جعفر ابراهیمی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اظهار کرد: هرچند وضعیت کتابهای درسی نسبت به سالهای گذشته بهتر شده اما کماکان کاستیهایی وجود دارد که باید به آنها رسیدگی شود. متاسفانه افرادی که شعرها و داستانها را برای کتابهای درسی انتخاب میکنند، گروه اندکی هستند که خودشان حرف آخر را میزنند و کمتر از نظرات کارشناسان، نویسندگان و شاعران این حوزه استفاده میکنند. غالب شعر و داستانهایی که در کتابهای درسی استفاده میشود، کمتر با گروه سنی بچهها هماهنگ است.
وی افزود: به عنوان مثال شعر «دریا» از جمله اشعار من است که پیش از این در کتاب سال اول راهنمایی چاپ میشد. در حالی که این شعر به نظر من از جمله اشعاری است که برای بچههای کلاس چهارم ابتدایی مناسب است. اینک همین شعر در کتاب فارسی اول دبستان گنجانده شده است. همچنین در شعر من تغییراتی ایجاد شده و بخشی از آن را حذف کردهاند که اصلا روش مناسبی برای استفاده از اشعار شاعران نیست. این مساله نشان میدهد که در گنجاندن اشعار و داستانها در کتابهای درسی، اشتباه وجود دارد و فرایند کار، علمی و کارشناسی نیست.
این شاعر و نویسنده ادامه داد: وظیفه آموزش و پرورش، آموزش بچههاست و باید به مساله آموزش آنها بسیار توجه کند اما باید به پرورش بچهها نیز توجه شود. توجه به ادبیات، سبب زبانآموزی و پرورش کودکان میشود. کتابهای درسی باید به گونهای تولید شوند که بچهها از خواندن مطالب آن اعم از شعر و داستان و ... لذت ببرند و فقط برای نمره آوردن درس نخوانند.
آموزش و پرورش ما آموزش میدهد اما پرورش نمیدهد
شاعر شعر «خوشا به حالت ای روستایی» که سالها پیش در کتاب فارسی اول دبستان به چاپ رسید یادآور شد: یکی از آفتهای موجود این است که در سیستم آموزش و پرورش ما نمرهگرایی اهمیت بیشتری از آموزش و پرورش بچهها دارد. بچهها بدون اینکه بتوانند با مطالب کتاب ارتباط برقرار کنند، مجبورند آن را حفظ کنند تا بتوانند نمره مورد نظر را کسب کنند و این مساله میزان یادگیری را بسیار کاهش داده است. مسئولان برای رفع این مشکل تلاش کردهاند نمره را از ارزشیابی دانشآموزان حذف کنند ولی باز هم مشکل حل نشده است. زیرا مشکل اصلی«نمره» نیست بلکه سیستم آموزش و پرورش است که آموزش میدهد اما پرورش نمیدهد.
ابراهیمی در ادامه سخنانش گفت: در سالهای اخیر مسئولان توجه زیادی به پایه اول ابتدایی کرده و تلاش کردهاند که کتابهای مناسبی را برای دانشآموزان این پایه تولید کنند. همچنین سعی کردهاند مربیانی برای این پایه انتخاب کنند که علاقه و خلاقیت لازم را در تدریسشان به کار برند. همچنین این معلمان طی دورههایی که از سوی آموزش و پرورش برای آنها ارایه داده میشود به صورت کاملا حرفهای آموزش میبینند. بسیاری از آنها نیز خانم هستند که حوصله بیشتری برای آموزش دادن به بچهها دارند. در واقع روی معلمها و کتابهای درسی پایه اول دبستان سرمایهگذاری شده است. به همین دلیل امروزه اغلب بچهها بعد از اتمام دوره اول ابتدایی به راحتی میتوانند متن روزنامه و مجلات را بخوانند. اما متاسفانه وقتی همین دانشآموزان به پایههای بالاتر میروند هیچ توجهی به مطالب درسی کتابهایشان و معلمانی که این مطالب را به آنها آموزش میدهند، نمیشود در نتیجه آنها افت میکنند.
لزوم استفاده از معلمهای آموزش دیده و خلاق
وی با تاکید بر اینکه در آموزش و پرورش باید از معلمهای آموزش دیده و خلاق در همه پایهها استفاده شود، گفت: همچنین باید از معلمها خواسته شود که به جز دستورالعملهایی که به آنها برای تدریس ابلاغ میشود از سلیقه و خلاقیت خودشان نیز استفاده کنند و سعی کنند با استفاده از روشهای نوین مطالب مختلف را به بچهها آموزش دهند. معلمان نباید فقط به مطالب کتابهای درسی اکتفا کنند. بلکه باید از سایر کتابهای مناسب در این حوزه برای پرورش بچهها استفاده کنند. به عنوان مثال در درس انشا میبینیم که بسیاری از معلمان، خودشان نمیتوانند انشا بنویسند. از طرفی حتی به بچهها روش نوشتن را آموزش نمیدهند و فقط از آنها میخواهند طبق قواعد مصوب انشا بنویسند و اجازه کوچکترین خلاقیتی را به بچهها نمیدهند. در نتیجه بچهها نه تنها نوشتن را یاد نمیگیرند بلکه خلاقیت آنها نیز سرکوب میشود.
