دكتر محمد دهقانی، عضو سابق هيات علمی گروه زبان و ادبيات فارسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) اظهار کرد: در مجموع، به ویژه در مجلات علمی پژوهشی دانشگاهی، کمتر مطلب درخور توجهی در باب نقد میتوان یافت و هرچند با مفهوم واقعی نقد در کشور فاصله داریم اما فصلنامههایی که در حوزه نقد میبینم از جمله «نگاه نو»، «اندیشه پویا»، «مهرنامه» و «فصلنامههای نقد خانه کتاب» که در گذشته با نام «کتاب ماه» منتشر میشد را مطالعه میکنم. همچنین مجلات نقد دانشکدههای مختلف را در تبریز، تهران و دیگر شهرها مرور کردهام.
کمبود نقد سالم و استاندارد
نگارنده «پيشگامان نقد ادبی در ايران» افزود: از فصلنامههای نقد کتابی که از سوی خانه کتاب منتشر میشوند، فصلنامههای «ایران و اسلام» و «ادبیات» را مطالعه کردهام. باقی فصلنامههای نقد این موسسه را مطالعه نکردهام اما فصلنامههای «ایران و اسلام» و «ادبیات» نسبت به کتاب ماههایی که در گذشته منتشر میشد، از نظر نوع مطالب، مضامین و حتی از نظر شکلی تازهتر و مناسبتر هستند.
دهقانی با بیان اینکه متاسفانه بیشتر مقالات منتشر شده در حوزه نقد کتاب، حتی جاهایی که نگارنده قصد ورود نقادانه به مطلب را دارد ضعیف است، گفت: من نشریه قویای در این حوزه نمیبینم و نبود زمینهها و شرایطی که نقد در آن تقویت میشود، باعث شده که چنین وضعیتی داشته باشیم. زبانی که در نقد به کار گرفته میشود، باعث تضعیف موقعیت نقد شده است. معتقدم نویسندگان و قلم بهدستان به نوعی جامعه را آموزش میدهند. وقتی نوشتههای استاندارد، صحیح و سالمی در این زمینه نداریم یا بسیار کم هست، جامعه از کجا آموزش ببیند و زمینهها را برای نقادی آماده کند؟
وی ادامه داد: از طرفی زمینه فرهنگی جامعه در حوزه نقد ضعیف است و از طرف دیگر نویسندگان و منتقدان کار خود را به درستی انجام نمیدهند. اینها هر دو به هم متصل میشوند و در نتیجه با فضایی روبهرو میشویم که نگاه نقادانه را ضعیف میبینیم.
لزوم سفارش نقد به نویسندگان
خالق «وسوسه عاشقی» در بیان پیشنهادهای خود برای بهبود وضعیت نقد کتاب، توضیح داد: باید به عملی شدن پیشنهادها فکر کرد. مسلما بخشی از مطالب و نوشتهها باید با هدف مشخصی از پیش برنامهریزی و سفارش داده شوند. کتابها، موضوعها و نویسندگان مطالب انتقادی باید از پیش تعیین شوند. نقد مخاطبان فصلنامههای نقد کتاب هم که برای نشریه ارسال میشود، باید به درستی بررسی شوند و وقت بیشتری برای تنظیم مقالات صرف شود.
این عضو پیشین هیات علمی دانشگاه تهران با توجه به ضرورت انتشار فصلنامهها تاکید کرد: به هر حال بودجه بالایی برای انتشار این فصلنامهها صرف میشود بهتر است که این به نحوی صرف شود که برای جامعه مفید باشد و فقط اقدامی برای رفع تکلیف و دکور نباشد. در این صورت هر چند با وضع مطلوب فاصله بسیاری داریم اما میتوان گامی برای تاثیر مثبت در این زمینه برداشت.
وی وضعیت نقد کتاب در حوزههای ادبیات و ایران و اسلام را در نشریات کشور ضعیف دانست و گفت: البته به طور کل وضعیت نقد در کشور ما خوب نیست. فرهنگی نقدپذیر نداریم و حوزه کاری من هم تابع این قاعده کلی است. «نقد» در هیچ جای جامعه پذیرفته نیست و دیالوگ نقادانه نداریم.
دهقانی ادامه داد: وقتی هم که سخن از وحدتگرایی در الهیات، سیاست و تفکرات اجتماعی میرانیم، منظورمان این است که هر آنچه که ما میگوییم درست و هر تفکر دیگری غلط است. به این ترتیب، دیگر گفتوگویی صورت نمیگیرد که بخواهد نقدی انجام شود.
گسترش دایره مقدسات و بستهتر شدن نقدها
نگارنده «پيشگامان نقد ادبی در ايران» با ابراز تاسف از اینکه دایره مقدسات در جامعه ما هر روز گستردهتر میشود، گفت: در جایی که همه چیز و همه کس مقدساند که دیگر نقد معنا پیدا نمیکند. حوزه بسیار کوچکی از نقد هم مربوط به ادبیات میشود. من به دلیل آموزش گفتوگوی نقادانه به دانشجویانم، از تدریس محروم شدم. حدود 10 سال است که به دلیل این که خواستهام در حوزه تخصصی خودم که ادبیات است؛ گفتوگوی نقادانه را آموزش دهم، بیکارم. این روشی است که در جامعه ما رایج شده است.
وی با اشاره به نقدی که درباره شیوه نویسندگی محمود دولتآبادی نوشته بود، گفت: برای این نقد به من ناسزا گفتهاند. من در نقدم به آثار دولتآبادی، اشتباههای او را یادآور شدهام. متاسفانه دولتآبادی در حوزه ادبیات مقدس شده است و مرید دارد. پس از نقدم، به گوشم رساندهاند که مراقب خودت باش. در چنین جامعهای زندگی میکنیم. روند موجود در جامعه، فضایی برای نقد نگذاشته است.
مترجم «به سوی آزادی» تاکید کرد: نخستین شرط تقویت نقد در کشور «آزادی» است. به این معنی که دیگری را به رسمیت بشناسیم. حقانیتی برای بیان سخن دیگران قائل شویم. وقتی چنین حقی قائل نیستیم، نمیتوانیم سخن از فرهنگ نقد بگویم.
دكتر محمد دهقانی، عضو سابق هيات علمی گروه زبان و ادبيات فارسی دانشگاه تهران است. او علاوه بر چاپ مقالات در نشريات معتبر ادبی و راهنمايی و مشاوره پايان نامههای تحصيلي در دورههای كارشناسی ارشد و دكتری تخصصی، صاحب تاليفات قابل توجهی است كه از آن جمله مي توان به «وسوسه عاشقی»، «پيشگامان نقد ادبی در ايران» و ترجمههايی همچون «سير آفاق»، «گدا» نجيب محفوظ، «روشنفكران ايران در قرن بيستم»، «اسطوره»، «چين و ژاپن» و «به سوی آزادی» از كازانتزاكيس اشاره كرد. دهقانی به دليل ترجمه آثار نيكوس كازانتزاكيس ديپلم افتخار انجمن ادبي پارناسوس يونان را هم دريافت كرده است. وی همچنين به عنوان استاد مدعو در دانشگاه پکن مشغول تدريس کرده است.