به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، این رمان از سه زاویه دید مختلف روایت میشود و نویسنده سعی کرده با ورود به جهان درونی هر شخصیت روند پیوسته و خزنده تغییر در نوع نگاه انسانها در گذر زمان را مورد بررسی قرار دهد. روندی که تحتتاثیر التهابها و انقلابهای درونی و نیز زیر فشارهای زندگی و سرکوبهای اجتماعی به تدریج از آنها انسانی نو و متفاوت از گذشته میسازد.
نسترن مکارمی در این رمان مواجهه هر شخصیت با این تغییرات ناگریز را به تصویر در آورده است.
داستان این رمان درباره سه زوج است که همسر یکی از آنها به اسم ریحان بنا به دلایلی خودکشی میکند. بعد از این اتفاق منصور (شوهر آن زن) قصد سفر به شهر دوران کودکیاش را میکند و دو زوج ديگر، علیرغم مشکلاتی که خودشان در زندگی خصوصی با آن درگیر هستند، تصمیم میگیرند، منصور را همراهی کنند و تنهایش نگذارند. در طول سفر منصور پیشنهاد میکند که برای گذشتن وقت تا رسیدن به مقصد، هر یک داستانهایی از زندگی خودشان که دیگران اطلاعی از آن ندارند را بگویند و به نوعی اعتراف کنند و به این شکل ماجراهای جذاب کتاب آغاز میشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «سایۀ ریحان روی دیوار میرقصد. سایۀ رقصان او آویخته از سقف، آویخته از تیرک چوبی. میخواهم طناب را از گردنش وا کنم. دستم نمیرسد. ریحان آونگان از طناب میخندد و میگوید: «ولش کن. این طوری راحتتر میخوابم. دستهایم را ببین...» بعد انگشتهایش را میگیرد جلوی دهانش و به آنها فوت میکند. انگشتها بخار میشوند. چشمها، موها، لباسها، درودیوار خانه، ستونها و تیرک چوبی سقف هم. عقب عقب میروم و روی لبۀ زوال میایستم. همه چیز به شکل تکههای کوچک ابر از هم وا میرود و در فضا رها میشود. از ریحان چیزی باقی نمیماند جز چند قطره عرق نشسته روی پیشانی و نفس زدنهای تندی که از خواب میپراندم.»
رمان «شبنشینی بعد از مراسم تدفین» در 111 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای 9 هزار تومان توسط نشر بوتیمار منتشر شده است. |
|
↧
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه 6 جلدی «ماجراهای تاپسی و تیم» نوشته جین و گرتا آدامسون و تصویرگری بلیندا ورسلی با ترجمه مینا لزگی از سوی انتشارات کتاب پرنده در یک مجلد منتشر شده است.
در این مجموعه، تاپسی و تیم دوقلوهایی هستند که عاشق ماجراجویی و یادگرفتن چیزهای تازهاند. در این مجموعه این موضوع مطرح میشود که آنها چگونه در مواقع خطر مراقب خود و دوستانشان هستند، چگونه از محیط زیست مراقبت میکنند، در مطب دکتر و دندانپزشکی چه اتفاقی میافتد، چگونه با پلیس آشنا میشوند و با نینی کوچولوی بامزه چه رفتاری دارند.
داستانهای تاپسی و تیم، دوقلوهای دوستداشتنی، به کودکان خردسال در فراگیری بهتر مفاهیم اولیه و آشنایی با محیط پیرامون کمک میکند و راهنمای خوبی برای پدر و مادر آنهاست.
در انتهای هر کتاب هم بازی یا معمایی آورده شده که باعث میشود کودک مفهوم داستان را بهتر درک کند و با دوبارهخوانی داستان، لذت بیشتری از آن ببرد.
عناوین هر کدام از داستانهایی که در این مجموعه آمده است، عبارت است از: «دوقلوها به دکتر میروند»، «دوقلوها از محیط زیست مراقبت میکنند»، «دوقلوها با پلیس آشنا میشوند»، «دوقلوها به دندانپزشکی میروند»، «دوقلوها مراقب پیچهای خطرناک هستند» و «دوقلوها یک نوزاد میبینند».
در بخشی از «دوقلوها از محیط زیست مراقبت میکنند» میخوانیم: «بعدازظهر جمعه وقتی تاپسی و تیم از مدرسه به خانه برگشتند خیلی غمگین بودند.
بابا گفت: «چه اتفاقی افتاده است؟»
تیم گفت: «خانم تری میگوید دنیا به خاطر این همه زباله و دود و این چیزها آلوده شده است.»
تاپسی گفت: «و آنقدر آدمها زیاد هستند که دیگر جایی برای حیوانهای وحشی باقی نمانده است.»