این نویسنده اضافه کرد: ادبیات در دروس آموزش و پرورش اهمیت چندانی ندارد و بیشتر به دروس دیگر پرداخته میشود. دانشآموزان ما امروزه در بسیاری از موضوعات و معلومات و اطلاعات زیادی دارند؛ اما اطلاعاتشان در زمینه ادبیات کم است. همین میشود که حتی توانایی لازم را برای نوشتن یک متن ساده علمی، ادبی یا نامه اداری ندارند.
شاعر شعر «پژواک» که سالها پیش در کتاب تعلیمات دینی سوم ابتدایی به چاپ رسیده بود، گفت: زبان باید به گونهای به کار گرفته شود که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. وقتی درسی با لذت خوانده شود، خواه ناخواه در ذهن دانشآموز باقی میماند و آن را یاد میگیرد. این مساله فقط صرفا در مورد ادبیات صدق نمیکند. بلکه هر کتابی اعم از روانشناسی، عرفان، تاریخ و جغرافیا اگر به گونهای نوشته شود که برای مخاطب جذاب باشد، در ذهن او ماندگار میشود. اما این مساله در کتابهای درسی اصلا به چشم نمیخورد.
معلمان باید با خلاقیت مطالب را به بچهها بیاموزند
ابراهیمی در ادامه سخنانش کتابهای درسی زمان گذشته را با کتابهای درسی امروز مقایسه کرد و گفت: به نظر من مطالب کتابهای درسی از جهاتی در زمان گذشته بسیار بهتر بود. زیرا در آن زمان افراد کمی مطالب کتابهای درسی را انتخاب میکردند و هرچند اعمال سلیقه صورت میگرفت، اما از سوی افرادی انجام میشد که کارشناس بودند و به حوزه مربوطه تسلط داشتند. ولی باوجود اینکه امروزه میخواهند همزمان با دانش دنیا پیش روند و کتابها علمیتر و به روزتر شدهاند اما وضعیت مطالب کتابهای درسی بدتر شده است. همچنین در کتابهای درسی خلاقیتی وجود ندارد تا به بچهها بیاموزد که چگونه بخوانند، چگونه حس کنند و چگونه یاد بگیرند، متاسفانه در کشور ما وقتی کسی شغل خوبی پیدا نمیکند معلم میشود. در صورتی که آموزش و پرورش باید به دنبال معلمان خوب و خلاق برای تعلیم نسل فردای کشورمان باشد.
وی ادامه داد: البته باید توجه داشت در گذشته منابع خواندنی بسیار کم بود و افراد گاهی از کتابهای درسی هم به عنوان منبع برای مطالعه استفاده میکردند. اما اکنون تنوع عناوین کتابها بسیار زیاد شده است و امکان انتخاب را برای کارشناسان کتابهای درسی مشکل کرده است. از طرفی با رشد تکنولوژی، بینش بچهها نیز افزایش یافته و این مساله بازهم گزینش مطالب مناسب را سختتر کرده است.
ابراهیمی تاکید کرد: مسئولان باید امکان آزمون و خطا برای مطالب کتابهای درسی ایجاد کنند. تغییر مکرر مطالب کتابهای درسی که هر ساله شاهد آن هستیم سبب میشود رشته کار از دست مربیان و معلمان گرفته شود. هر مطلبی حداقل باید دو تا سه سال در کتابها باشد تا بتوان در مورد آن اظهار نظر کرد.
ابراهیمی افزود: در زمان گذشته که من تحصیل میکردم، دیپلمهها خیلی باسواد بودند. حتی افرادی که مدرک ششم ابتدایی داشتند به راحتی میتوانستند تدریس کنند و در مشاغل مختلف اداری کار کنند زیرا در آن زمان فقط دو یا سه کتاب درسی بود که بچهها باید میخواندند و همه توجهشان را به این کتابها جلب میکردند. ولی در حال حاضر تنوع موضوعات و کتابهای درسی که بچهها باید در طول سال تحصیلی بخوانند بسیار زیاد است. با این حجم کتابها و حجم مطالب درسی آنها فقط استرس نمره گرفتن دارند. مطالب درسی نیز در این کتابها به گونهای تنظیم شده است که بچهها رغبت کمی برای مطالعه آن دارند. اگر این مطالب با نثر شیرینتر و جذابتری نوشته شود و همچنین هماهنگ با سلیقه و گروه سنی بچهها باشد آنها با علاقه به خواندن این مطالب میپردازند.
جعفر ابراهیمی، شاعر و نویسنده پیشکسوت کودک و نوجوان، در سال 1330، در اردبیل متولد شد. وی نخستین شعر خود را در 13 سالگی به تقلید از پروین اعتصامی سرود و آن را با عنوان «آن شب باران آمد»، در مجله سروش کودکان چاپ کرد. او به تدریج سرودن برای گروه سنی کودک و نوجوان را آغاز و از سال 1358، نوشتن داستان برای کودکان و نوجوانان را به شکل اختصاصی دنبال کرد. ابراهیمی تا به کنون 120 جلد کتاب برای کودکان و نوجوانان در زمینه داستان، شعر و زندگینامه نوشته و برای تألیف برخی آثار، جوایزی را نیز دریافت کرده است.