Quantcast
Channel: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA) - آخرين عناوين :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 68071

خاطرات خواندنی باستان‌شناسان از حفاری‌های استاد/ ملک‌شهمیرزادی: سخنان پاپ فرانسیس را داریوش هخامنشی 2500 سال پیش در سندی مکتوب کرد

$
0
0
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مراسم نکوداشت استاد صادق ملک شهمیرزادی، استاد و باستان‌شناس فرهیخته و پیشکسوت ایران با حضور چهره‌های برجسته باستان‌شناس داخلی و خارجی چهارشنبه 22 مهرماه در موزه ملی ایران با همراهی پژوهشکده باستان‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی برگزار شد.   در این مراسم مهندس سیدمحمد بهشتی (رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی)، دکتر رضا شعبانی (مدیرگروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات) دکتر جبرئیل نوکنده (رئیس موزه ملی)، حمیده چوبک (رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی)، دکترسید احمد محیط طباطبایی (مشاور رییس پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی)، دکتر مهدی رهبر (باستان‌شناس)، محمدحسن سمسار (مدرس گروه تاریخ هنر دانشگاه تهران)، دکتر بهمن فیروزمندی (مدیر گروه سابق باستان‌شناسی دانشگاه تهران)، دکتر میرعابدین کابلی (باستان‌شناس)، دکتر الیزابت کارتر (استاد باستان‌شناسی دانشگاه یو اس ال کانادا)، ناصر نوروزاده‌چگینی (باستان‌شناس) و دکتر مرتضی حصاری (مولف کتاب جشن‌نامه ملک شهمیرزادی) سخنرانی کردند. کتیبه ثیت جهانی شده بیستون مایه افتخار من ایرانی است استاد ملک‌شهمیرزادی گفت: بنده تقریبا 20 ماه است که به دلیل مشکل شبکیه و قرنیه چشم نمی‌توانم بنویسیم و بخوانم. اگر می‌توانستم بخوانم و بنویسم مطلبی را می‌نوشتم و بعد در این مراسم برای شما می‌خواندم. از این رو ناچارم آن‌چه را که می‌خواستم بنویسم در ذهنم یادداشت کنم. زمانی که دکتر نوکنده به بنده گفت می‌توانی برای حاضران سخن بگویی مطلبی را در ذهنم آماده و یادداشت و چندین بار آن‌را ویرایش کردم تا مطلب مناسبی از کار دربیاید و بتوانم برای شما بخوانم اما اکنون پس از این همه ابراز لطف و محبت، صفحه ذهنم خالی است و نمی‌توانم متن ذهنی آماده شده را برای شما بخوانم!   وی افزود: به قول حافظ «چنان پر شد فضای سینه از دوست که فکر خویش گم شد از ضمیرم» آنچه من در ذهنم یادداشت کرده بودم، در حال حاضر فراموش کردم. از این رو جملاتی از دیباچه گلستان سعدی باب هفتم را برای شما روایت می‌کنم: منت خدای را عزوجل که مشیتش بر این قرار گرفت که بنده در شهمیرزاد به دنیا بیایم و به ایرانی بودن خودم افتخار کنم که این امر را کرده، می‌کنم و خواهم کرد. چرا به ایرانی بودنم افتخار می‌کنم، زیرا ما ایرانی‌ها موارد بسیاری در فرهنگمان داریم که می‌توانیم به آنها افتخار کنیم.   این باستان‌شناس پیشکسوت عنوان کرد: این جلسه، جلسه باستان‌شناسی و تاریخ است. بگذارید مثال خودم را از همین حیطه انتخاب کنم و برای شما بگویم. ما ایرانی‌ها یک سند مکتوبی داریم که 2500 سال قدمت دارد و سازمان یونسکو نیز آن‌را ثبت جهانی کرده و آن سند، کتبیه داریوش امپراتور هخامنشیان در بیستون است. این سند با سه کلمه آغاز می‌شود بزرگ است خدا، اهورامزدا. چرا خدا بزرگ است؟ زیرا این سرزمین، مردم و شادی را به من داد و هرچه خوب است را خدا به من اعطا کرده است.   ملک‌شهمیرزادی اظهار کرد: داریوش در پایان از خدا سه تقاضا می‌کند. می‌گوید خدایا این سرزمین و مردم را از سه آفت محفوظ بدار، جنگ، خشکسالی و دروغ. همین اوایل مهرماه بود که پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان در سازمان ملل متحد سخنرانی کرد و به نمایندگان 190 کشور حاضر در این سازمان گفت جنگ نکنید. در حالی که داریوش 2500 سال پیش این دعا را برای ما کرده، پاپ در این سخنرانی از خشکسالی و تهدیدهای گازهای گلخانه‌ای سخن گفت و از سیاستمداران خواست که دروغ نگویند.   نگاه شاعرانه ملک‌شهمیرزادی در باستان‌شناسی سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی نیز با اشاره به یادداشتی که در جشن‌نامه شهمیرزادی نوشته است، گفت: حرف‌های دلم را برای تجلیل از وی در این کتاب نوشتم و اما اینجا قصد دارم از نکته‌ای درباره این استاد سخن بگویم که در کتاب اشاره گذرایی به آن کرده‌ام. به نظر بنده شهمیرزادی بسیار شبیه کودکان است اما این شباهت به چه شکلی است؟ همه ما در دوران کودکی توفیقی داشتیم که در مواجهه با دنیای پیرامون بسیاری از مسائل را با نگاهی شاعرانه ببینیم و شاعرانه آنها را توصیف کنیم.   وی با برشمردن نوع نگاه یک شاعر اظهار کرد: هنر یک شاعر این است که طوری به ابر نگاه می‌کند که انگار نخستین‌بار است که ابر را دیده و آن را توصیف می‌کند. به گونه‌ای از آب سخن می‌گوید، گویی نخستین‌بار است که آب را از نزدیک مشاهده کرده، این شیوه دیدن و وصف اشیاء جهان پیرامون هنر کودکی است. به همین دلیل است که ما در زمان پیری زمانی که یک غذایی را می‌خوریم، می‌بینیم غذایی که در زمان کودکی خورده، و طعم آن را چشیده‌ایم، طعم آن هنوز زیر زبانمان است. حقیقت آن است که در زمان کودکی در مقام شاعری با عطر و طعم آن غذا مواجه و آن‌ را ادراک کرده‌ایم.   بهشتی افزود: هرچه سن ما بالاتر می‌رود توفیق کودکی را از دست می‌دهیم، از این رو دیگر با نگاه یک شاعر با مسائل پیرامون خود تماس برقرار نمی‌کنیم. به همین دلیل استاد ملک شهمیرزادی هنوز با محیط پیرامون خویش کودکانه برخورد می‌کند، کودکی که نگاه شاعرانه به مسائل را از دست نداده و با دیدن یک مساله ذوق‌زده می‌شود و برای چیزی پرپر می‌زند. گاه نیز اوقاتش تلخ می‌شود. این نوع برخورد وی از جنس شاعری است که در کودکی اتفاق می‌افتد.   رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی بیان کرد: آن‌چه که شرح دادم یک ویژگی منحصر به فرد ملک شهمیرزادی است که در افراد دیگر در حوزه باستان‌شناسی ندیدم، اگرچه در برخی رفتارها مانند علم، شناخت و زحمتی که در این عرصه کشیدند و زندگی پرفراز و نشیبی که داشتند با سایر بزرگان این رشته مشترک هستند و می‌توانند با سایر استادان بنشینند و خاطراتشان را با هم مرور کنند و تلخی‌ها و شیرینی‌های که وی چشیده را با دیگران مقایسه کنند.   