خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ــ فیروزه شریفی: اردیبهشتماه سال 1388 در محل کتابخانه «اردشیر یگانگی» (کتابخانه زرتشتیان تهران) نمایشگاهی از کتابهای پژوهشگران خارجی در زمینه فرهنگ و زبانهای باستانی ایران به نمایش درآمد. در این نمایشگاه که به همت دکتر بهمن مرادیان ــ استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ــ بر پا شده بود، حدود 400 عنوان کتاب و مقاله در زمینه «تاریخ»، «دین»، «آداب و رسوم»، «زبانشناسی»، «متون اوستایی»، «متون پهلوی»، «مهرپرستی» و ... ارائه شد. هدف از برگزاری نمایشگاه این آثار در سال 88 آگاه شدن و در جریان قرار گرفتن علاقهمندانی بود که در اختیار داشتن این کتابها برایشان بهسادگی امکان نداشت.
پس از گذشت 6 سال از آن نمایشگاه و انتشار آثاری دیگر در خارج از کشور، بر آن شدیم که درباره ویژگی آثار دهه اخیر در زمینه ادیان ایرانی، نقاط قوت و ضعف آنها و همچنین میزان دسترسی پژوهشگران ما در ایران به این آثار، گفتوگویی با دکتر بهمن مرادیان داشته باشیم. او میگوید:
«آثاری که در سال 88 در کتابخانه یگانگی به صورت نمایشگاه عرضه و معرفی شدند مجموعه عنوانهایی بودند که طی دوره دانشجویی در خارج از کشور تهیه و جمعآوری کرده بودم. به دلیل دشواری تهیه آثار و منابع که در دوره تحصیل با آن روبهرو بودم، دوست داشتم بعد از پایان این دوره و بازگشت به ایران آنها را در اختیار علاقهمندانی قرار بدهم که بهسادگی به آثار دسترسی ندارند تا سختی دوران تحصیل مرا در این زمینه نداشته باشند.»
بهمن مرادیان متولد 1351 و زاده یزد است. تحصیلات مقدماتی و دوره لیسانس خود را در رشته مترجمی زبان در یزد گذراند و بعد از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته «فرهنگ و زبانهای باستانی» در سال 1379 به کشور فرانسه رفت. در این کشور با اخذ مدرکی دیگر در مقطع کارشناسی ارشد، دوره دکتری را آغاز کرد و پس از پایان این دوره در سال 1387 به ایران بازگشت.
ابتدای گفتوگو از وی میخواهیم ارزیابی ابتدایی درباره منابع ادیان ایرانی و نحوه دسترسی به آنها در غرب برایمان داشته باشد. مرادیان میگوید:
«چیزی که در نظام آموزشی غربی وجود دارد و برای من بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، در دسترس بودن منابع است. یک دانشجو در نظام آموزشی غربی قادر است امکانات و منابعی زیاد در رشته خود در اختیار داشته باشد. دانشگاههایی که از دورههای قدیم، رشته ایرانشناسی را تدریس میکردند، سعی داشتند کتابها و منابع مربوط به این رشته را گردآوری کنند و آن را در اختیار دانشجویان قرار دهند. در ایران، دانشگاه تهران هم سعی بر این کار داشته اما این منابع باید بهروز شوند چنان که در خارج از ایران هم منابع بهروز میشوند. سامانههای الکترونیک به روزآمدسازی منابع و در دسترس بودن آنها کمک میکنند. در اختیار بودن منابع، با سیستم کتابخانهها، نشر، ترجمه و سامانههای اینترنتی ارتباط مییابد تا محققان و دانشجویان بتوانند نسخههای الکترونیکی مقالهها را در اختیار داشته باشند. برای نمونه، افرادی در دانشگاه سوربن مسئولیت جستوجوی منابع و کتابها را به عهده دارند. آنها از طریق سامانههای ناشران، عنوانها را پرینت میکنند و مسئول بهروز کردن منابع کتابخانهها هستند.»
ــ کیفیت کارهای چاپشده در خارج از کشور در حوزه ادیان ایرانی را تا سال 2009 که در پاریس بودید، چگونه ارزیابی میکنید؟
نظام دانشگاهی و محققانی که در این نظام پرورش مییابند، روشهای پژوهشی مخصوص خود را دارند. غرب یک روششناسی دارد. آنها موضوعی را به عنوان سؤال مطرح میکنند و بعد روندی را طی میکنند تا به نتیجه برسند. در همان نظام، ایرانشناسان هم عمل میکنند و در زمینههای مختلف مربوط به تاریخ، آداب و رسوم، دین و فرهنگ از گذشته تا امروز به تحقیق میپردازند. به همین دلیل آثارشان از این نظر دارای تنوع زیادی است.