مامان گفت: «ما میتوانیم به دنیا کمک کنیم. میتوانیم به جای اینکه زبالههایمان را دور بریزیم. آنها را بازیافت کنیم. این کار به دنیای پیر و بیچاره کمک میکند.»
تاپسی و تیم خوشحال شدند و از عصرانهشان لذت برند.»
انتشارات کتاب پرنده مجموعه «ماجراهای تاپسی و تیم» را در 144 صفحه مصور رنگی با شمارگان هزار نسخه و قیمت 180 هزار ریال منتشر کرده است.
|
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، غرفه دو انتشارات
موفق ایران در نخستین روز کاری پنجاه و چهارمین نمایشگاه کتاب بلونیا، ضمن رایزنی با کارشناسان دیگر کشورها قرارداد و تفاهمنامههایی را برای فروش آثار خود امضا کردند. بر این اساس فریده خلعتبری خبر از امضای سه قرارداد با ناشرانی از کره، چین و ترکیه داد.
به گفته وی «خوشبختی»، «من و دوستانم»، «شنیدار پندار»، «نگهبان خورشید»، «آخرین شکار»، «روبان سفید» بخشی از 9 کتابی هستند که انتشارات «لاک بوکس» کره جنوبی از انتشارات شباویز خریداری کرده است.
انتشارات «اوتویالینسیلیک» که پیشتر نیز 30 عنوان کتاب را از شباویز خریداری کرده بود، امسال نیز قراردادی را برای انتشار 20 عنوان کتاب ایرانی به زبان ترکی امضا کرده است.
انتشارات «شانداک اجوکیشن پرس» نیز 6 عنوان کتاب را انتخاب و پیشنویسی را با شباویز امضا کرده است.
از سویی دیگر کتاب «پسر، پرنده، قطار» نوشته احمدرضا احمدی و با تصویرگری راشین خیریه که بهتازگی توسط کانون به زبان انگلیسی منتشر شده است نیز با استقبال بازدیدکنندگان روبهرو شد. پس از اعلام انتشار تصاویر این کتاب در کاتالوگ امسال، ناشران مختلفی ابراز تمایل خود را برای چاپ این اثر اعلام کردهاند.
بر این اساس، نمایندگان ناشران کشورهای ایتالیا و ترکیه در نخستین ساعات آغاز نمایشگاه در غرفه کانون حضور یافتند، آنها ضمن انتخاب این اثر موفق، دیگر کتابهای این انتشارات را برای بررسی و اعلام نتیجه انتخاب کردند. مجموعه کتابهایی از «کلر ژوبرت» نویسنده و تصویرگر فرانسوی که آثاری با موضوع خداشناسی را تألیف میکند مورد توجه این دو ناشر نیز قرار گرفت.
به گفته سعیده ارگانی، مدیر غرفه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتابهای «تو لکلکی یا دارکوب؟» و «ماهی نقرهای» دیگر آثار انتخابی این ناشران بوده است. دو تصویرگر ایرانی که با حمایت مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران در این نمایشگاه حضور دارند، توانستند طی مذاکرات خود به توافقات اولیه در انتشار آثار خود دست یابند.
حسن عامهکن طی ملاقات با ناشرانی از فرانسه، لبنان، اسپانیا، ایتالیا، دانمارک و آرژانتین به توافقات اولیه برای انتشار آثار نرگس محمدی که تاکنون چندین بار آثارش به کاتالوگ بلونیا راه یافته است، رسید.
در دومین روز از برگزاری این نمایشگاه قرار است طی دو رویداد، تصویرگری و ترجمه در ایران، به علاقهمندان معرفی شود. در گام نخست؛ انجمن تصویرگران ایران نشستی را با حضور هدا حدادی و نرگس محمدی در کافه نویسندگان برگزار میکند. «روز ایران» نیز بعد از ظهر میزبان علاقهمندان است. نشستی تحت عنوان «ترجمه پینوکیو در ایران» و گزارش دو تصویرگر ایتالیایی از حضور در ایران بخشی از برنامههای این نشست است. |
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نخستین روز از برگزاری نمایشگاه بولونیا ۲۰۱۷ در حالی به پایان رسید که برخی از هنرمندان همچون غلامرضا امامی، هدی حدادی، سحر ترهنده و فرشته نجفی در غرفه کانون حاضر شدند.
در این روز نماینده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همچون دیگر ناشران به معرفی ویژی کتاب راهیافته خود(پرنده، پسرک، قطار) به نمایشگاه تصویرگری پرداخت. کارشناسان کانون نیز ضمن حضور در دیگر غرفهها به انتخاب کتابهایی برای بررسی بیشتر پرداختند.
