به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، انتشارات افق در کتاب «جنایتکار اعتراف میکند» نوشته مهدی رجبی پرده از راز مخوف یک جنایتکار برمیدارد. این کتاب که توسط مسعود کشمیری تصویرگری شده است، در قالب ژانر وحشت، ماجرای هولناکی را برای نوجوانان علاقهمند به این گونه ادبی بیان میکند.
ماجرای «جنایتکار اعتراف میکند» به این صورت است که مخاطب، دفترچه یادداشتی پیدا میکند که در آن، نویسنده از مخاطب کتاب تقاضای کمک کرده است، نویسنده امیدوار است خواننده، آدم ترسویی نباشد و توانایی مواجهه با حوادث عجیب و غریب و ترسناکی را که رخ میدهد، داشته باشد. بنابراین، مخاطب با آغاز مطالعه این رمان، متوجه میشود که با اثری خوفناک روبهرو است.
رجبی در آغاز داستان به مخاطب میگوید که نیرویی شوم که نشانه جادوی سیاه است، هر لحظه در کمینش است تا وارد ذهنش شود و از او میخواهد که اگر تردید دارد و دوست ندارد وارد دنیای مخوف و سیاه موجودات اهریمنی شود، دفترچه را ببندد و بیاندازد دور. اما اگر فکر میکند آنقدر که باید جرئتش را دارد، اولین قدم را بردارد و هر کاری که از او خواسته میشود را موبهمو انجام دهد.
در پشت جلد این کتاب نوشته شده است: «همان شب برق آسانسور قطع شد. در تاریکی فقط چشمهایشان را میدیدم. با پنجههای تیزشان به من حمله کردند و تمام صورت و دستهایم را خراشیدند. احساس میکردم سه چهار ساعت است توس آسانسور گیر کردهام، اما وقتی همسایهها مرا بیهوش از توی آسانسور بیرون آوردند، گفتند فقط سه دقیقه طول کشیده تا در آسانسور را باز کنند...»
در بخشی از این رمان میخوانیم: «بدترین قسمت ماجراها از روزی شروع شد که با آن قناد لاغر آشنا شدم. مرد بسیار شیکپوش و محترمی بود که بین حرفهایش دائم میگفت «تا بوده همین بوده!» مغازهای نداشت و برای مهمانیهای خصوصی کیکهای شکلاتی چندطبقه درست میکرد. در یکی از همین مهمانیها وقتی از سابقه کاریام در زمینه تولید طعم و اسانس برای خوراکیها باخبر شد، درباره تئوریهای شیمیایی طعمهای مصنوعی از من سؤال کرد. حدود ده دقیقهای برایش سخنرانی کردم. بعد گفت: «چهقدر جالب! تا بوده همین بوده!»
عجیب بود. از معدود آدمهایی بود که جلوی من آرامشش را از دست نمیداد و نمیتوانستم فکرش را بخوانم. بعد پرسید: «تا حالا طعم پروانهها را چشیدهاید؟»
جوابی برای سؤال عجیبش نداشتم، اما درباره ساختار شیمیایی سلولهای بدن پروانهها برایش حرف زدم و گفتم به علت موادی که در تنشان است، حتما طعم تلخی دارند. حتی بعضیشان سمی و کشندهاند...»
مهدی رجبی دانشآموخته سینما و ادبیات نمایشی است اما شیفته نوشتن رمان برای نوجوانهاست. برای بعضی از نوشتههایش هم اتفاقهای خوبی افتاده است: کاندیدای جایزه ادبی یلدا (1384)، کاندیدای جایزه ادبی اصفهان (1387) و برگزیده جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (1389).
انتشارات افق کتاب «جنایتکار اعتراف میکند» را در قالب 144 صفحه با شمارگان دو هزار نسخه منتشر کرده است. علاقهمندان میتوانند این کتاب را به بهای 80 هزار ریال خریداری کنند.