ــ آیا از زمان بازگشت به ایران آثار جدید داخلی و خارجی را مطالعه و بررسی کردهاید؟ این آثار دارای چه ویژگیهایی هستند و چه تفاوتی با دهه گذشته دارند؟
اتفاق عمدهای که در زمینه تألیف در زمان حاضر رخ داده، تنوع و تخصصی شدن آنهاست. درگذشته موضوع و سؤال در این زمینه، کلی بود و آثار در چند جلد تألیف میشدند. اما امروز افراد، موضوعی ویژه را انتخاب میکنند و به طور خیلی خاص به آن میپردازند. حتی درباره یک موضوع خیلی خاص شاید اثری ضخیم یا چندجلدی تألیف شود. مثلاً جایگاههایی دینی در یزد وجود دارند که در عنوان آنها کلمه «پیر» آمده است. یک آلمانی درباره مجموعهای از آنها کار کرده و بر این اساس کتابی به چاپ رسانده که در آن به پیرها و جایگاههای آنها پرداخته است.
ــ در زمینههای کلی و جامع مربوط به دین زرتشت یا روششناسی رویکردهای گوناگون به این دین چطور؟
در این زمینه «مری بویس» و «ژان کلنز» (Jean Kellens) ـــ ایرانشناس بلژیکی ـــ صاحب تألیف و اثر هستند. «آلبرت دو یونگ» ایرانشناس معروف هم در این زمینه تألیفی به نام «سنت مغان» دارد که در مقدمه آن بر اساس سه دیدگاه کلی از نظر ایرانشناسان، متون اوستایی را تقسیمبندی کرده است. البته این زمینه هم جای کار بسیار دارد.
ــ فکر میکنید جای چه موضوعهایی در زرتشتیپژوهی خالی است یا چه موضوعهایی اولویت دارند که میتوان در تألیف یا ترجمه به آنها پرداخت؟
موضوعهای فرهنگی که به آداب و رسوم یا آیینها و مراسم مربوط میشوند بسیار جای کار دارند. در یزد عدهای شروع کردند به چاپ کتابهایی درباره محلههای خودشان مثل «محله مریمآباد»، «محله قاسمآباد» و... اما این کافی نیست و میشود با طرح یک مجموعه پرسش و پاسخهای جدی و به وجود آوردن زمینههای بحث و گفتوگو درباره فرهنگ و آداب و رسوم و مخصوصاً موضوعهای مربوط به گویش زرتشتیان، افراد را تشویق به نگارش و تحقیق کرد.
به همین نحو دنبال کردن چگونگی تحولات فکری که جامعه زرتشتی به عنوان جامعهای کوچک آن را طی کرده، از اولویتهای پژوهشی است.
ــ به تحولات فکری اشاره کردید. در خود ایران بین جامعه زرتشتی یا در میان زرتشتیان مقیم هند گرایشها و پژوهشهای نواندیشانه دینی وجود دارد. به نظر میرسد که رگههای نواندیشی هنوز به صورتی چشمگیر در میان کتابهای زرتشتی ظهور و بروز نیافتهاند.
در بخشی از جامعه زرتشتی که از نظام دانشگاهی فارغالتحصیل میشود، تلاشهایی در این زمینه صورت میگیرد. جامعه زرتشتیان در زمینه آداب و رسوم و تاریخ کار کرده و بر آن اساس، عنوانهای پژوهشی و تألیفی نیز دارد. اما افت و خیزها و پیشرفتهای نواندیشی دینی بستگی به نشر و اجازه انتشار دارد تا به وسیله آنها تبادل اندیشه و فکر پدید بیاید. طبیعتاً در جامعهای بسته چنین رشد و تبادل اندیشه و حرکتی پدید نخواهد آمد.
ــ فکر نمیکنید که تعداد نواندیشان کمتر شده است؟
جامعه همیشه متفکران زمان خود را میسازد، اما این شرایط است که به افراد کمک میکند تا خود را نشان دهند و به پختگی و رشدی برسند که افکارشان مورد توجه قرار بگیرد و جایگزین کسانی باشند که دیگر در بین ما نیستند. گاهی شرایط در جامعه امکان ثبت و نشر اندیشهها را نمیدهند و صاحبان فکر باید مسیری دیگر برای تبادل اندیشه طی کنند.
