به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست «فلسفه برای کودکان و ترویج خواندن (2)» به عنوان چهل و یکمین نشست ترویج کتابخوانی، پنجم مرداد 1394 با حضور سعید ناجی، مدیرگروه «فلسفه برای کودکان (فبک)» پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و سید مهدی یوسفی پژوهشگر ادبیات کودک در محل کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
معرفتسازی به جای تلقین
ناجی گفت: کتابهای فلسفی و به طور کلی کتابهای علوم انسانی دارای نقایصی هستند. اگر برای این بحث بخواهم به نظرگاه سقراط اشاره کنم، باید بگویم سقراط اعتقاد داشت در کتابها تعاملی بین شاگرد و آموزگار وجود ندارد؛ تعاملی که باعث میشود در دانشآموزان رغبت و رقابت ایجاد شود. سقراط معتقد است که در تعامل و گفتوگو، حقیقت متولد میشود.
وی با بیان اینکه کتابها، مرجعی زنده و دارای حیات نیستند، اظهار کرد: خوانندگان در هنگام مطالعه کتاب، ارزیابی شخصی از کتاب دارند و ممکن است با فهم اشتباه خود دچار جهل مرکب شوند. سقراط اعتقاد دارد کتابها دلسوز نیستند و ویژگی تکتک خوانندگان را در نظر نمیگیرند. اگر ما بخواهیم بر اساس نظر سقراط عمل کنیم، باید کتابها را دور بریزیم در حالی که این کار عملی نیست. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که: چه کنیم تا کتابهای فلسفی احیا شوند؟ پاسخ این است که اگر بتوانیم کتابهای فلسفی را با زبانی داستانی بنویسیم، توانستهایم به کتابها حیات ببخشیم زیرا دیالوگ با فلسفه ارتباط پایاپای دارد.
مدیرگروه «فلسفه برای کودکان (فبک)» ادامه داد: برای این که فلسفه و علوم انسانی را در میان دانشآموزان زندهتر کنیم باید با دانشآموزان دیالوگ برقرار کنیم زیرا داستان سکوی پرشی برای آنها و دارای درونمایهای مستقل است. در مرحله بعد کندوکاوی در دیالوگها ایجاد میکنیم که این کندوکاو با تحقیق پیش میرود زیرا معرفت، جنبه جمعی دارد و زبان، عنصری است که جمع را به هم پیوند میزند.
ناجی با بیان این که خواندن کتاب بهتنهایی کافی نیست، گفت: باید سعی کنیم معارف خود را بسازیم و کتابهای فلسفی را با موضوع داستانی بنویسیم تا کودکان آنها را بخوانند و در جمع درباره آن گفتوگو کنند و درک خود را از موضوعها اصلاح سازند. کودکان، ذاتی فیلسوفانه دارند. کافی است از آنها در آموزش و پرورش، خانواده و مراکز فرهنگی به صورت کلیشهای استفاده نکنیم و کنجکاویهای آنها را نابود نسازیم. کندوکاو فلسفی در کلاسهای «فلسفه برای کودکان» با پالایش زبان و اندیشه آغاز میشود و کودکان در این کلاسها با ساخت معنا آشنا میشوند تا بتوانند اهداف خود را مرور کنند. بخشی از کار «فلسفه برای کودکان» ساخت معرفت برای آنهاست. برای ساخت معرفتی درست باید بکوشیم تا مسائل را به آنها تلقین نکنیم.
«حیرانی» را وارد زندگی کودکان کنیم
سید مهدی یوسفی، پژوهشگر ادبیات و هنر دیگر سخنران نشست «فلسفه برای کودکان و ترویج خواندن (2)» بود. وی با اشاره به مباحث روانشناسی رشد در نظرگاه پیاژه گفت: پیاژه از جمله روانشناسانی است که اعتقاد داشت کودکان زیر 12 سال دارای هوش انتزاعی نیستند. این تئوری پیاژه در تمام دنیا دارای جایگاه خاصی بود تا اینکه در دهه 1960 میلادی این نظریه پیاژه دچار تزلزل شد و اقبال خود را از دست داد زیرا بسیاری از پژوهشگران در این دهه به این نتیجه رسیدند که باید کودک را به عنوان عنصری مستقل بررسی کنند.
یوسفی با بیان این که دهه 1960 دهه آغاز بسیاری از مسائل فلسفی بود، اظهار کرد: در این زمان «فلسفه برای کودکان» در آمریکا برای احیای پراگماتیسم ایجاد شد. همچنین در این دهه، رئالیسم انقلابی بهشدت رشد کرد. «فلسفه برای کودکان» برای کسانی میتواند معنادار باشد که تصور جدی از فلسفه دارند و آن را نوعی توانش ذهنی میدانند و اعتقاد دارند با این روش میتوان ذهن کودکان را تقویت کرد.
وی ادامه داد: در «فلسفه برای کودکان» قصهای طراحی میشود تا طی آن کودک بین دو عبارت «قطعاً» و «احتمالاً» تمییز قایل شود. معلم، داستان را بهیکباره قطع میکند و درباره این دو عبارت با کودکان وارد بحث میشود. «فلسفه برای کودکان» در تلاش است تا دیالوگی بین کودکان همسال و معلم راه بیندازد تا از این مجرا مسائل فلسفی را برای کودک مطرح کند.
یوسفی با اشاره به نظریه برخی فلاسفه و ارائه تعریف فلسفه گفت: افلاطون اعتقاد دارد فلسفه از «حیرانی» افراد شروع میشود. «فلسفه برای کودکان» تلاش میکند تا ذهن انتزاعی به کودکان بدهد. اما من معتقدم «ذهن انتزاعی» معنای فلسفی ندارد و ما نیز نباید «حیرانی» را از کودکان دریغ کنیم بلکه باید تلاش کنیم «حیرانی» را وارد زندگی آنها کنیم که این امر از سوی مربی کودکان امکانپذیر است.