باستان‌شناسی کشف لایه‌های ناشناخته تاریخ است دکتر رضا شعبانی، مدیرگروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات یکی دیگر از سخنرانان این مراسم گفت: بنده همیشه باستان‌شناسی و تاریخ را با هم مرتبط می‌دانم. تاریخ از زمانی آغاز شد که خط به وجود آمد و باستان‌شناسی پس از تاریخ ظهور کرد. با این حال بنده به باستان‌شناسان علاقه‌مند و به عنوان یک تاریخ‌پژوه در خدمت باستان‌شناسان هستم. در تاریخ بسیار روشن است که ما با چه چیزی سر و کار داریم در حالی که باستان‌شناسی کشف لایه‌های ناشناخته تاریخ است.   وی افزود: بنده بارها زمانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شورای انقلاب فرهنگی مسئولیت پیدا کردم، دست کمک به سوی دکتر یوسف مجیدزاده و ملک شهمیرزادی دراز کردم و آنها با فتوت و جوانمردی که داشتند خود را وقف اعتلای باستان‌شناسی در حیطه دانشگاه کردند.   این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی عنوان کرد: استاد ملک شهمیرزادی یک طبیعت شادی دارد و با روحیه خاصی که از آن برخوردار است، یادداشت‌هایی به نام ابوقیس می‌نوشت و من جزء کسانی بودم که این بخت را داشتم که آنها را برایم بخواند. بنده از شنیدن نثر به قول حضرت سعدی، صناعت پیشه وی کیف می‌کردم و لذت می‌بردم.   شعبانی سپس با شرح حضور در انجمن بین‌المللی تاریخ ادامه داد: بنده به همراه استاد پیرم، زنده‌یاد محمدابراهیم باستانی‌پاریزی چندین سال شانس این را داشتیم که در یک مجموعه علمی در خارج از کشور در حوزه تاریخ نماینده ایران باشیم. در این مجموعه 20 تا 30 کشور معتبر دنیا حضور داشتند که نشریه قابل اعتنایی نیز با درجه علمی چشمگیر در آن منتشر می‌شد.   این استاد تاریخ اظهار کرد: من زمانی تصمیم گرفتم یک مقاله در این نشریه منتشر کنم. مقاله را نوشتم، اما به دلیل مسئولیت‌های متعددی که داشتم فرصت نکردم تا آن را به انگلیسی برگردانم، اگرچه به دو زبان انگلیسی و فرانسه مسلط هستم، اما این مهم را به استاد ملک شهمیرزادی واگذار کردم، وی نیز به بهترین نحو ممکن آن‌را ترجمه کرد. ملک شهمیرزادی آن‌چه به دانشجو می‌آموخت از علم مهم‌تر بود! دکتر سید احمد محیط طباطبایی، مشاور رییس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی درباره شآن معلمی استاد ملک‌شهمیرزادی گفت: آن ویژگی خاصی که وی به عنوان یک معلم باستان‌شناسی داشت در واقع تنها انتقال علم و اطلاعات آن نبود بلکه وی نوع نگاه یک باستان‌شناس را که با آن می‌تواند دنیا را ببیند به آنها در کلاس درس می‌آموخت.   وی اظهار کرد: ملک‌شهمیرزادی آنچه را به دانشجو می‌آموخت که مهم‌تر از علم باستان‌شناسی و محفوظاتی بود که دانشجویان از استادان فرامی‌‌گرفتند. کلاس‌های وی چنان جذاب بود که بنده که در رشته دیگر درس می‌خواندم و تنها به دلیل دوستی که در این رشته داشتم، با وی به صورت آزاد در این کلاس‌ها حضور پیدا می‌کردم و در نتیجه نوع بحث، مباحثه، نگرش و تحقیق استاد چنان جذاب بود که بنده را مفتون می‌کرد و یکی از دلایلی شد که در تصمیم خود مصمم شدم به رشته باستان‌شناسی روی بیاورم و در این رشته تحصیل کنم.   مشاور رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی افزود: در واقع شیوه‌ای که استاد به دانشجو یاد می‌داد باعث می‌شد که انسان در موارد دیگر، در تحقیق‌های مختلفی که در سطح اجتماع خود به عمل می‌آورد، این نوع استدلال و تحقیق باستان‌شناسی به مددش بیاید، حال فرقی نمی‌کرد که این مطلب آموزشی، علمی و ورزشی باشد، این رفتار و نگاه مهم بود؛ نگاه پرسش و پاسخی که شاید بسیاری از معلمان کمتر به آن تکیه می‌کردند. رتبه‌بندی حکم بازنشستگی استاد فاجعه بار بود!   