به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای سرو، ناصر فیض شاعر طنزپرداز کشورمان در نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «دلقک و شاعر دربار» که سه شنبه 10 شهریورماه در فرهنگسرای سرو برگزار شد، با بیان این که نگاه اجتماعی در اشعار اسماعیل امینی وجود دارد، اظهار کرد: اسماعیل امینی در درجه اول یک استاد و معلم ادبیات است. انتظاری هم جزء این نیست که ایشان به زبان اشعارش اهمیت ویژه بدهد.
وی ادامه داد: استادی داشتیم که معتقد بود اولین چیزی که در شعر توجه مخاطب را جذب میکند، زبان است و یکی از تعاریف شعر مربوط به اتفاقی است که در زبان میافتد. به هر حال این واژهها و نوع هم نشینی اینها با هم است که تفاوت شعر با نثر را رقم میزند و از آقای امینی هم همین انتظار میرود که چنین اتفاقی در آثارش رخ دهد. خوشبختانه هم این اتفاق رخ داده و جای شعرهای این چنینی خیلی وقت است که خالی است و نگاه معتدلی به مسائل دارد و وارد بازیها و جریانهای مختلف شعری نشده است.
وی با اشاره به یکی از اشعار امینی که با ردیف «سیاه» سروده شده است، عنوان کرد: اشعار امینی در این مجموعه گاهی به گروتسک نزدیک میشود. نگاه سیاه در یکی از اشعار که با ردیف سیاه هم آمده است میبینیم که کار خود را میکند و موفق هم هست.
فیض همچنین گفت: وقتی امینی در مجموعه شعر «دلقک و شاعر دربار» میخواهد قصیده بگوید بر خلاف تصور غلطی که برخی قصیده را تنها خلاصه کردهاند به تعداد ابیات، ساختار قصیده را هم حفظ میکند.
وی با تاکید بر این که نمونههای مختلف شعر در مجموعه شعر امینی دیده میشود، عنوان کرد: یکی از نمونهها شعر نیمایی است که به این شکل شاید در شعر نیمایی امروز به آن توجه نمیشود. ما در شعر قیصر که در این مجموعه آمده است میبینیم که زبان سهل ممتنع است و نگاه، نگاه ارزشی است و دغدغههای اجتماعی امروز در آن دیده میشود.
رگههایی از طنز در آثار امینی دیده میشود
فیض خاطرنشان کرد: در شعر کوتاهی با عنوان «جلاد» از مجموعه «دلقک و شاعر دربار»، نگاه شاعر به بحث عدالت هست و این را به شیرینترین زبان بیان میکند، بدون این که بخواهد ساختار زبان را فدای فرم کند. در شعر جلاد، به دلیل این که امینی طنزپرداز هم هست، به ناگزیر رگههایی از طنز هم در آن دیده میشود. البته اگر تقسیم بندی طنز و جد را داشته باشیم (چرا که من معتقدم خود طنز هم جد است) نگاه طنز آمیز شاعر، باعث شده فرصت را از دست ندهد و رگههای طنز در اثرش دیده شود.
این شاعر گفت: حتی در جدیترین شعر مثل شعر اربعین این مجموعه شعر، اسماعیل امینی به بهانه اربعین و با بیان این واقعه تاریخی، حرف خودش را می زند، همان حرفی که سرتاسر یک نگاه اجتماعی است که کمتر در شعرهای امروز می بینیم. در جاهایی که مناسبتهایی مانند اربعین نیست، میبینیم که رگههایی از طنز هم وجود دارد.