امسال آثار چهار تصویرگر ایرانی شامل راشین خیریه، فرشید شفیعی، حسن عامهکن و نرگس محمدی به کاتالوگ این نمایشگاه راه یافته است.
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان همزمان با این نمایشگاه تصمیم به عرضه نسخه انگلیسی «پرنده، پسرک، قطار» کرد تا بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب بولونیا با اثر فاخر احمدرضا احمدی و راشین خیریه بیشتر آشنا شوند.
از سوی دیگر نماینده امور بینالملل کانون در گفتوگویی از حضور کارشناسانی از دو کشور ترکیه و ایتالیا در این غرفه خبر داده است.
بر این اساس، مجموعه کتابهای کلر ژوبرت، کتاب «پرنده، پسرک، قطار»، «تو لک لکی یا دارکوب؟» و «نقره ماهی» از سوی این کارشناسان انتخاب شده است که نتایج آن تا زمان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران اعلام خواهد شد.
در روز دوم این نمایشگاه نیز ملاقاتهایی در دستور کار نمایندگان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قرار گرفته است.
نمایشگاه بولونیا، از 14 فروردین کار خود را آغاز کرده و تا 17 فروردین، میزبان نویسندگان، تصویرگران و ناشران حوزه کودک و نوجوان خواهد بود. |
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، حسین میرزایی گفت: تاکنون هشت دوره جشنواره توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و با همکاری یونسکو، آیسسکو و بنیاد ملی نخبگان برگزار شده و این دوره نیز دبیرخانه از اسفندماه با دریافت آثار کار خود را آغاز کرده است.
وی یادآورشد: در این دوره جشنواره همانند دورههای قبل آثار پژوهشی شامل گزارش نهایی پژوهش، کتاب، رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد در 12 گروه علمی دریافت میشود و در بخش بینالملل نیز دریافت آثار حوزه اسلامشناسی و ایرانشناسی در دستور کار دبیرخانه جشنواره است.
میرزایی ادامه داد: اختتامیه هشتمین دوره جشنواره بهمن ماه سال گذشته با حضور رییس جمهوری در سالن اجلاس سران با موفقیت به کار خود پایان داد و امید است اختتامیه دوره نهم نیز پس از دریافت آثار و ارزیابی در نیمه دوم سال جاری برگزار شود.
مهلت ارسال آثار به جشنواره بینالمللی فارابی تا پایان اردیبهشتماه سال 1396 است و متقاضیان میتوانند با مراجعه به سایت www.farabiawarb.ir ثبت نام کنند. |
|
↧
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فراخوان همکاری در دوازدهمین بزرگداشت حکیم فردوسی از سوی روابط عمومی بنیاد فردوسی منتشر شد.
در این فراخوان آمده است: با شادباش سال نوی خورشیدی با توجه به راهاندازی «ستاد برگزاری دوازدهمین بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی» از همه دوستداران فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی خواستاریم تا همچون سالهای پیشین با ارایه پیشنهادها و برنامههای فرهنگی، هنری و پژوهشی، کوشاترین نهاد مردمی برای بازشناسی مفاخر، فرهنگ، هنر و تمدن ایران بزرگ را یاری دهند.
ویژه آنکه 25 اردیبهشت ماه امسال در گاهشمار رسمی کشور از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی «بزرگداشت حکیم فردوسی» و «پاسداشت زبان فارسی» نامگذاری شده است.
به همین روی از همه دوستداران فردوسی و فرهنگ ایران در سراسر کشور، دعوت میشود تا در بخشهای زیر برای برگزاری هر چه باشکوهتر «دوازدهمین بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی» بنیاد فردوسی را یاری دهند.
1- میزبانی همایش و نمایشگاه از سوی انجمنها و نهادهای فرهنگی و مرکزهای هنری یا دانشگاهی در داخل و خارج از کشور
2- ارایه اثرهای ادبی شامل شعر، متن ادبی و دلنوشته در ستایش حکیم توس
3- ارایه مقالههای شاهنامهپژوهشی، فردوسیشناسی و پژوهش در زمینه دانشها، هنرها و آیینهای ایرانیان برگرفته از دانشنامه شاهنامه فردوسی
4- ارایه اثرهای هنری شامل عکس، نگارگری، خوشنویسی، حجمسازی، هنرهای سنتی، طراحی تنپوش و صنایع دستی با موضوع داستانها و نگارههای شاهنامه فردوسی
5- اجرای نقالی، نمایش، آیینهای پهلوانی و موسیقی با موضوع شاهنامه فردوسی
6- تولید کالاهای فرهنگی هنری مرتبط با شاهنامه فردوسی در قالب تندیس، نوشتافزار، نرم افزار چندرسانهای، پویانمایی (انیمیشن)، بازیهای رایانهای و فیلم
علاقهمندان میتوانند طرحهای اجرایی و مقالههای پژوهشی برای برگزاری همایش و نمونه اثرهای هنری و کالاهای فرهنگی برای برپایی نمایشگاه در ویژهبرنامههای دوازدهمین بزرگداشت فردوسی را تا تاریخ 7 اردیبهشت ماه 1396 به نشانی دبیرخانه بنیاد فردوسی در تهران، خیابان فاطمی، روبهروی هتل لاله، پلاک 3 واحد 6 ارسال نمایند یا از طریق تلگرام با شماره تماس 09213603288 در ارتباط باشند.
