محبوبه موسوی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اظهار کرد: رمان «دختری در قطار» نوشته پائولا هاوکینز، با ترجمه من بهزودی از سوی نشر میلکان روانه کتابفروشیها میشود. این رمان در سالهای اخیر در زمره پرفروشترین کتابهای بازارهای جهانی در حوزه ادبیات بود.
وی افزود: سه زن شخصیتهای اصلی رمان «دختری در قطار» هستند. هر کدام از این سه شخصیت تنها بخشی از حقیقت را در دست دارند و همان را از زوایه دید خود روایت میکنند تا خواننده وارد جهانی پر از تعلیق و ترس از روبهرو شدن با حقیقت شود.
موسوی ادامه داد: حقیقتی که هر کدام از زنها روایت میکنند، حقیقتی معیوب و نارساست؛ «ریچل» شخصیت اصلی داستان هیچ خاطرهای از شب حادثه ندارد، چون همان شب درگیر نسیان مستی بود. او که معتاد به الکل است با کنار هم گذشتن تکههای پراکنده زندگیاش، ما را با زندگی پر از درد و رنج خودش که منجر به ناکامی و اعتیادش شده، آشنا میکند.
مترجم کتاب «دختری در قطار» در توصیف بیشتر شخصیتهای این رمان گفت: «ریچل» در واقع یک قربانی است، قربانی و شاهدی بیصدا که کسی او را به چیزی نمیگیرد. زن گمشده، هنرمندی است با مشکلات و آسیبهای به جا مانده از سرکوبهای روانی دوران کودکی و «آنا» زن سوم که به نظر فردی کسلکننده و روزمره میآید همان کسی است که به ظاهر علت بدبختیهای «ریچل» (زن اصلی) است.
موسوی توضیح داد: «آنا» با همسر سابق «ریچل» ازدواج کرده و به ازدواج و زندگی خودش میبالد اما طولی نمیکشد که متوجه میشود او هم ذرهذره همان سیر سقوطی را طی میکند که پیش از او «ریچل» در آن غرق شده بود. روایت، تنها زمانی کامل میشود که دیدگاه هر سه زن با هم در یکجا جمع شود. برخلاف داستانهای مهیج گذشته، مردان در این داستان هیچگونه شخصیت محوری ندارند. مردها در این رمان با اینکه نقش اصلی در پیشبرد ماجراهای داستان دارند اما حوادث داستان از زبان آنها روایت نشده و از این نظر در سایه میمانند. شاید رمان «دختری در قطار» روایت زنانهای از ماجرایی پلیسی باشد.
این داستاننویس با بیان اینکه رمان «دختری در قطار» روایتی است که به رنج و ترومای زنان میپردازد و از این نظر داستانی بسیار تاثیرگذار و قوی محسوب میشود، گفت: برخی داستان «دختری در قطار» را جلد دوم «دختر گمشده» میدانند. با اینکه هر دوی داستانها در رده داستانهای مهیج با محوریت زنان هستند اما زنان داستان دختری در قطار، زرق و برق و شکوه داستان دختر گمشده را ندارند و در اصل زنانی عادی از بطن جامعه هستند و بدین ترتیب خواننده به شدت با آنها همذاتپنداری میکند.
وی عنوان کرد: «هاوکینز» در این داستان توانسته به شیوهای جذاب، خواننده را تا آخر داستان بکشاند، بدون اینکه از شیوه روایتی خطی استفاده کند. زمانها و شخصیتها پس و پیش میشوند و با شیوهای روزنامهنگارانه ـ بیوگرافیک ثبت میشوند. لازم به توضیح است که «هاوکینز» پیش از رمان نوشتن، 15 سال به شغل روزنامهنگاری اشتغال داشت.
در پشت جلد رمان «دختری در قطار» میخوانیم: «در جهان داستانهای تریلر، چندان چیز قابل عرضهای وجود نداشت تا سرو کلهی هاوکینز با دختری در قطار پیدا شد و نه تنها توانست به فروشی عالی دست یابد بلکه از مرز پرفروشترینهایی چون هریپاتر نیز گذشت و همچنان در صدر داستانهای مهیج باقی ماند.
ماجرای همیشگی عشق و شکست اینبار با همراهی افکاری سرگردان و در میان صدای نخراشیدهی آهن بر آهن ریل و قطار، به داستانی خونین و مهیج منجر شده است. دختری در قطار با روایتی مدرن سراغ موضوعی کلاسیک میرود تا اینبار، وحشت و خون را از میان درد و ترومای زنانه بیرون بکشد. برخی این داستان را جلد دوم دختر گمشده میدانند اما واقعیت این است که این داستان حکایتی واقعی از زندگی است. سه زنی که در این داستان حضور دارند همه جا در کوچه و خیابان کنار ما هستند. شاید زنی که روی صندلی مترو کنارمان نشسته و خیره به گوشی یا روزنامهاش شده، شخصیت اصلی همین داستان باشد. پائولا هاوکینز برای بیان این داستان کار مهمی کرده است؛ او دقیق و موشکافانه به اطرافش و نیز کردار مردم ـ انسانهای معمولی ـ چشم دوخته. داستان او روایتی مدرن و چند صدایی از ماجرای سه زن است که هر کس با زاویه دید خود تعریفش میکند.»
با ترجمه محبوبه موسوی تاکنون کتابهایی چون «زندگی ابدی خانواده تاک» اثر ناتالی بابیت، «آخرین ضربه خنجر»، «راز خانه اسپانیایی» و «راز پرتقال چینی» هر سه اثر الری کویین»، «نیروی همدلی» اثر کارین دی هال و ملیساکوک و «طرف تاریکی» مجموعه داستانهای کوتاه از نویسندگان جهان، منتشر شده است.
وی همچنین بهتازگی کتاب «از زمین به ماه» اثر «ژول ورن» را به فارسی ترجمه کرده است و بهزودی از سوی انتشارات میلکان راهی بازار نشر خواهد شد.