خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- اهل تاریخ بر این باورند کتابهایی که بتوانند به برخی پرسشهای مطرح شده در هر دوره پاسخ مناسبی بدهند از آفت کتابسازی به دور هستند اما برخی کتابها که در دوره معاصر و به ویژه پس از انقلاب اسلامی منتشر شدهاند دارای آگاهیهای نادرستی هستند و تاریخی مبتنی بر اطلاعات سطحی و بیمایه را رواج میدهند. صفاءالدین تبرائیان معتقد است برخی کتابهای تاریخی منتشر شده در عصر حاضر در دام کتابسازی و تاریخ پفکی گرفتار شدهاند. در ادامه سوژه «کتابسوزی دیروز یا کتابسازی امروز؟» تبرائیان یکی دیگر از پژوهشگران تاریخ معاصر است که با انتقاد صریح از شیوع کتابسازی به بررسی علل رشد این پدیده، مشکلات تاریخنگاری امروز و برخی اسناد کتابسازی در دوره پهلوی اشاره کرده است. با این پژوهشگر موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در این زمینه گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آقای تبرائیان کتاب تاریخی مفید از دیدگاه شما به چه کتابی اطلاق میشود؟
در حوزه تاریخنگاری کتاب مفید باید احیاگر باشد و به پرسشی پاسخ دهد. در کتاب «کشف الظنون» جلد یک به قلم حاجی خلیفه از پیامبر اسلام حدیثی نقل میکند: «هر کس شرح حال مومنی را بنگارد او را زنده کرده و حیات دوباره به او بخشیده است.» از این منظر تاریخنگاران رسالت احیاگری دارند و درباره شخص یا واقعهای پژوهش میکنند و تاریخ مینویسند باید به دور از حب، بغض، تمایلات شخصی، هیاهو و هیجانهای زودگذر باشد. در مقوله احیاگری به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، تاریخ باید جهتدار، هدفمند و در خدمت مردم باشد. هر کدام از این مولفهها اگر در تاریخ نباشد به درد پژوهش و مطالعه نمیخورد. ما همانطور که مجله زرد داریم، تاریخ زرد و تاریخنویسی زرد هم کم نداریم که این تاریخنگاری نقلی و پفکی است و ماندگار نیست. در نتیجه رسالت احیاگری در آن راه ندارد و فقط ممکن است با اقبال طبقاتی از جامعه واقع شود و به چاپ چندم هم برسد اما چون رسالتی را دنبال نمیکند و افکار رسوب شده را به جامعه بازتاب میدهد مانا نیست.
چه عواملی سبب گسترش کتابسازی در جامعه امروز شده است؟
بخشی از این پدیده ناشی از جهل (بیدانشی) کسی است که با سوءاستفاده از عنوان نویسنده کتابسازی میکنند و بخش قابل توجه دیگر آن به سبب کسب منافع مادی است و باعث سورچرانی در تاریخ میشود. این افراد با قلم زدنهای بیثمر سبب پدید آوردن یک نوع تاریخ سرکاری میشوند و تعداد این افراد کم نیستند.
برخی از این تاریخنویسان سرکاری سر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی درآوردهاند و از این تریبون به تبلیغ تاریخ ساخته و پرداخته خودشان میپردازند که به این افراد تاریخگرد هم میگویند که بعد از انقلاب اسلامی با وجود این که اقبال جوانان به تاریخ شگفتانگیز بود مورخان و مسئولان به جای اینکه آن را به فال نیک بگیرند و تحقیقات هدفمند و عبرتآموزی را در اختیار نسل بعد قرار بدهند متاسفانه آن تشنگی را با تولید کارهای سطحی و قشری نه برآورده کردند و نه سیراب. فکر میکنم در اینجا جهل(بیدانشی)، منافع شخصی و تعمدی که عدهای دارند یک سری وقایع و رجال تاریخی در مومیایی میمانند و بازنگری در آنها انجام نمیشود؛ به عبارتی از واکاوی و کالبدشکافی تاریخنگاران در امان بمانند.
کتابسازی در قشر دانشگاهی بیشتر رواج دارد یا در میان نویسندگان غیردانشگاهی؟
قبل از انقلاب کتابسازی در دست قشر دانشگاهی بود و بعد از انقلاب تعداد کتابها از لحاظ عِده و عُده تغییر کرد و هر کسی دست به قلم شد. با شرایطی که پیش آمد عدهای تراوشات ذهنی خود را محور تاریخ قرار دادند و نه این که به سراغ تاریخ بروند.