به برگزیدگان برترین اثرهای هنری و پژوهشی لوح زرین و تندیس فردوسی پیشکش خواهد شد و در همایشها و نمایشگاههای بزرگداشت فردوسی از ایشان دعوت به همکاری خواهد شد. |
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روابط عمومی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی، فراخوان بیست و چهارمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی از سوی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر شد؛ این دوره از جشنواره در بخشهای اصلی، ویژه و جنبی برگزار خواهد شد.
علاقهمندان میتوانند از 15 فروردینماه تا پایان تیرماه 1396 با مراجعه به پایگاه اطلاعرسانی این سازمان به نشانی www.isba.ir برای به ثبت نام الکترونیکی اقدام کنند.
مولفان و مترجمانی میتوانند در این جشنواره شرکت کنند که طی سالهای 1394 و 1395 آثار خود را به چاپ رسانده و در این مدت در یکی از دانشگاهها یا حوزههای علمیه سراسر کشور به تحصیل اشتغال داشته باشند.
در بخش اصلی این جشنواره آثار در گروههای علومانسانی، از جمله شاخههای دين و فلسفه، زبان و ادبيات، روانشناسي، حقوق و علومسياسي، تاريخ، مديريت و اقتصاد، علوماجتماعي، تربيتبدني، گروه علومپایه، ازجمله شاخههای فيزيک، شيمی، زيستشناسی، زمينشناسی، رياضي، گروه فنی و مهندسی، شامل شاخههای كامپيوتر، الكترونيک، عمران، مكانيک، صنايع، گروه کشاورزی و منابع طبیعی مانند شاخههای منابع طبيعي، زراعت، صنايع چوب، باغبانی و دامپروری، گروه علومپزشکی و دامپزشکی، از جمله شاخههای پزشكی، دندانپزشكی، دامپزشكی، پرستاری، مامايی همچنین گروه هنر و معماری، شامل شاخههای معماری، نقاشی، موسيقی، عكاسي به رقابت میپردازند.
در بخش ویژه نیز آثار در شاخههای شعار سال جاری «اقتصاد مقاومتی تولید - اشتغال»، اشتغال و کارآفرینی، فضای مجازی، گردشگری، تجاریسازی دانش و فناوریهای نوین، فرهنگ عمومی و آسیبهای اجتماعی و مطالعات قرآنی با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت.
بخش جنبی این جشنواره با عنوان «نگارستان کتاب» به عکسها و فیلمها و کلیپهای کوتاه صد ثانیهای مرتبط با کتاب و کتابخوانی اختصاص دارد.
کتابهای الکترونیکی که برای جشنواره ارسال میشود باید دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برچسب هولوگرام مربوطه باشند.
آثار، عکس، کلیپ و فیلم کوتاه صد ثانیهای مربوط به بخش جنبی نیز بایستی پس از ثبتنام و تکمیل فرم الکترونیکی از طریق تلگرام به شماره 09304081229 به نام سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی ارسال شود، ضمن اینکه در بخش جنبی تنها افرادی میتوانند شرکتکنند که در حال حاضر دانشجو یا طلبه باشند؛ علاوه براین فایلهای ارسالی برای بخش جنبی باید به همراه کد رهگیری ثبتنام و نام و نام خانوادگی شرکتکننده ارسال شود.
افراد واجد شرایط پس از ثبتنام و تکمیل فرم الکترونیکی باید دو نسخه از اثر خود را به دبیرخانه این جشنواره به نشانی تهران، خیابان انقلاب، خیابان فخررازی، خیابان ژاندارمری شرقی، پلاک 72، سازمان انتشارات جهاددانشگاهی ارسال و برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای 66952727 و 66971184 تماس حاصل کنند.
آئین اختتامیه و تقدیر از برگزیدگان این جشنواره هر سال آبانماه همزمان با هفته کتاب جمهوری اسلامی برگزار میشود. |
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شمارههای 333 و 334 از ماهنامه خبری، آموزشی و اطلاعرسانی «جهان کتاب» با سابقه فعالیت بیست و یک ساله در حوزه کتاب، به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی طلیعه خادمیان، منتشر شد.