ــ کدام یک از کارهای منتشرشده در داخل و خارج کشور را در زمینه مطالعات ادیان ایرانی اثرگذار میبینید؟
برای پاسخ به این سؤال باید چند نکته را در نظر داشت. اول دیدگاه نویسنده، به این معنی که او از چه زاویهای به موضوع پرداخته و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. بعد از شناخت دیدگاه او باید ببینیم مسائلی که کنار هم قرار داده است به چه نتیجهای منجر شدهاند.
با توجه به آن چه گفته شد «ژان کلنز» ــ ایرانشناس معروف ــ فردی است که آثارش در زمینه زبانشناسی، متنشناسی و تاریخ مطالعات ایرانی قابل چشمپوشی نیست. مطالعه آثار وی اگر همراه با شناخت دیدگاههای او باشد، شیرین و ارزشمند است.
ــ آیا شما بهتازگی کتابی خواندهاید که از آن اثر پذیرفته باشید و افقی جدید پیش رویتان گشوده باشد؟
کتابی خارجی که اخیراً خوانده باشم ـــ به علت عدم دسترسی و گرانی ـــ خیر، اما کتاب تخصصی «ژان کلنز» به نام «فعل اوستایی» (Le Verbe Avestique) از جمله آثاری است که از خواندن آن اثر پذیرفتهام.
ــ به عنوان یک استاد و عضو هیئت علمی فکر نمیکنید در دسترس نبودن آثار و گرانی آنها مانع از فعالیت مطلوب پژوهشگران و مطالعه بیشتر دانشجویان ایرانی است؟
بله؛ قطعاً. من با توجه به بررسی نظامهای آموزشی و پژوهشی در ایران و خارج از کشور به این نتیجه رسیدم که نظام آموزشی ما در مقایسه با خارج از کشور بسیار بر پایه تدریس است در صورتی که در خارج از کشور آموزش بر پایه «مطالعه کتاب» (Book Reading) قرار دارد تا دانشجو بتواند در زمینه تحصیلی خود ـــ بهویژه در رشتههای علوم انسانی ـــ بیشتر مطالعه کند. به همین دلیل کتابخانههای دانشگاهها این آثار را برای استاد و دانشجو فراهم میکنند تا دسترسی و خواندن آنها ممکن باشد.
ــ میانگین مطالعه دانشجویان در هر نیمسال برای هر درس در فرانسه چه تعداد کتاب است؟
حدود 15 کتاب. البته این تعداد ترکیبی است از کتابهای کلاسیک و روز و حد نصابی است تا دانشجو در هر نیمسال بتواند حداقل 5 جلد از 15 جلد را مطالعه کند.
ــ آیا دانشجوی فرانسوی با توجه به تعداد واحدهای هر نیمسال فرصت مطالعه چنین حجمی از کتاب را فقط برای یک درس دارد؟
دانشجو در کتابخانه، مترو و هر فرصتی مشغول خواندن و مطالعه است.
ــ با توجه به شرایط موجود، فکر میکنید که آثار امروزین مرتبط با دین زرتشت باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشند و در چه زمینههایی تمرکز کنند؟
در گذشته یک روش آموزشی دینی سنتی مرسوم بود که توسط افرادی که در هر محله شناخته میشدند، انجام میشد. وقتی این روند با روند آموزشی جدید به چالش کشیده میشود، این سؤال پیش میآید که جایگاه آموزش دینی کجاست؟ چگونه کتابی به نام آموزش دینی برای مدارس بنویسیم؟ خواندن و فهمیدن آن را چگونه ارزیابی کنیم و چگونه به آن نمره بدهیم؟
من به طور خاص معتقدم که موضوعهای دینی آنقدر با ارزش هستند که باید از نظام آموزشی رسمی خارج شوند. آموزش دینی نباید وابسته به امتحان و نمره باشد. مقصود از آموزش دینی باید نهادینه شدن آن باشد نه گرفتن نمره. تعلیمات دینی باید فرابرنامه باشند. به همین دلیل ما باید روند تاریخی و روند تغییرات در دین و اندیشه دینی را بدون سانسور بیان کنیم. در بیان این روند و شرح تغییرات و دگرگونیها میتوان به دیدگاه امروزی رسید و از این راه به آن پرداخت و نوشت تا دانشآموز و گیرنده تعلیمات بتواند به یک برداشت و فهم صحیح از مسائل دینی برسد و آن را در زندگی نظری و کاربردی به کار گیرد.