خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- کیانوش کیانی هفتلنگ، مشاور عالی و مدیر بخش تاریخ شفاهی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی: الناس معادن، کمعادن ذهب و الفضه (امام جعفر صادق (ع): «مردم معدنند، همانند معادن طلا و نقره». روشن است که استعدادها، ظرفیتها، توانائیها و ارزشهای مردم مختلف است، همانطوری که ارزش معادن طلا و نقره با یکدیگر متفاوت است و همانگونه که برای کشف استخراج و پیدا کردن معادن نیاز به تلاش و جستجو است، برای کشف ویژگیهای معنوی و ارزشهای انسانی هم باید تلاش و کوشش کرد. بهطور کلی انسان دارای دو دسته ارزشهای فطری و ذاتی و ارزشهای اکتسابی بر اساس آفرینش و تجربیات محیطی است. همچنانکه استعدادهای فکری و ذهنی انسانها متفاوت است، زمینههای آموزشی، پرورشی و سرمایههای فکری و تجربی آنها نیز متفاوت است و برای کشف و استخراج این سرمایههای ارزشمند مادی و معنوی علم و ابزار متناسب مورد نیاز است.
یکی از فواید «علم تاریخ شفاهی» جستجو برای اکتشاف همین رازها و رمزها، آگاهیها و تجربیات اقشار گوناگون جامعه به مثابه سرمایههای ارزشمند فردی و اجتماعی است. «پرسشگر» نظیر معدنیاب و معدنکار، وظیفهاش رفتن به زوایا و لایههای پنهان زندگی، سرگذشت، خاطرات و آگاهیها و دانش «راوی» از وقایع و حوادث است تا بتواند به گوهرهای وجودی و دانش و تجربه او دست یابد و آن را از عمق وجودش بکاود و ثبت و ضبط کند و سرانجام با طی فرایند متننویسی و ویراستاری آن را مکتوب کند و به شیوههای گوناگون متنی و مدرن آن را در اختیار پژوهشگران حوزههای علوم گوناگون قرار دهد تا به «اطلاعات» تبدیل شوند و پژوهشگران بتوانند از آن بهرهبرداری کنند. همان کاری که معدنکاو با کاوش در معادن انجام میدهد و با زحمت فراوان الماسی مییابد و آن را به دست تراشکار ماهری میسپارد تا از آن گردنبند و دستبند و دهها قطعه زیبای دیگر بسازد، به رونق بازار بیفزاید و چشم هر بینندهای را خیره کند. هر چند که اطلاعات حاصل از علم تاریخ شفاهی بسیار ارزشمندتر از الماس و گوهر و نظایر آن است، زیرا حاصل عمر یک انسان با همه علم و دانش، بینش و ارزش و تجربیات او بهشمار میروند. این اطلاعات در حوزههای «ارزشی» نظیر «دفاع مقدس» به «ایثار و شهادت» باز هم گرانقدرتر و ارزشمندتر میشوند تا جائیکه «ماهیتی مقدس» مییابند. از مدتها پیش و به کمک انواع فنآوریها، دیگر گفتهها را باد نمیبرد... [1] و گفتهها هم باقی میمانند... [2]
عقل و درایت ملتها که درباره شهرت آن بسیار مبالغه شده، بار دیگر به خطا رفته است و این خطا حتی در همین حکم کلی نیز که میخواسته نمایانگر حزم و احتیاط چنین عقل و درایتی باشد دیده میشود. دیگر، نقل و قولهای شفاهی به هوا نمیروند، آنها نیز همچون اسناد مکتوب، باقی میمانند و متقاعد کنندهتر از آنها حیات گذشته را روشن میکنند و مورخی را که سخت در اندیشه گردآوری و مطالعه تمامی دادههای عصری است که بازسازی خصوصیات کلی و ویژگیهای خاص آن، آرزوی اوست ناگزیر میسازند تا از این گونه اسناد سود جویند...
از نظر زمان استفاده از این منبع باید گفت که پژوهش مورخ تا سال 1877 تنها در اسناد غیر صوتی خلاصه میشده و این همان سالی است که نامه سر به مهر شارل کرس Chales cros) 1888-1824) شاعر و مخترع فرانسوی، که وی در نامه سر به مهری که در سال 1877 به آکادمی علوم فرستاد از طرح دستگاهی به نام پالئوفن نام برد که میتوان آن را شکل اولیه فنوگراف دانست، به عنوان سند شناسایی تمام فنون ثبت و تکثیر صدا شهرت یافته است. به درستی گفته شد: از این پس تحقیقات تاریخی به علت شمار، اهمیت، کیفیت و اصالت شواهد صوتی و تصویری که پابهپای تکنیکهای آن پیوسته در حال تحول است، شکل پیچیدهتر و ملموستری مییابند.[3]
بهرهگیری از گفتهها و شنیدهها در تدوین اطلاعات تاریخی در کشورمان دارای سابقهای کهن و دیرین دارد، اما به شکل مدرن و جدید آن و تحت نام تار یخ شفاهی، پس از پیدایش ماشین سخنگو یا ضبط صوت شکل گرفت و پرو بال یافت و امروزه به مثابه یک شاخه علمی شناخته شده و به عنوان علمی میان رشتهای و به عنوان مکمل تاریخ کتبی و سایر حوزههای پژوهشی قابل اعتنا شده است.