یکی از بخشهای جالب توجه این شماره از ماهنامه «جهان کتاب» انتشار چند نامه منتشر نشده از احمد شاملو است که با یادداشتی از نورالله مرادی از استادان پیشکسوت حوزه کتابداری همراه است.
نورالله مرادی طی این یادداشت عنوان میکند: «سال 1391 زندهیاد پوری سلطانی، پاکتی حاوی چند نامه از احمد شاملو به همسرش، مرتضی کیوان را به من داد تا ترتیب انتشار آنها را بدهم؛ چهار نامه و سه شعر. نامهها یکی تاریخ «پنجشنبه 18 یا 19» را دارد بیآنکه ماه و سال آن معلوم باشد! در این نامه شاملو از کیوان میخواهد او را در «کافه قنادی شمیرانم ملاقات کند. نامه در تهران نوشته شده است. سه نامه دیگر تاریخ دارد و بین 23 فروردین تا 13 اردیبهشت 1331 نوشته شدهاند. در این ایام شاملو در گرگان بوده و نامهها بیانگر حالات اوست. یکی از آنها نسبتاً مفصل است و دردناک. دو قطعه از شعرها در آذر و بهمن 1331 نوشته شدهاند. شاملو آنها را با دقت و خوشخطی پاکنویس کرده: «شعر شبانه برای کوچهها» (5 آذر 1331) این شعر با عنوان «آواز شبانه برای کوچهها» در مجموعه آثار «دفتر یکم: شعرها» (انتشارات نگاه، 1377، ص 244-249) آمده است. شعر دیگر «خطاب» (12 بهمن 1331) ظاهراً چاپ نشده است و در مجموعه آثار نیامده است. هر دو شعر به دورهای تعلق دارند که شاملو اشعارش را «الف. صبح» امضاء میکرد. شعر سوم را شاملو فقط برای کیوان سروده است. نامهای بیتاریخ که به شعر است.»
در ادامه این اشعار و نامههای منتشر نشده را میخوانید:
شعر شبانه، برای کوچهها
خداوندان درد من! آه، خداوندان درد من!
خون شما بر دیوارِ کهنه تبریز شتک زد،
درختان تناور درّه سبز
بر خاک افتاد،
سرداران قیام بزرگ
بردارها رقصیدند،
و آئینه کوچکِ آفتاب
در دریاچه شور
شکست.
[...]
**
پنجشنبه 18 یا 19
رفیق عزیز!
با شتاب بسیار میخواهم شما را ببینم، بین ساعات نه و ده شب در کافه قنادی شمیران به انتظار شما خواهم بود. جایی نشسته خواهم بود که تا آمدید ببینمتان. اگر برایتان امکان داشت قدری پول هم به عنوان یک قرض چند روزه برایم خواهید آورد.
احمد شاملو
**
تهران ـ 23/1/1331
آقای کیوان عزیزم...
امروز شنبه است و من با آنکه قرار بود اکنون در راه باشم، در خانه نشستهام. میتوانستم امروز را به عنوان آخرین روز اقامتم در تهران پیش شما بیایم و با شما باشم، امّا با آنکه در خانه ماندن حوصلهام را بهکلی تنگ کرده است به خودم فشار آوردم و بیرون نیامدم... مثل این است که من خودم را محکوم کردهام که در تهران رنگ خوشبختی و خوشوقتی را نبینم؛ با خودم فرض میکنم که اصولاً یک قانون فیزیکی که طبق آن هوا و محیط تهران روی اعصاب من بد عمل میکند، نمیگذارد در این شهر، من راحت و بیخیال بمانم؛ و بر طبق همین «تصمیم» با آن که از دیشب زندگی من رنگ و جلا و راه دیگر گرفته است، امروز را هم که برای دیدن آخرین غروب تهران در این شهر ماندهام، کسل و افسرده و بیحوصله در خانه میگذرانم، و فقط از فردا صبح که به راه میافتم، شروع میکنم که خانه میگذرانم، و فقط از فردا صبح که به راه میافتم، شروع میکنم که از امیدم گرمی بگیرم، و شور و شادمانیای را که بالاخره به دست آوردهام به مصرف راه آیندهام برسانم.
دیشب عموی ناهید به منزل پسرعمو آمد و تا ساعت 11 صحبت کردیم. من برای چند لحظه در زندگیام آدم حسابگری شدم و تصمیم گرفتم برای بازکردن راهی که نیمی از آن را کور کرده بودند، از حرفهایم استفاده تیشه را بکنم، و ... موفق هم شدم! ـ موفق شدم از او قول بگیرم که «از افروخته شدن برادرزادهاش که این همه به او اظهار علاقهمندی میکند جلوگیری کند» و او در حضور پسرعمو این قول را به من داد، مرا بوسید، و به من گفت آخر این هفته برای انجام این کار سفری به آن شهر خواهد کرد...
