یا حصیر بوده است. در آبدارخانه حسینیه وسایل چیده میشود و زغال، کتری و دیگر وسایل برای برگزاری مراسم آماده میشود.» (ص 663)
«سرخونی» نشانه شروع مراسم روضه است
اصطلاحات خاصی در مراسم عزاداری مردمان بوشهر مشاهده میشود. درباره برخی از این عنوانها میخوانیم: «در گذشته مردم این منطقه در شب اول با توجه به اعلام برنامهای که از سوی یک نفر خبرچین به نام «جاشو» مطلع میشدند، همگی برای شرکت در مراسم در میدان یا در محلی در آبادی جمع میشدند. شرکتکنندگان از همان شب اول با خود مقداری قند، چای و هیزم میآوردند و بعد از شروع مراسم چای درست میکردند و به سینه زنان و عزاداران میدادند. افراد پیر تماشاگر و جوانترها به عزاداری مشغول بودند.» (ص 663)
سطور بیشتری از کتاب را که مطالعه میکنید واژههای خاص بوشهری پررنگ و رنگتر میشوند. واژهای مانند «سرخونی» ما را به عمق فرهنگ بوشهر میبرد. در تعریف این واژه آمده است: «قبل از اینکه روحانی شروع به روضهخوانی کند، چند تن از افراد حاضر که معمولا افراد با سابقه و مسن هستند، در کنار منبر دور هم به صورت دایره مینشینند و شروع به نوحهخوانی میکنند. به این صورت که یک نفر از میان آنها نوحه میخواند و دیگران جواب میدهند که به آن «سرخونی» یا «روضه پامنبری» میگویند و این نشانه شروع مراسم روضه است.» (ص 663)
البته باید یادآوری کرد که میان اهل بوشهر و سایر شهرهای ایران شباهتهایی در عزاداریهای مذهبی وجود دارد و این شهر بیگانه با سایر شهرهای ایران نیست. کمااینکه عزاداری ایرانیان برای حسین(ع) از گذشته تا امروز عاملی برای یکپارچگی آنها بوده و هست. درباره سادگی مجالس روضه خوانی بوشهریها میخوانیم: «بعد از مراسم نوحهخوانی، روحانی به منبر رفته و به وقایع کربلا و چگونگی قیام امام حسین(ع) و فلسفه این قیام برای مردم صحبت میکند و مصیبتهایی که برای آن حضرت و اهلبیت ایشان به وجود آوردهاند و هر شب به ترتیب در موردی یکی از بزرگواران و شهیدان کربلا صحبت میکند. بعد از اینکه مراسم روضهخوانی تمام شد، از مردم پذیرایی مختصری از چای و شربت به عمل میآید.» (ص 664)
برخلاف مندرجات کتاب «اهل ماتم: آواها و آیین سوگواری در بوشهر»، رستمی نویسنده کتاب «بوشهر (تاریخ، سرزمین، فرهنگ» معتقد است که برخی ابزار در سالهای اخیر به سینهزنی بوشهریها اضافه شده است. اگرچه ممکن است شریفیان مدنظرش شیوه دایرهوار سینهزنی در این شهر باشد. مولف کتاب «بوشهر (تاریخ، سرزمین، فرهنگ) در این رابطه مینویسد: «در گذشته سنج و دمام وجود نداشته و بعد از روضهخوانی مراسم سینهزنی بوده است، اما در چند سال اخیر سنج و دمام نیز به برنامههای ماه محرم اضافه شده است. قبل از سینهزنی، گروهی شروع به زدن سنج و دمام میکنند که نشانه شروع سینهزنی است. بعد از پایان سنج و دمامزنی، ابتدا نوحهگو به تنهایی شروع به نوحهسرایی میکند. افراد سینهزنی کمکم دور او حلقه میزنند و با ریتم صدایی او هماهنگ به سینه میزنند و در این هنگام حلقهها یکی پس از دیگری تشکیل میشود.» (ص 664)