دکتر بهمن فیروزمندی، مدیر گروه سابق باستان‌شناسی دانشگاه تهران در ادامه این نکوداشت گفت: بنده زمانی که مدیرگروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران بودم، نامه‌ای از استاد ملک‌شهمیرزادی دریافت کردم که در آن نامه تقاضای بازنشستگی کرده بود و من آن تقاضا را نپذیرفتم، اما وی بر خواست خود پافشاری کرد و حتی مدتی در دانشگاه حاضر نشد. وی در توضیح درخواست بازنشستگی به من گفته بود که انگیزه‌ای برای ماندن در دانشگاه ندارد.   وی افزود: مدت‌ها بود که ملک‌شهمیرزادی با حکمی مبنی بر نداشتن صلاحیت علمی از حفاری‌های باستان‌شناسی بازمانده بود و جالب این‌که همین فرد در دانشگاه در گروه ‌باستان‌شناسی مشغول به تدریس بود و کتاب‌هایی که وی تالیف یا ترجمه کرده، به عنوان منابع اصلی تدریس می‌شد. به هر حال شرایط به گونه‌ای پیش رفت که با اصرار وی حکم بازنشستگی‌اش صادر و متاسفانه در این حکم رتبه وی به جای استادی، استادیاری قید شد که از نظر بنده این رتبه‌بندی فاجعه بود.   این مدیرگروه سابق باستان‌شناسی دانشگاه تهران بیان کرد: پس از بازنشستگی ملک‌شهمیرزادی وی همچنان در تربیت و پرورش دانشجویان این رشته فعال بود. وی پایان‌نامه‌هایی را نیز به عنوان استاد راهنما همراهی کرد، اما حاضر نشد نامش به عنوان استاد راهنما بر این پایان‌نامه‌ها درج شود و در این میان به سمت استاد مشاور بسنده کرد؛ وی پایان‌نامه‌هایی را راهمنایی کرد که برخی از آنها حائز رتبه برتر نیز شدند.   فیروزمندی عنوان کرد: اکنون زمانی که سوار آسانسور می‌شوم یاد روزهای خوب گذشته و حضور فعال استاد در دانشگاه می‌افتم. استادی که برای دانشجویان فراتر از یک معلم بود و در یک گوشه از دانشگاه متواضعانه و با جدیت مشغول تربیت و پرورش علاقه‌مندان به باستان‌شناسی بود و متاسفانه امروز اتاق زیبای وی به اتاق آسانسور تبدیل شده، اتاقی که روزگاری متعلق به یکی از خادمان شریف عرصه علم و دانش بود! ملک‌شهمیرزادی زمانی ممنوع کلنگ بود! دکتر جبرئیل نوکنده، رئیس موزه ملی ایران به عنوان سخنران بعدی این مراسم با سپاس از افرادی که مقاله برای کتاب جشن‌نامه استاد ملک شهمیرزادی تالیف کردند، گفت: استاد، ملک‌ پژوهش‌های باستان‌شناسی بود. زمانی که وی در سال 79 در حالی که ممنوع کلنگ بود، از دانشگاه بازنشسته شد، نجات‌بخشی سد گلستان آغاز شده و مهندس بهشتی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی به مقام‌های درگیر این پروژه گفته بود من نمی‌دانم شما چه کار می‌کنید، اما خللی نباید در این آثار این ثپه اتفاق بیفتد، در این جلسه استاندار وقت گلستان و معاون عمرانی در ظاهر سخنی نگفتند اما بعدا گفتند ما که نمی‌توانیم هنگام بازسازی سد، تپه را جمع کنیم تا آسیبی نبیند!   وی ادامه داد: بعدها زمانی که پروژه نجات‌بخشی سد گلستان در تهران مطرح شد، دکتر ملک‌شهمیرزادی این پروژه را برنامه‌ریزی کرد و با مشورت با گلشن، رئیس پژوهشگاه میراث و نوروزی‌چگینی، مدیر پژوهشکده باستان‌شناسی کار آغاز شد. ما در روزهای نخست کاوش‌های باستان‌شناسی را در تپه آق‌تپه مربوط به هزاره ششم شروع کردیم، در جایی که این تپه قرار داشت با روستای بزاق آباد تقریبا 250 متر فاصله بود.   