خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- رضا اسماعیلی، شاعر، متولد سال 1339 تهران و کارشناس رشته علوم اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران است.
«حنجره سرخ عشق»، «نی نامه»، «گزیده ادبیات معاصر»(شماره 6)، «بر آستان جانان»، «آسمانیها»، «عاشقانههای شرقی»، «از جنس باران»، «عاشقانههای سرخ»، «بوی گل در میزند»، «این مریم همیشه»، «ملکوت کلمات» «آب، بابا... آزادی»، «لهجه شرقی عشق», مجموعه شعر عاشورایی «ناگهان دریا» و مجموعه شعر رضوی «کبوترانه بخوان آسمان هشتم را» نام برخی از مجموعه شعرهای او به شمار میآیند.
با او درباره مشخصات شعر عاشورایی و شاعران آیینی به گفتوگو نشستیم.
شاعر عاشورایی برای سرودن شعر آیینی باید خود را مجهز به چه ابزارهایی کند؟
شاعر عاشورایی باید عبودیت و بندگی ائمه(ع) را نشان دهد نه اینکه مباحثی در شعرش مطرح شود که خلاف واقع است. شعر آیینی با دیگر حوزهها متفاوت است و شاعر آیینی باید عنایت داشته باشد که برای خاندان عصمت و طهارت شعر میسراید. دانش و بینش دینی از ضروریترین ابزار و لوازمی است که شاعر آیینی به آن نیاز دارد. شاعر باید تاریخ و فرهنگ اسلام و تشیع عملی ائمه را به درستی بشناسد.
آیا یکی از شرطها، محبت به اهل بیت(ع) نیست؟
چرا اما شرط کافی نیست. اگر شاعر آیینی غیر از محبت اهل بیت(ع) توشه دیگری نداشته باشد در سرودن شعر عاشورایی دستش خالی است و آنچه میسراید جز توصیف و احساسات چیز دیگری نخواهد بود. برای شناخت شاعر آیینی باید در کنار محبت اهل بیت(ع) به منابع قابل استناد مراجعه کند.
این منابع کدامند؟ نخستین منابع مهم را برایمان نام ببرید؟
قرآن کریم نخستین منبع مهم در این عرصه است. دانش قرآنی شاعر باید زیاد باشد و به نوعی خودش تحلیلگر قرآن محسوب شود. به قول عطار که میگوید: «ذکر باید گفت تا فکر آورد/ صدهزاران معنی بکر آورد». در اینجا منظور از ذکر بسنده کردن به ذکر لفظی نیست. یعنی آنچه ارزش تفکر و تدبر و تعمق دارد باید لحاظ شود. در تفسیر قرآن کریم باید تعمق کرد تا شاعر با شناختی کامل در عرصه شعر آیینی ورود کند. علاوه بر قرآن باید صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه را هم خواند.
شاعر اهل بیت در کنار این منبع باید «زیارت عاشورا» و «دعای عرفات» که جزو ادعیهای است که سرشار از معارف توحیدی است بخواند. اینها منابعی است که با استفاده از آنها میتوان به سیره عملی اهل بیت(ع) رسید. مراجعه به مقاتل معتبر و مورد تأیید مراجع عظام و علما از جمله «نفس المهموم» شیخ عباس قمی و مقتل «لهوف» از ابن طاووس مهم و ضروری است. غیر از اینها کتب اصیل عاشورایی یعنی کتاب «حماسه حسینی» و «تحریفات عاشورا» شهید مرتضی مطهری را باید خواند. کتابهای مرتضی مطهری خیلی کمک میکند که شاعر اهل بیت به کنه حادثه عاشورا پی ببرد و بداند که چه مواردی اصالت دارد و چه چیزهایی خرافه است. با خواندن این کتابها میتوان به صحت و سقم جزئیات ماجرای عاشورا رسید. مرتضی مطهری موشکافانه این مسایل را بررسی کردهاند. علاوه براینها شاعر عاشورایی باید خلوص نیت و ایمان داشته باشد.
اینها درست اما موضوع مبتلابه این روزها شاید شاعرانی باشند که نیم نگاهی هم به درآمدهای آیینی سرودن دارند.