در اسنادی مربوط به قبل از انقلاب که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است میتوان ردپای آشکار کتابسازی را دنبال کرد. در کتاب «داریوش همایون، وزیرخاکستری» باید به مواردی از کتابسازی در پروژه سفارش کتابهای «ایران، پل فیروزه»، «ایران عناصر سرنوشت»، «عظمت بازیافته» اشاره کرد. بر طبق سندی که در کتاب «داریوش همایون، وزیرخاکستری» آمده در تاریخ 15 آبان سال 1352 قراردادی بین وزارت اطلاعات و جهانگردی وقت با یک عکاس معروف کانادایی (رولف بنی) بسته شد که هزینه عکاس و 6 نفر از همراهان با حدود 14 مسافرت دوسره (رفت و برگشت) از اروپا به ایران تامین شد. وزارت اطلاعات و جهانگردی پهلوی هزینه این عکاس و افرادش را به مدت 365 روز در تمام هتلهای ایران تقبل کرد و همچنین مکلف شد دستمزد آنها را به مبلغ 25 هزار دلار عهدهدار شود ضمن این 5000 نسخه از این کتاب را خریداری کند که قیمت هر کتاب 20 دلار تعیین شد و در ادامه علاوه بر همه اینها 40 هزار دلار هم حقالزحمه تیم رولف بنی نیز پرداخت شود. نکته جالب اینکه جناب آقای دکتر حسین نصر، رئیس انجمن شاهنشاهی فلسفه قبول کرد که متنی را به زبان انگلیسی برای مزین کردن کتاب بنویسد که جناب نصر این متن را در 20 صفحه تهیه کرد و بابت هر صفحه 1000 دلار در آن مقطع زمانی دریافت کرد. کتاب «ایران، پل فیروزه» پس از چاپ در 32 مهرماه سال 1353 به علیاحضرت فرح دیبا اهدا شد. این کتاب در 367 صفحه و 228 عکس منتشر شد. علاوه بر همه اینها برای تنقیح مقدمه دکتر نصر مبلغ 60000 تومان به فیلسوف عالیقدر پرداخت شد و ماجرای پرداخت مبالغ دیگر برای این کتاب همچنان ادامه دارد. به هر حال ببینید برای تهیه یک کتاب رژیمپسند بر طبق اسناد چه بذل و بخششی میشود که متاسفانه بعد از انقلاب این رویه حیف و میل در حوزه تصویرگری بیشتر نمود پیدا کرد.
کتابسازی چه بعد و قبل از انقلاب همچنان وجود دارد اگرچه عناوین آن متفاوت است و آدمهای مکار کم نیستند که در این حوزه وارد میشوند و سرگرم کلاهبرداری فرهنگی میشوند.
آیا موافقید نهادی متولی مهار و کنترل پدیده کتابسازی شود؟
بله، در رسایل دانشگاهی با کمال تاسف استاد با قرار دادن یک سری منابع که در اختیار دانشجو قرار میدهد با استفاده از این منابع یک پایاننامه سرهم بندی شده ارائه دهد. تاریخنگار با رماننویس فرق دارد، تاریخنگارها با اسناد سر و کار دارند و باید با مستندات پژوهش کنند. آثار تاریخی باید پس از نشر از سوی نخبگان چکشکاری شود. عرصه تاریخ تظاهرات کردن و شعار دادن علیه شخص یا واقعیتی نیست. نباید تاریخ را به حیاط خلوت کسی تبدیل و با قلم آن را به نفع جریانی روان کنیم.
بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از مورخان حاضر نشدند در تحلیل برخی از وقایع تجدیدنظر کنند اگرچه در مورد آن وقایع سندهای زیادی وجود دارد. با کمال تاسف پس از انقلاب آثار احمد کسروی در حوزه مشروطه همچنان حرف اصلی را میزند یا در تاریخ قاجار کتاب «ایران در دوره سلطنت قاجار» علیاصغر شمیم همچنان جزو منابع اصلی است. پس از گذشت سه دهه و نیم از پیروزی انقلاب نتوانستیم در حوزههای مختلف مشروطه، قاجار و پهلوی یک پژوهش قوی که دربرگیرنده حوادث و رویدادها باشد و نقش رجال آن عصر را به طور واضح بیان کند، به نگارش دربیاوریم تا عطش جامعه سیراب شود. اگر چه در برخی حوزههای تاریخ پژوهشهای خوبی ارائه دادیم که برخی قضاوتهای گذشته را به هم ریخته است.