شاعری اسماعیل امینی تحت تاثیر مرحوم سید حسن حسینی است
ساعد باقری شاعر نیز در سخنانی با تاکید بر این که موضوع نقد و بررسی شعر تعارف بردار نیست، اظهار کرد: کتاب را فراتر از انتظارم دیدم، شاید از این حرف چنین برداشت شود که ازاسماعیل امینی، با این همه دانش و پشتوانه اش، انتظار این ستارههای تابناک را در حداقل برخی از شعرها نداشتهام، در حالی که اینطور نیست. البته به نتایجی هم رسیدم که برخی از آن ها برایم تازگی داشت. یکی ازاین تازگیها این بود که شاعری اسماعیل امینی تحت تاثیر شاعری سید حسن حسینی است. روح جستجوگری و این که اساسا چه حرفی قابل گفتن است و جدی گرفتن این دنیا و عالم اش از ویژگیهایی است که در این دو شاعر یافت میشود.
وی خاطرنشان کرد: نمی گویم همه شعرها درخشان است؛ اما همانطور که در آثار سید حسن حسینی حرف لغو ندیدم، همانطور هم در کار آقای امینی چنین چیزی مشاهده نکردم.
باقری با بیان این که شعر امینی را شبیه خودش دیده ام؛ عنوان کرد: این را درباره خیلی ها می گویند، ولی درباره آقای امینی این موضوع خیلی درست است و نقل اثر هم می تواند نقش داشته باشد. اگر هم بخواهم آرزویی برای مجموعه بعدی امینی بکنم ، آرزو می کنم این شور و شیدایی ها بیش از این از کلمات، به جان شعر بوزند و در جان شعر دمیده شوند. حال و احوال شعرها بسیار شریف است.
این شاعر و منتقد ادبی با تاکید بر این که اشعار اسماعیل امینی در این روزگار غنیمت است، عنوان کرد: نوع شعرهای این گونه از این نظر خیلی غنیمت است که ما در روزگاری به سر می بریم که خیلیها نگاهشان به شعر، نگاه تفننی است. و همه اینها البته وجههای لازم است و کافی نیست. دانش و سواد امینی پشتوانه کارش است و از ذوق هم بهره خیلی خوبی دارد و به این سبب فکر میکنم کتاب، کتاب خوبی است و اگر کسی مسوولیتی داشته باشد میتواند همتش را خرج تبلیغ کتاب کند.
وی افزود: گاهی امینی در این اثر شکل کاری که پیشینیان میکردند را استفاده جدید کرده است. حتی در قصاید پیشینیان هم شما از سطر سوم و چهارم، لو رفتن موضوع شعر را میبینید، اما سرودههای امینی این گونه نیست و تا آخرین لحظه غافل گیری برای مخاطب پیش نمیآید. نوعی طرح و انسجام قدمایی در کار و در کنارش به اصطلاح پلانبندی امروزی دیده میشود. چیزی که نقش نمیا یوشیج نیز در آن پیداست.
باقری همچنین با بیان این که میخواهم از این بحث استفاده کنم و به موضوع نیما یوشیج نیز بپردازم، اظهار کرد: نیمای بزرگ 16 سال قبل از این که اولین شعر نیمایی که ما به لحاظ قالب می شناسیم بگوید، شعر افسانه را گفت و هر اهل هوشی اگر افسانه را می شنید میفهمید این آدم میخواهد طرح نویی در بیاندازد. جهانشناسی نیما در افسانه پدیدار میشود. نخستین بار افسانه در مجله قرن بیستم میرزاده عشقی چاپ میشود و نیما در آن مقالهای دارد و برای میرزاده توضیح میدهد که طرحی به اسم «شعر نمایش» دارد. میگوید میخواهم شخصیتها وقتی میآیند و وارد شعر میشوند؛ حرف خودشان را بزنند و من حرف در دهانشان نگذارم و اجازه بدهم این حرف ها ادامه داشته باشد. و در آن نامه میگوید که من تحت تاثیر نمایشهای غرب و مولانا چنین هدفی دارم. اما متاسفانه بسیاری از شاعران نمیتوانند دریابند که نمایش غرب با مولانا چه تناسبی با هم دارند. هنوز هم بسیاری از کسانی که میخواستند مسیر نیما یوشیج را ادامه دهند حرف او را درک نکردهاند.