کیوان عزیزم... حالا میتوانم ادعا کنم که من «آدم حسابی» شدهام... در زندگی اگر امیدی نباشد باید فاتحهاش را خواند. و من تا دیشب هرگز امیدی نداشتهام. این زندگی، تاکنون، ستارهای بوده که نوری نداشته، نمیتوانسته بدرخشد. این امیدواری مرا چنان روشن کرده است که از ابتدای فردا صبح سرپایم بند نخواهم شد. بگذارید برایتان بگویم، اگر راه میرفتهام حال محکومی را داشتهام که به سوی دار میرود؛ زیرا من بدون کوچکترین دلیلی سالها زنده بودهام. و با آن که برای زندگی مفهومی جز دوستداشتن نمیشناختهام، منفور تمام کسانی بودهام که میگفتهاند مرا دوست دارند. همان آدمها که میدانستهاند مرا با یک جرقه دوستداشتن خاکستر میتوان کرد، مرا به صف خود راه ندادند. من در تمام دوست داشتنهای خودم ـ از دوشتداشتنهای فردی تا اجتماعی ـ شکست خورده بودم. مثل مگس، به این شیرینی جذب میکردند و آن وقت بالم را میکندند و اِمشی بهم میزدند... کینهای از این مردم بیمحبت در دل گره میخورد، اما نمیتوانستم حرفی بزنم، اما نمیتوانستم کینه بورزم، زیرا نمیتوانستم ببینم که به دوست نداشتن متهم شدهام، زیرا به عقیده من معنای زندگی همیشه این «دوست داشتن» بوده است. ابتدا دوست داشتن، در نظرم حکم نمکی را داشت برای زندگی؛ پس از آن شکستها شروع شد و آنقدر ادامه یافت که بعدها دوست داشتن برایم حکم همه زندگی را پیدا کرد. من چطور میتوانستم حرفی بزنم که مرا به زندهنبودن متهم کند؟ ـ اما از این مردمی که دوست داشتن یک قلب قرمز و پرضربان را با «نوعی ریای پلیسانه» اشتباه میکنند، کمکم کینهای در من جوشیده بود. چرا نمیخواستند من دوستشان داشته باشم؟ من جز این که آنها از این راز آگاه باشند چیزی ازشان نمیخواستم، چرا آنها از این دانستن پاک طفره میرفتند؟ ـ من حتی پیش رفیقمان سروش گریه کردم. چرا انسانهای نمیخواستند مرا زیر این سایبان راه بدهند؟ من با خودم حساب میکردم که زیر این سایبان ایستادن حق من است، آنها چرا میخواستند مرا وادار کنند که این حق مسلم خودم را گدایی بکنم؟ ـ این فشار که کسی از سنگینی آن آگاه نبود. چیزی نمانده بود که مرا وادارد قبل از آنکه کینه پاک من کثیف و آلوده شود خودم را تمام کنم... باور کردن این مطلب قدری سنگین است، این را متوجه هستم، اما اگر بدانید من چقدر میخواهم پاک باشم، قبول این سخن از سنگینی خودش میکاهد... حالا من از این خطر جستهام، ناهید من خواهد آمد و تمام محبت مرا از کینههای پاکی که دارم جدا خواهد کرد، و خواهد گذاشت مردمی را که دوستان ما دشمنوار پرستیدهاند، من به زلالی قطره اشکی بسرایم. چقدر امید برای زیستن لازم است!
بقیه این نامه را دارم از گرگان مینویسم...
امروز دوشنبه است، حالم خوب است، هیچگونه ناراحتی احساس نمیکنم و حرف تازهای ندارم که برایتان بگویم. دوستان را میبوسم. منتظرم برایم کتاب و نامههای مفصل بفرستند. تمنای من این است که گاهی به عبدالله پسر عمو سری بزنید که تنها و «احمق» باقی نماند.
با تمام ارادت
الف.صبح
**
گرگان ـ اول اردیبهشت
آقای کیوان عزیزم
پستها میآیند بدون آن که چیزی برای من آورده باشند... من همیشه منتظرم بدون آن که شما را در انتظار بگذارم، زیرا من احساس میکنم که مدتهای دراز چیزی برای نوشتن نخواهم داشت. برای شما دو ترجمه از آلوآ و برای دیگران یک شعر گمشده را که میدانید فرستادم که توسط بسوی آینده به دستشان خواهد رسید... دلم میخواست به نیماخان و آقافریدون سلام مرا میرساندید زیرا آنها دورترند. یک کبوتر صلح ماهانه شماره ادیبهشت میخواهم.