شعر شاعرانی که مورد تأیید اهل بیت(ع) هستند تجلی ایمان را به روشنی بروز میدهند. در این وادی باید با خلوص نیت گام برداشت اما برخی شاعران هم دنبال نان و آباند. اگر شاعری برای تملق و برای رسیدن به شهرت در این عرصه گام میگذارد همان بهتر که شعر عاشورایی نسراید. این شاعران به جایی نمیرسند و کمتر در محافل رسمی آنها را جدی میگیرند.
یکی از مباحث مطرح شده در شعر عاشورایی غلو در شعر است. این گونه سخنپردازی تا چه حد مورد تأیید شماست؟
مورد تأیید من نیست. ما سه گونه غلو داریم. یکی اینکه میخواهیم در مدح و منقبت بزرگان دینیمان و از جمله آنها امام حسین(ع) شعر بسراییم و او را با پیامبران توحیدی دیگر مقایسه کنیم. به طور مثال برخی شاعران حضرت مریم(ع) را کنیز حضرت فاطمه(س) میشمردند که این خلاف است. در واقع مدح خاندان رسالت نباید به وهن سایر پیامبران و دیگر ادیان الهی بینجامد. اگر میخواهیم بزرگی آنها را بیان کنیم باید بررگی خود آنها را با شعر و واژه بیان کنیم نه اینکه سطح دیگر پیامبران را پایین بیاوریم.
نوع دوم غلو در شعر عاشورایی هم تفاوت قائل شدن بین معصومین است. ما در برخی شعرها مقام حضرت ابوالفضل را از امام حسین(ع) هم بالاتر میبریم یا به گونهای سخن میگوییم که گویی هیچ یک از دیگر معصومین شیعه به پای امام حسین(ع) نمیرسند. این نوع قیاس هم قیاس درستی نیست. در نوع سوم غلو درجه و اعتبار معصومین را تا حد الوهیت بالا میبریم در حالی که تمام ادیان توحیدی مردم را به یکتا پرستی دعوت میکنند. همه پیامبران برای اقامه توحید و بالا بردن پرچم یکتاپرستی آمدهاند. در واقع همه ادیان الهی شهادت میدهند که جز خدای یگانه خدای دیگری نیست. این در حالی است که رساندن ائمه به الوهیت کار نادرست و یکی از غلوهای خطرناک به حساب میآید. ما برای سرودن شعر درباره خاندان رسالت باید عبودت و بندگی آنها را برجسته کنیم.
این غلوها اگر ادامه یابد به چه نتایجی میرسد؟
در شرایط حساس کنونی ایجاد عصبیت بین پیروان مذاهب مختلف میکند. در حالی که زبان شعر نباید باعث اختلاف بین ادیان توحیدی شود. حتی نباید به اختلافات بین شیعه و سنّی دامن زند. در زمانه کنونی که داعش و طالبان سربرکشیدهاند و ادعای اسلام و دینداری دارند ما باید دین اسلام را همانطور که از ابتدا بوده، دین مهربانی و عطوفت معرفی کنیم. پیامبر اسلام(ص) پیامبر رحمت و مهربانی است و اگر این غلوها خاتمه نیابد شعر آیینی ما دچار آسیب جدی میشود و دیگران هم فقط قمهزنیهای ما را میبینند که مراجع بارها تکرار کردهاند که کار ناپسندی است نه شعرهایی که ماندگارند و در تاریخ ادبیات ثبت و ضبط شدهاند و میشوند.
در بیان واقعه عاشورا باید صداقت داشت. این در حالی است که عدهای از مداحان و شاعران اهل بیت صرفا برای گرفتن اشک، عجز و لابه میکنند تا ترحم اهل دل را برانگیزند. گریه کردن در محضر امام حسین(ع) کار پسندیدهای است و به قول امام(ره) مردم ما مردم گریه سیاسیاند. اما اینکه بگوییم به حضرت زینب سیلی زدند وهن به ایشان است و علاوه بر اینها ما به شکلی ناشیانه وارد عرصه شعر عاشورایی شدهایم. در شعر عاشورایی باید سعی کرد که زلال بودن حسینی را منعکس کنیم و خرافات و بدعتهایی را که به شعر و ساحت مقدس عاشورا آسیب میزند کنار بگذاریم.