به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) رمان «نقب زدن به آمریکا» نوشته آن تایلر با ترجمه گلی امامی منتشر شد. این رمان به زندگي سام و زيبا، يك زن و شوهر ايراني ميپردازد كه در امريكا زندگي ميكنند و قرار است کودکی را به فرزندی قبول کنند. داستان، بيشتر حول محور مادر سام مي گذرد كه پس از ازدواج به امريكا آمده و در دنيايي متفاوت از فرهنگ خود زندگي كرده است. آن تایلر داستانش را حول محور زندگی زیبا و سام یزدانی و مادر سام –مریم- میسازد، در عینحال او به سبک زندگی مهاجران دیگری از آسیای شرق هم میپردازد و رمانی را میسازد که نیویورک تایمز آن را دری تازه به زندگی جامعه مهاجر در آمریکا نامیده است، این رمان سال 2006 به مدت سه هفته در فهرست پرفروشترینهای آمازون بود.
صرف نظر از اینکه نقب زدن به آمریکا در میان کتابهای آن تایلر کتابی ویژه محسوب میشود، خود آن تایلر نیز نویسندهای خاص برای ما ایرانیان (در میان نویسندگان امریکایی) محسوب میشود. آن تایلر همسر تقی مدرسی نویسنده ایرانی است که که با انتشار رمان «یکلیا و تنهایی او» در میانه دهه 30 نامش در ایران سرزبانها افتاد. «یکلیا و تنهایی» او نه تنها با تایید منتقدان همراه شد بلکه به عنوان بهترین اثر سال جایزهای نیز بدان داده شد. تقی مدرسی چندی بعد برای تحصیل پزشکی به آمریکا رفت. با آن تایلر ازدواج کرد و در آمریکا ماندگار شد. تقی مدرسی که آثار دیگری نیز به فارسی و انگلیسی نوشته است، چند سال پیش در گذشت.
آن تایلر در سال 1941 در مینیاپولیس به دنیا آمد و در رالی، کارولینای شمالی، بزرگ شده است. در 19 سالگی از دانشگاه دوک(یکی از معتبرترین دانشگاههای امریکا) کارشناسیاش را دریافت کرد و به دانشگاه کلمبیا رفت تا کارشناسی ارشدنش را در رشته مطالعات روسی ادامه دهد.
این کتاب هفدهمین رمان آن تایلر است؛ یازدهمین رمان او، «درسهای تنفس» در سال 1988 برنده جایزه پولیتزر شد. آن تایلر عضو آکادمی هنر و ادبیات امریکا و ساکن بالتیمور است.
در بخشی از رمان «نقب زدن به امریکا» میخوانیم: «ساعت هشت شب فرودگاه بالتیمور تقریباً خالی بود. در راهرو عریض خاکستری رنگ پرنده پر نمیزد، غرفههای مطبوعات تاریک، و کافهها بسته بودند. اکثر دروازههای ورودی هم مسافران آخرین پروازها را تحویل داده بودند. صفحات اطلاعات پرواز خاموش بود و ردیف صندلیهای پلاستیکی سالن انتظار خالی و وهمانگیز بود.
با این حال میتوانستی زمزمه خفیفی را از دور بشنوی؛ زمزمهای حاکی از انتظار در انتظار دروازه ورودی «دی». میتوانستی کودک هیجان زدهای را در میان راهرو ببینی که از شدت چرخ زدن نزدیک به سرگیجه بود، و بعد بزرگسالی که آمد جلو، و او را بغل گرفت و برد به سالن وروردی دروازه، در حالی که کودک نخودی میخندید و به خود میپیچید. بعد زنی را با لباس زرد و بغلی گل سرخ ساقه بلند میبینی، که به تأخیر رسیده، و دوان دوان به طرف منتظران میدود.»
رمان «نقب زدن به امریکا» با شمارگان هزار و 500 نسخه به قیمت 18 هزار تومان در 288 صفحه از سوی نشر چشمه منتشر شده است.