در انتظار نامهتان
احمد شاملو
**
گرگان ـ 13/12/31
آقای کیوان بسیار عزیزم
این نخستین نامهای نیست که برایتان مینویسم، نامه سوم است. از سرنوشت نامه دوم خبری ندارم ولی نامه اولی چون سفارشی بود، با قید این جمله در روی آن که «ایشان مدتی است به وزارت راه تشریف نمیآورند» به فرستنده بازگردانده شد. به هر حال از این نامه که توسط آقای پدرم ارسال میشود و ایشان زحمت رساندن آن را متحمل میشوند منظوری جز این نیست که اولاً از آدرسی که بتوانم برایتان نامه بنویسم و بدانم برنمیگردد مطلع شوم، ثانیا زحمتی را برای بنده متحمل شوید: آقای آراسته در اینجا رئیس اداره راه است، برای این که بتوام در این محل و در این اداره یک مستمری ثابت داشته باشم ایشان به من گفتند از شما خواهش کنیم با لطف خود معرفی نامهای از اداره کل راه به این شرح خطاب به داره راه گرگان و به امضای آقای مهندس مولائی دریافت فرموده، ارسال دارید:
«آقای احمد شاملو بدینوسیله به آن اداره (یا ناحیه یا هرچه) معرفی میشود تا در صورتی که احتیاج به وجود او باشد استخدام شود...»
بقیه این کار را آقای آراسته در همین جا ترتیب خواهد داد. موقتا عرض دیگری ندارم و منتظر نامه جنابعالی هم هستم ـ آدرس من همان است که بود: گرگان ـ منزل آقای مفیدیان.
احمد شاملو
[حاشیه]
در صورت احتیاج تقاضانامه احمقانهای هم لفاً تقدیم شد.
عجله من برای دریافت این معرفینامه بینهایت است.
چون در اینجا روزنامه خریدن همان و کتک خوردن همان. روزنامه برایم با پست [بفرستید].
در شماره جدید ماهنامه جهان کتاب همچنین مطلبی از احمد اخوت با عنوان «عشقِ لغت» منتشر شده است. او در این مطلب از علاقه خود به فرهنگ لغت و آغاز کار نویسندگیاش گفته است. او معتقد است فرهنگ لغت، شباهت بسیاری به کتاب شعر دارد. نقد و بررسی کتاب «شرح احوال و نگاهی به آثار باباطاهر» با عنوان «باباطاهر عریان همان طاهر جصّاص/ گچکار (نه بنّا) است» نوشتهٔ اکبر راشدینیا، نقد و بررسی کتاب «فهرست مقالات فارسی در زمینه تحقیقات ایرانی» با عنوان «فهرست پسا افشار» توسط سید فرید قاسمی، نقد و بررسی کتاب «تآثیر علم بر اندیشه» با «گامی برای عمومی کردن نحوه اندیشیدن علمی» توسط فرخ امیرفریار، نقد و بررسی کتاب «داعش؛ خشونت شرقی و نقد علمی فاشیسم» با عنوان «داعش و فاشیسم شرقی» توسط معصومه علی اکبری نیز بخشهایی از این ماهنامه را به خود اختصاص داده است.
همچنین «آخرین سفر کارل مارکس» نوشتهای از حمید شوکت در معرفی کتابی به همین نام به زبان آلمانی، از هانس یورگن کریسمانسکی، نقدی از فیلیپ الترمان بر کتاب «دگرگونیهای جهان» با عنوان «آنگلا مرکل و درگرگونیهای جهان؛ کتابی که بر جهانبینی او تأثیر نهاد»، «جان لوکاره: جاسوسی که خوب بلد بود دروغ بگوید» نوشتهٔ ژولین بیسون، ترجمهٔ یاسمن مَنو نقدی بر زندگینامهٔ خودنوشت این نویسندهٔ سرشناس رمانهای جاسوسی و مطالب با عنوان «جومپا لاهیری و جامهٔ کتاب» از محمد عطاران درباره کتابی حاوی تأملات این نویسندهٔ امریکایی-هندیتبار دربارهٔ جلد کتاب از دیگر بخشهای این ماهنامه است.
شمارههای 333 و 334 از ماهنامه «جهان کتاب» در 95 صفحه و با قیمت 12 هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
|
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دایرةالمعارف بازیهای کودکان با عنوان «کودک، بازی، زندگی» اثر اسماعیل جمالی برای آموزش بازی و کسب مهارتهای زندگی به کودکان از سوی انتشارات ندای سینا منتشر شده است.