رئیس موزه ملی ایران بیان کرد: زمانی که ما کاوش می‌کردیم، تعدادی دانش‌آموز پس از پایان مدرسه سر سایت می‌آمدند. استاد به بنده گفت برو و یواشکی از معلم آنها سوال کن که اینها چه تعداد دانش‎آموز هستند؟ بنده پرسیدم و پاسخ دادند که 25 دانش‌آموز هستند. قرار شد بعدازظهر با استاد به بازار برویم. در بازار به هزینه شخصی استاد برای هر ‌دانش‌آموز پاکن، دفتر، مداد و مداد رنگی گرفتیم.   نوکنده ادامه داد: وسایل خریداری شده را به معلم دادیم و پیغام دکتر را هم رساندیم و قرار بر این شد که پس از مدرسه همه با هم سر سایت بیایند. زمانی که دانش‌آموزان سر سایت آمدند وی از آنها خواست که هر آنچه که می‌بینند، بنویسند. نتیجه اقدام استاد این شد که وی در زمان کاوش، افرادی علاقه‌مند به باستان‌شناسی تربیت کرد. نخستین کلنگ و قلم را ملک‌شهمیرزادی به دستم داد حمیده چوبک، رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی در ادامه این نکوداشت گفت: ملک‌شهمیرزادی، فراتر از یک استاد، دوستی برای دانشجویانش بود و همه از این ویژگی وی بهره‌ها گرفتند. شاید بیش از یک روز نیاز است تا درباره وی و سجایای اخلاقی‌اش صحبت کنیم. بنده نخستین کلنگ را در هفت‌تپه، پیش از این‌که دروس مقدم باستان‌شناسی را در دانشگاه بگذرانم، از دست وی گرفتم.   وی افزود: خشت را نمی‌شناختم، استاد آن را به من یاد داد. نخستین مقاله و اولین قلم را درباره یکی از سفالینه‌ها که وی در آن منطقه حفاری کرده بود به دست من داد. غیر از این هرجایی که من کار می‌کردم با تماس‌ها و پیام‌های که با من داشت، متوجه می‌شدم که مراقب من است. آن محصولی را که تربیت کرده بود را رها نکرد. وی، یک دنیا دانش، غرور و انسانیت برای جامعه باستان‌شناسی است.   ملک‌شهمیرزادی؛ شاگرد شاخص عزت‌الله نگهبان دکتر میرعابدین کابلی، باستان‌شناس و پژوهشگر به عنوان سخنران بعدی این نکوداشت بیان کرد: یادم می‌آید زمانی که در دانشگاه در محضر دکتر عزت‌الله نگهبان درس می‌خواندم وی به ما می‌گفت باستان‌شناس خوب کسی است که پس از هر حفاری تا یادداشت‌ و اطلاعات آن را تدوین نکرده، سراغ کاوش‌ و حفاری بعدی نرود.   وی ادامه داد: در سال 1350 شمسی که بنده به عنوان باستان‌شناس در اداره کل باستان‌شناسی استخدام شدم با تفکر دیگری روبه‌رو بودم. در این اداره به ما می‌گفتند یادداشت‌های باستان‌شناسی را برای دوران بازنشستگی خود بگذارید. شاید به همین دلیل بود که فعالیت‌های انتشاراتی ما چندان چشمگیر نبود. البته این رویکرد تنها منحصر به ایران نبود و بسیاری از باستان‌شناسان غیرایرانی نیز این وضعیت را داشتند.   این باستان‌شناس بیان کرد: زنده‌یاد نگهبان شاگردان بسیاری را تربیت کرد و بسیاری از این دانش‌آموختگان وی مصدر فعالیت‌هایی در باستان‌شناسی شدند و برخی از آنها، کارهای خود را منتشر کردند، اما هیچ‌کدام از این افراد پیرو نظر نگهبان به‌جز شاگرد شاخص وی، ملک شهمیرزادی عمل نکردند. وی زمانی که حفاری سیلک را آغاز کرد، مجموعه یادداشت‌های این حفاری را به چاپ رسانید و تا کتاب از چاپ خارج نشده بود به سراغ حفاری دیگری نرفت.   