خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)- نشست روز اول «همایش حافظ» عصر دیروز سهشنبه (21 مهرماه) با حضور كوروش كمالی سروستانی، مریم حسینی، علی موسوی گرمارودی، امیرعلی نجومیان، بهادر باقری و علیاصغر محمدخانی در مؤسسه شهر كتاب برگزار شد.
كوروش كمالی سروستانی، پژوهشگر ادبیات كلاسیك در این نشست گفت: در سال گذشته شمار كتابهایی كه درباره حافظ منتشر شد بیشتر از فالمانه بود و این خبر نویدبخشی در مورد دیوان حافظ است.
وی با بیان این نکته که اغلب حافظپژوهان هنوز نسخه مرحوم غنی و قزوینی را ملاك قرار میدهند و این دو نسخه كاربرد بیشتری دارد گفت: ما امسال بنای تدوین دانشنامه حافظ را زیر نظر بهاءالدین خرمشاهی داریم و او هم قول دادهاست كه دو سال دیگر این دانشنامه منتشر شود. پس از دانشنامه حافظ هم، دانشنامه سعدی را به چاپ خواهیم رساند. دانشنامه حافظ در 6 جلد به چاپ میرسد.
این پژوهشگر ادبیات كلاسیك اضافه كرد: تیراژ ادبیات كلاسیك ما هنوز بی رقیب است. آمار یونسكو نیز حاكی از آن است كه پرفروشترین كتابهای ما آثاركلاسیكمان است و در این بین حافظ سهم عمدهای را ایفا میكند. شب گذشته چهار هزار نفر در حافظیه شیراز بودند و این نشان میدهد كه حافظ هنوز در ایران و جهان بی رقیب است. حافظ شاعری است كه نبوغ زبانی، شاعرانه و اندیشه دارد.
مریم حسینی نیز در این نشست به نقد اسطورهای حافظ پرداخت و گفت: شمار قابل توجهی از شعرهای حافظ در فضای اساطیری به سر میبرد. او انسانی بود كه در عوالم اسطورهای سیر میكرد و از نمادها وكهن الگوها بهره میبرد. او بیش از دیگر شاعران دلبسته زبان اساطیری بود و یكی از دلایل ماندگاری او در آسمان ادب فارسی همین نكته است.
وی به غزلی از حافظ اشاره كرد و ادامه داد: حافظ مدام در فضای ازلی و زمان ازلی سیر میكند. در شعرهای عرشی حافظ زمان حال وجود ندارد. حافظ شاعری نیست كه به تاریخ پایبند باشد و به انسان اسطورهای نظر میافكند. علاقه حافظ به آفرینش انسان یكی از نشانههای فهم و اندیشه اسطورهای اوست. او در بیتی میگوید: «دوش دیدم كه ملائك در میخانه زدند/ گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند».
این استاد دانشگاه اضافه كرد: اگر قرار باشد انسانی اسطورهای را نام ببریم حافظ یكی از شاخصهای آنهاست. حافظ برای شناخت خود به شناخت آدم میپردازد و تجربهای روحانی و نمادین دارد كه به قلم هنرمندانهای به تصویر كشیده میشود. حافظ با روح اشیا سر و كار دارد و نظام عالم را در محوری دیالكتیكی میبیند. درون و برون برای حافظ یكی است. نمونه این نگاهها را در اشعار متعددی از حافظ میتوان سراغ گرفت. ابراهیم، یونس و یوسف در شعر حافظ حاضرند و تكرار داستان آدم در آن به چشم میخورد. پررنگترین صحنه شعرهای او صحنه حضور و به كمال رسیدن آدم است.
حسینی توضیح داد: حافظ انسان كامل را انسان پارادوكسیكال می داند و كامرانی خودش را در طبیعت میبیند. برخی شاید خوش نداشته باشند كه حافظ را عارف بدانند اما او پیش از هر چیز میخواهد خود را آدم ببنید. رابطه عاشق و معشوق در شعرهای او رابطه تعامل تو و من است.
وی به غزلی كه با مطلع «خمی كه ابروی تو در كمان انداخت...» اشاره كرد و ادامه داد: كمانی كه به حافظ میاندازند به قصد شكار است. این شكار شكار حق است و او به دام حق و معشوق میافتد و معشوق او را برای خودش میخواهد. واژه «دوش» در شعر او اشاره به زمان ازلی دارد. او روح هستی را جزء به جزء در جهان جاری میبیند و برای همه اجرای هستی این روح جاری است. «انسان اكنون» حافظ میان ازل و ابد سیر میكند. همواره برایم این پرسش مطرح است كه چرا از خواجه نه به عنوان قوام یا شاهی دیگر بلكه از معشوق ازلی تعبیر نكنیم.
در این نشست بهادر باقری به نقد 10 مقاله كه توسط نویسندگان ایرانی و خارجی نوشته شده است، پرداخت و گفت: حافظ غزل را نو کرد و از تك صدایی بیرون آورد. هربیت حافظ آهنگ مستقل خودش را دارد.
امیرعلی نجومیان در این نشست به نقد پساساختگرایی غزلی با مطلع «منم كه شهره شهرم به عشق ورزیدن...» پرداخت و گفت: حافظ جزو شاعرانی است كه تناقض را در شعر خودش حذف نمیكند. این حرف به معنای كوچك شمردن حافظ نیست و چه بسا دلیلی بر بزرگی این شاعر باشد. در حقیقت تناقض در شعر او این هنرمندی را به همراه دارد كه عناصری متضاد را در كنار هم به شعر میآورد.
در این نشست علی موسوی گرمارودی، غزل «الا یا ایها الساقی ادركاساً و ناولها...» را برای علاقهمندان قرائت كرد.
این نشست بدون حضور بهاء الدین خرمشاهی عصر امروز در مؤسسه شهر كتاب برگزار شد.