علم بزرگ مستور پارچهها و شالهای رنگارنگ و سیاه
شیوه دایرهوار سینهزنی در بوشهر قواعد خاص خودش را دارد. برای بهتر درک کردن این شیوه در سطوری از کتاب آمده است: «در این لحظه نوحهگو با سوز بیشتری نوحهسرایی میکند و کسانی که به عنوان بانی در بین صفوف هستند، صفها را مرتب میکنند. در ابتدا سینهزنها با ریتم و آهنگ نوحهگو 2 بار در فاصله کمی به سینه میزنند و جواب بیت آخر را میگویند و در هر 10 دقیقه مرثیه و شعر نوحهگو توسط عوض میشود و چون افراد وارد هستند، بلافاصله که ریتم و آهنگ نوحهگو عوض شد آنها بیت آخر نوحه جدید را به زبان میآورند. بعد از مدت 45 دقیقه تا یک ساعت، نوحهگو ابیات مختلف را مرثیهسرایی کرد، بلافاصله نوحهگو ریتم نوحه و آهنگ حرکت نوحه را عوض میکند و این ریتم جدید (واحد) نامیده میشود و فلسفه واحد بدین قرار است که یک بار سینهزنها به جای دو بار دستهای خود را به سینه بزنند یک بار آن را میزنند و اوج مراسم سینهزنی از اینجا شروع میشود.» (ص 664)
درباره نظم و هماهنگی میان افراد در صفوف دیراهوار میخوانیم: «این در حالی است که افراد سینهزن دست در کمر همدیگر کرده و مانند زنجیر به یکدیگر متصل شدهاند و عرق از سر و روی آنها میچکد و با آهنگ خاصی همراه با ضربات دستها به سینه، پاها را محکم به زمین میزنند که با خوردن دست به سینه یک صدای هماهنگی بسیار جالبی ایجاد میکند.»ص665
عزاداری حسینی(ع) در تمام جزئیات زندگی مردم دیار جنوب رخنه کرده و حتی بر شکل لباس پوشیدن آنها نیز تاثیر گذارده است. درباره عمق رفتارهای عاشورایی بوشهریها میخوانیم: «مردم در این ماه سعی میکردند که لباس رنگی نپوشند و هر کسی در توان داشت لباس مشکی میپوشید. مراسم ماه محرم در تاسوعا شلوغتر است. در این شب هر کس گوسفند نذر داشته باشد، سرمیبرد و اگر نذری دیگر از قبیل برنج و گوشت و یا از سایر مواد دیگری داشته باشد، برای روز عاشورا آماده میکند و نذرکنندگان سینهزنان و یا افراد محل را به خانه خود دعوت میکنند. به غیر از افراد دعوتشده، برای خانههای افراد بیبضاعت غذا میفرستند.» (ص665 )
صبحدم، یکی از مراسمهایی است که در روزهای پایانی دهه محرم انجام میشود در رابطه با این آئین آمده است: «مراسمی است که در شب عاشورا، در مسجد، حسینیه یا تکایا انجام میشود و معمولا عزاداران حسینی، شب را نمیخوابند و به یاد آخرین شب زندگی امام حسین(ع) از نیمه شب عاشورا تا طلوع فجر عزاداری، سینهزنی و نوحهخوانی میکنند. روش اجرای صبحدم بدان گونه است که علم بزرگی را که از قبل آماده کرده و پارچهها و شالهای رنگارنگ و سیاه از آن آویزان کردهاند در وسط قرار داده و اطراف آن دستهجمعی دایرهوار میچرخند، چنان که مردان در جلو و زنان در پشت سر حرکت میکنند و میخوانند: ای صبحدم یکدم مدم/ یک امشبی بهر خدا تا حسین کشته نگردد در زمین کربلا.» (ص665 )
ورود آقایان به «نونپوشون» ممنوع است!