وی تصریح کرد: نیما در آثارش اجازه داده است همچون نمایشهای غربی و آثار مولانا، شخصیتها از زبان خودشان سخن بگویند و البته در پایان با رندی نظر خود را نیز آورده است.
باقری با بیان این که اسماعیل امینی اگر حرف حکمت و اخلاقی زده، محکم زده است، اظهار کرد: در شعرها هرگاه شاعر شوریده و زیر همه چیز زده است، البته منظورم از زیر همه چیز به لحاظ اعتقادی نیست، یا یک غم عمیق، کینه عمیق و اشتیاق عمیق او را تکان داده، بسیار موثر بوده است. اما در برخی شعرها، شعر را به عنوان یک اثر خوب میخوانیم، اما ممکن است دلمان برای تعدادی از این شعرها تنگ نشود و معتقدم شعرهای شوریده کتاب را عاقبت به خیر میکنند.
این شاعر پایان بندیهای کتاب را از ویژگیهای خوب آن دانست و گفت: عبارتهای محکم، استوار و پایان بخش در اشعار کتاب «دلقک و شاعر دربار» بسیار تاثیرگذار هستند. گاهی نگاه امینی نگاه از بالا به پایین است. اساسا شاعر این کتاب، شاعری است دلتنگ از طبق معمولها، آدمهایی با دردهای کوچک و به همین دلیل هم ممکن است چنین تصوری ایجاد شود.
وی اظهار داشت: مجموعه شعر باید شخصیت شاعر را به دست مخاطب بدهد، نه این که چند تیپ ارائه کند. منظومه تابناکی از شخصیت وقتی وجود داشته باشد، خنده آن فرد با گریه اش متضاد نیست، یکی از خوبی های این کتاب هم همین است که در شعرها تیپیک نیست. البته این خیلی غنیمیت است که امینی با شعرها و حرفهایش یگانه است.
امینی مصداق قابل دفاع وجدان بیدار است
مصطفی علیپور شاعر و منتقد ادبی نیز با اشاره به این که نیما یوشیج جملهای دارد که میگوید ادبیات عالی، محصول وجدان عالی است، اظهار کرد: به این جمله باور و اعتقاد دارم و میتوان گفت امینی مصداق عالی و قابل دفاع وجدان بیدار است. امینی چه در شعرهایی که جنبه تعلیمی پیدا کرده و چه در دیگر شعرهایش تظاهر و ریا نکرده است.
وی همچنین گفت: امینی به شعرش نزدیک است و جنبههای علمی و آکادمیک امینی را در آثارش میبینید. «نشانه» در شعر ظرفیتی دارد که میتواند به تعداد تمام مخاطبان آن معنا تولید کند، در شعر نیما همیشه به دنبال این نشانهها هستم و این را در شعر امینی هم زیاد دیدهام، در صورتی که ایشان در غزلها و قصیدههایش اصلا تلاشی برای تولید نشانه نداشتهاند؛ چرا که تمام تلاش ایشان برای بیان صریح موضوعات مد نظرش است.
شاعران و منتقدان ادبی حاضر در این نشست همچنین با خوانش ابیاتی از مجموعه شعر «دلقک و شاعر دربار» اسماعیل امینی، به نقد و بررسی این شعرها پرداختند.
«دلقک و شاعر دربار» بهترین شعرهایم است
اسماعیل امینی نیز در پایان نشست، ضمن تشکر از منتقدان، عنوان کرد: در طول سالهای شاعریام، بسیاری از شعرهایی که سرودهام را دور ریختهام؛ چرا که معتقدم شاعر هم مانند خوشنویس و خطاط باید سیاه مشقهایش را دور بریزد تا آثار خوب تولید کند.
وی افزود: کتاب «دلقک و شاعر دربار» به نوعی بهترین شعرهای من است که ترجیح دادهام آن ها را نگه دارم و منتشر کنم. متاسفانه امروز شاعران جوان اصرار زیادی دارند که هر سال مجموعه شعری تولید و منتشر کنند.