اجرای پروژه تاریخ شفاهی ایران توسط دانشگاه هاروارد که از سال 1360 شروع شد و پس از 6 سال با بودجه 600 هزار دلار با بیش از 900 ساعت مصاحبه با 150 نفر از رجال، شخصیتها و دستاندرکاران رژیم پهلوی و با هدف تبرئه آنها و تحریف تاریخ صورت گرفت، هشداری بود تا موسسات داخلی به خود آیند و با تقویت موقعیت تاریخ شفاهی، تلاش کنند تا دشمنان انقلاب نتوانند با دروغ و تزویر به تحریف این قطعه طلایی از تاریخ کشورمان بپردازند. هر چند به نظر میرسد که متاسفانه تاکنون در زمینه پردآوری تاریخ شفاهی ایثارگران آنچنان که باید و شاید تلاش جدی صورت نپذیرفته است و بسیاری از جانبازان و ایثارگران، طی سالهای گذشته، جامه شهادت بر تن کرده و دنیایی از گفته و شنیدهها را با خود به جهانی دیگر بردهاند.
از آنجائیکه کشورمان در چهار راه حوادث قرار دارد و چشم طمع قدرتهای بزرگ همواره به موقعیت ژئواستراتژیکی، ژئوپلتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچرال ایران دوخته شده است و آنها را از فتنهگری آنی علیه دین و دنیای ما فروگذار نکرده و در آینده نیز نخواهند کرد، راهی جز تقویت و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در مقابله با این زیادهخواهیها، زورگوییها، توطئهها و دسایس وجود دارد؟
از سوی دیگر گسترش و تعمیق ارزشهای اسلامی – انسانی در جهان نیز با همین رویکرد امکانپذیر است. شایسته است بنیاد با اجرای طرح تاریخ شفاهی ایثارگران، بهطور گسترده و همه جانبه در این مسیر گام بردارد و تلاش جدی و موثر صورت دهد تا با سرعت مناسب و بهطور کاملا تخصصی و حرفهای به گردآوری، پردازش و اشاعه اطلاعات برای تقویت و اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت بپردازد. هدف از اجرای این طرح، گردآوری خاطرات، سرگذشتها، وقایع، حوادث، اتفاقات و اسناد شفاهی به عنوان مکمل اسناد کتبی شهداء، جانبازان، آزادگان و بهطور کلی ایثارگران، خانوادهها، بستگان، آشنایان و دوستان آنهاست. ثبت و ضبط تاریخ شفاهی ایثارگران، به عنوان حافظان و نگاهبانان ارزشهای دینی، مذهبی، معنوی، اقتصادی و دفاع از مرزهای عقیدتی - فرهنگی و جغرافیایی کشور، تلاش برای شناختن و شناساندن شخصیت والا و ارجمند شهداء، جانبازان، آزادگان و ایثارگران و خانوادههای آنها به همگان و تشویق و ترغیب به ادامه راه آنان و ارائه الگوی شایسته به جوانان کشور است.
طرح تاریخ شفاهی ایثارگران، میتواند منجر به ثبت و ضبط اطلاعات دیداری و شنیداری ارزشمندی با رویکردی هدفدار در زمینه گردآوری اسناد شفاهی تاریخ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و ترمیم خلاءها و حلقههای مفقوده اسناد کتبی و نهایتا ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شود. دستیابی به چنین هدفی موجب خواهد شد تا پژوهشگران در حوزههای گوناگون علمی از جمله دین، اخلاق، فلسفه، تاریخ، علوم سیاسی، جامعهشناسی، انسان شناسی، اقتصاد، جغرافیا، ادبیات، هنر و روزنامهنگاری، سینما و رادیو و تلویزیون بتوانند از نتایج و یافتهها ی آنها بهرهبرداری کنند.
[1] اشاره به ضرب المثلبختیاری که معتقد است که حرفها و گفتهها را باد میبرد!
[2]اشاره به ضربالمثل لاتینی و Verba Volant, scripta manent یعنی گفتهها به هوا میروند، اما نوشتهها باقی مانند...
[3] روشهای پژوهش در تاریخ، زیر تظر شارل ساماران، جلد های سوم و چهارم ، آستان قدس رضوی، 1371(با اندکی تغییر).