مراسم صبحدم با خواندن اشعاری تا نماز صبح همراه است. در تشریح بیشتر این مراسم آورده است: «تا هنگام اذان صبح که مؤذن مسجد با صدای رسا شروع به اذان گفتن میکند و همه عزاداران با هم میخوانند: صبح قیامت دمید/ گشت به کام یزید/ از افق مشرقین/ صبح قیامت دوید/ زینب محزون و زار/ وقت اسیری رسید.» و مردم پس از مدت کوتاهی سوگواری، برای وضو ساختن و اقامه نماز آماده میشوند. ... حلیم روز عاشورا را شب قبل از آن، با گوشت و گندم درست میکنند و بین خانههای فقرا تقسیم میکنند. اگر سینهزنان و عزاداران تا صبح سینهزنی و عزاداری کنند، معمولا در طول شب به خانهها میروند و حلیم میخورند.» (ص665 )
عزاداری بوشهریها با خواندن اشعاری در بیشتر مراحل همراه است. آنها درد و ماتم خود را با زمزمه برخی اشعار تسکین میدهند ضمن اینکه در روستاها این عزاداری شکل سیار نیز به خود میگیرد. رستمی درباره حرکت عزاداران مینویسد: «در گذشته عزاداران در شب عاشورا تا صبح به عزاداری مشغول بودند و بعضی از عزاداران از یک روستا به روستای دیگر میرفتند و وقتی وارد میشدند، این اشعار را میخواندند: ما عزادار حسینیم، ای عزاداران سلام هر که دارد عشق شاه کربلا عریان شود. بعد از مدتی پیراهن خود را درمیآوردند و سینه میزدند. آن بزرگان آن محل به استقبال آنان میآمدند و آنان را به جایگاه استراحت میبردند و از آنان پذیرایی میکردند.» (ص 666)
«نونپوشون» نوعی نذری در بوشهر است که از سوی خانمها برای شفا گرفتن یک بیمار انجام میشود. در سطوری از کتاب «بوشهر (تاریخ، سرزمین، فرهنگ» در رابطه با رسم نونپوشون میخوانیم: «این مراسم که در ایام محرم و صفر و به ویژه عصر یا شب تاسوعا در مساجد یا تکایا انجام میشود، چنان است که مثلا نذر میکنند که اگر کودک یا نوجوان از بیماری نجات یابد کنار منبرب سیدالشهداء نونپوش کنند. رسم است که حلوا برنجی یا حلوا آردی یا مسقطی را با تعدادی نان آماده یا مسقطی را با تعدادی نان آماده میکنند، ابتدا چند قطعه حلوا را در یک یا دو نان پیچیده زیر سر بیمار میگذارند و او را میخوابانند و نانها را روی او پهن میکنند، چنانکه همه بدن او را بپوشاند و پس از دعا برمیدارند. این کار را سه بار انجام میدهند. سپس صلوات میفرستند و دست آخر نان و حلواها را لقمه گرفته و به حاضرین هدیه میدهند و آنها هم برای تبریک میخورند و یا برای فرزندان خود میبرند. انجام این مراسم بهعهده زنان است و مردان اجازه ورود ندارند، ولی میتوانند تبرکا از آن نان و حلوا استفاده کنند.»
بوشهر سرزمینی با مردمانی سادهزیست و مهربان است که با پیشینهای کهن در جنوب ایران قرار گرفته است. نگاهی به محرم در این دیار حکایت از ارادت مردمان این خاک به ائمه اطهار دارد. ارادتی که با رسومی خاص گره خورده و پژوهش بیشتر در آئینهای آن را برای اهل فرهنگ واجب کرده است تا اطلاعات بیشتری درباره پیشینه این آئینها استخراج شود.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
شباهت سوگواریهای ایرانیان با آیینهای سیاوشان/ پیشینه کهن ساختن تابوتهای تمثیلی در ایران
تکیه معینالرعایا به روایت کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان»/ از پلوی عزاداری تا اختلافات دستهها
عاشورا در کاشان به روایت کتاب حسن نراقی/ تعزیههای سیار و طویل کاشیها و عبور شش ساعته از بازار شهر
تعزیههای عصر ناصری به روایت کتاب «پرسه در دارالخلافه»/ ماجرای شیر تکیه دولت و شیربانباشی سلطنتی
استقبال عزاداران از علم حضرت عباس(ع) به روایت «خوزستان و تمدن دیرینه آن»/ نخل معروف کلبیخان در مراسم عزاداری خوزستانیها