نکوداشتی که باید زودتر از این برگزار می‌شد! دکتر مهدی رهبر، باستان‌شناس و پژوهشگر نیز گفت: با وجود کسالتی که داشتم حیفم آمد که در این جلسه پرشکوه شرکت نکنم. بنده ضمن سپاس از برگزارکنندگان این نکوداشت، باید بگویم لازم بود پیش از انتشار کتابی که درباره انتقاد از مسائل باستان‌شناسی بود، این جلسه برگزار می‌شد.   این باستان‌شناس ادامه داد: ملک شهمیرزادی استاد بزرگی است که در طول پنجاه سال دانشجویان بسیاری را در حیطه باستان‌شناسی پرورش داد که اکنون در سطح ایران مشغول به فعالیت علمی هستند. آن‌طور که من می‌دانم استاد تمام درس خویش را در سر کلاس خلاصه نمی‌کرد. اگرچه بنده شاگرد وی نبودم، اما از حضور وی در مسائل مختلف کارشناسی باستان‌شناسی استفاده کردم. وی با روی گشاده همه افراد (چه دانشجو، استاد، همکار و افراد عادی) را می‌پذیرفت و با سعه‌صدر اطلاعات خود را در اختیار دیگران می‌گذاشت.   شنونده مطایبه‌های ملک شهمیرزادی بودم محمدحسن سمسار، مدرس گروه تاریخ هنر دانشگاه تهران سخنران دیگری بود که در تجلیل از ملک شهمیرزادی گفت: با استاد ملک شهمیرزادی در دانشگاه تهران آشنا شدم. بنده پس از 20 سال خدمت در موزه‌ها به تدریس در گروه باستان‌شناسی در سال 62 دانشگاه دعوت شدم. من از تحصیل کردگان رشته باستان‌شناسی قبل از استاد بودم و تجربیاتی در کار موزه‌داری و تاریخ هنر ایران داشتم. وی یکی از استادانی بود که چهره دوست‌داشتنی‌اش همه همکاران را به خود جذب می‌کرد.   وی اظهار کرد: مهربانی و سخنان گرم دکتر ملک شهمیرزادی و مطایبه‌هایی که گاه گاهی می‌نوشت و از لطف و محبتی که به بنده داشت، آنها را برایم می‌خواند، یادگارهای بسیار دلنشینی است که از آن دوره به یاد دارم، به ویژه در آن زمان که تاریخ هنر در دانشگاه تهران تدریس می‌کردم، وی از استادان بسیار فعال گروه بود و در هفته دو یا سه روز که برای تدریس می‌رفتم با کلاس درس وی مصادف بود. بنابراین گاهی دقایقی را با هم به گفت‌وگو می‌گذراندیم و بنده از مصاحبت وی لذت می‌بردم. نیم قرن دوستی و رفاقت با شاپور ملک شهمیرزادی   ادامه مراسم همراه شد با پیامی که فرزند دکتر سیدمحمود موسوی، باستانشناس پیشکسوت قرائت کرد و پدر به دلیل گرفتار شدن در بستر بیماری نتوانسته بود، خود در این نکوداشت شرکت کند. در این پیام آمده بود: «با دکتر شاپور ملک نیم قرن دوستی و رفاقت دارم که زمان کمی نیست. در طول این سال‌ها هرگز از وی دل نکندم؛ زیرا وی دریایی از محبت و عطوفت بوده است. اینک که در بستر بیماری در غلطیده‌ام و بند تخت به بند تنم رخصتی نمی‌دهد تا بهترین عبارات و کلمات بتوانم او را بستایم. هرچند او شایسته تجلیل و ثنایی بیش از این است. ما جوان بودیم که به هم رسیدیم و همان سال‌های جوانی دوستیمان شکل گرفت. امروز چنان‌که به گذشته می‌نگرم خاطره‌هایی در ذهنم زنده می‌شود که احتمال دارد در ذهن او نیز چنین باشد؛ خاطراتی که شهد ماندگاری دارد.»   در پایان این مراسم هدایای از سوی معاونت سازمان میراث فرهنگی، پژوهشکده میراث فرهنگی، پژوهشکده باستان‌شناسی به استاد ملک‌شهمیرزادی اهدا و در پایان از کتاب جشن‌نامه وی که به کوشش دکتر مرتضی حصاری تدوین شده بود، رونمایی شد.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 68071

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>