درباره صفاءالدین تبرائیان:
صفاءالدین تبرائیان متولد 1339 در کاظمین عراق و تحصیلاتش را در چهار کشور عراق، ایران، لبنان، سوریه گذرانده است. وی دکترای خود را از کرسی (معهدآثار الاشراقیه) کسب کرده است. همان کرسی شرقشناسی که ادوارد سعید در بیروت بنیان نهاد. همچنین کتاب «انتفاضه شعبانیه» وی برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 91 است.
کتاب دو جلدی «خوابگردها»، «چون اسفنج نرم»، «داریوش همایون، وزیرخاکستری»، «احیاگر حوزه نجف(زندگی و زمانه آیت العظیم حکیم)»، «چهرههای در خاک، خفتگان ظهیرالدوله» برخی کتابهای تبرائیان را تشکیل میدهد.
* در این باره بخوانید:
رضا مرادی غیاثآبادی: تمایلات فاشیستی و آریاگرایی در کتابسازیهای تاریخ باستان مشهود است
شروین وکیلی: کتابسازیهای تاریخ باستان بخشی از شارلاتانیسمِ دوران ماست
عسکر بهرامی: پژوهش صورت گیرد کتابسازی رنگ میبازد/ هزار باده ناخورده در رگ تاک است
داریوش احمدی: بیشترین شمار کتابسازیها به تاریخ ایران باستان اختصاص دارد
کلثوم غضنفری: بزرگنمایی یا تخریب شخصیتهای تاریخ باستانی ایران به کتابسازی منجر میشود
اصغر محمودآبادی: تاریخ محل داستانسرایی و کتابسازی نیست/ اغلب نویسندگان غربی از منابع تاریخی نادرست سیراب میشوند
محمدتقی ایمانپور: اعمال دیدگاههای سیاسی از دلایل کتابسازی و تاریخنگاری غیر علمی است
محمود جعفریدهقی: «کتابسازی» نوعی بیماری فرهنگی است/ بزرگنمایی پادشاهان باستان مختص به ایران نیست
بهمن نامورمطلق: نقد، نقش مهمی در پالایش کتاب دارد/ آمیخته شدن مطالعات اسطورهای با کتابسازی
مهرداد ملکزاده: بازار کتاب تاریخ باستان جولانگاه کتابسازها شده است/ کتابسازهای نسل جدید مثل میکروبها خود را ارتقا دادهاند!
ناصر صدقی: کتابسازی در تاریخ میانه ایران نیز رواج داشت/ نفرینی که گذشتگان برای انتحال آثارشان میکردند
علی عادلفر: هیچ دوره تاریخی مصون از کتابسازی نیست/ آتش سردی که به فرهنگ حملهور میشود
بنفشه حجازی: سرقت محتوا بیشتر از کتابسازی ما را تهدید میکند/ 30 سال کتابسازی کردهام!
سید صادق سجادی: دانشگاهها از بزرگترین مقصران کتابسازی هستند/ کتابسازها و اشتباهات تاریخی
کتابسازی؛ ظاهری گولزنک و باطنی معیوب/ یادداشت مهرداد ملکزاده
اکبر ایرانی: نقد جدی، موثرترین راهکار کنترل کتابسازی است/ در دولت نهم و دهم کتابسازی گسترش یافت
محمود دلفانی: «نبود روششناسی» در تاریخنگاری ریشه کتابسازی است/ اندیشهسوزی با کتابسازی
قاسم تبریزی: نویسندگان بازاری جاعلان تاریخند/ جعل خاطرات خاندان پهلوی از مصادیق فعل حرام است
علیرضا کمری: زنگ خطر حراج علم چه موقع به گوش میرسد؟/ ناشران کاسبکار و نویسندههای دنبال نان و آب
رضا دهقانی: قهرمانپروری و روایت حوادث تاریخی بزرگترین آفت علم تاریخ است/ کتابسازی و ثبت لحظات شیرین تاریخی
جواد منصوری: کتابسازی از دوران رضاشاه شروع شد/ ضعف تاریخنویسی معاصر در نبود ویراستاران علمی
فواد پورآرین: کتابسازی با لعاب سیاست آمیخته شده است/ ناسیونالیسم رضاخانی در لوای کتابسازی
شهرام یوسفیفر: کتابسازی مانند بساز و بفروشی در بازار مسکن است/کتابهای رنگارنگ تاریخی به دانش مخاطب نمیافزاید