مجموعه «کودک، بازی، زندگی»، در چهار بخش مجزا و در چهار زمینه، به ارائه بازیهای متنوع پرداخته و میکوشد تا اولیاء و مسئولان تربیتی را مجهز به انواع بازیها کند که در موقعیتهای مختلف با روش بازی و فعالیت سرگرم کننده مبادرت به امر مهم تربیت کنند.
این مجموعه مشتمل بر انواع بازیهای شادیآفرین، فردی، گروهی و بازیهای تکلّم و گفتار و حاصل سالها تحقیق، تلاش و تجربه است و بدون آنکه نگاه نظری و بررسی تئوریگونه به موضوعات تربیتی داشته باشد و بدون آنکه بخواهد خانوادهها را درگیر مسائل مختلف تربیتی کند؛ با بهرهگیری از مراحل رشد، انواع بازیهای مناسب، سرگرمیها و فعالیتها را ارائه میدهد.
این مجموعه، به ارائه بازیها و فعالیت در چهار سطح مختلف توجه کرده و با زبانی ساده و با کاربردی راحت بهعنوان همکاری کارآمد، خانوادهها را یاری میکند. چهار بخش فعالیتهای مجموعه «کودک، بازی، زندگی» عبارتند از:
ـ فعالیتهای مخصوص خانواده و آنچه والدین در رابطه با فرزند میتوانند اِعمال کنند و آن را به اجرا گذارند.
ـ بازیهای انفرادی برای وقتی که کودک تنهاست و همبازی در کنار او نیست.
ـ بازیهای جمعی و گروهی برای مهدکودکها، فضاهای جمعی، فضاهای خانوادگی و... .
ـ بازیهای کلامی برای سرعت بخشیدن و رشد منطقی تکلّم و گفتار کودک.
در بخشی از سخن ناشر مآمده است: «اگر از کودک خواسته شود که زندگی را تعریف کند، او در مقام بیان مفهوم آن تنها به بازی اشاره خواهد کرد؛ زیرا او همهی هستی و زندگی را در بازی خلاصه میداند. بدین لحاظ است که باید بازی، وجهه همت و نظر همه مسئولان تربیتی اعم از اولیا، و مربیان قرار گیرد و چنان در این امر مجهز باشند که همه آموزشها را از طریق بازی منتقل کنند...»
انتشارات ندای سینا، کتاب «دایرهالمعارف بازیهای کودکان» در 456 صفحه در قطع وزیری با شمارگان هزار نسخه و قیمت 350 هزار ریال منتشر کرده است.
|
|
↧
↧
کاظم جیرودی، شاعر در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ضمن تایید این خبر اظهار کرد: استاد ابراهیم ناعم، شاعر و قصیدهسرای نامآشنای کشورمان و از دوستان نزدیک نیما یوشیج و رییس انجمن ادبی حکیم ناصرخسرو صبح امروز (15 فروردینماه) به دلیل عارضهی قلبی در بیمارستان مهر تهران جان به جانآفرین تسلیم کرد.
ناعم در یک مهر 1300 در رشت زاده شد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت و تهران به پایان رساند و سپس در آموزشگاه تخصصی قضایی دانشآموخته شد. او بعداً کارمند اداره کل ثبت اسناد شد. از آنجا که پدر وی معروف به مرشد احمد گیلانی صوفی صافی بود و صافی تخلص میکرد، به او ابراهیم صافی نیز میگفتند. ناعم شاعری عارفپیشه و خلوتگزین بود و سعی میکرد از هیاهوهای سیاسی و اجتماعی دوری کند.
ناعم در جوانی در منطقه شمیرانات تهران زندگی میکرد و از نزدیکان نیما یوشیج بود. یوشیج در خاطرات خود از وی به این شکل یاد کرده است: «ناعم اشعار وصف الحالی را بسیار پرمغز و با حرارت میسراید و اشعار او آینهٔ زمان هستند.» در جای دیگری مینویسد: «دیشب منزل ناعم بودم. از روی عکسهای دیوار که گورکی و علی و اشخاص مختلف را به دیوارها چسبانیده بود، فهمیدم که حواس جمع ندارد و دراین دنیا سرگردان است.»
«اهورانامه»، «مرد دریا»و «الا ای خوابها» نام سه دیوان این شاعر کشورمان است.
خبرگزاری کتاب ایران درگذشت این شاعر کشورمان را به خانواده او و جامعه ادبی تسلیت میگوید.
|
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جدیدترین اثر سیدعلی صالحی با عنوان «دختر ویلونزن در کوچههای برفی آذر ماه» برای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده است و انتظار میرود بعد از گذشت سه سال جدیدترین آثار این شاعر مطرح کشورمان در قالب کتابی توسط نشر چشمه عرضه شود.
این مجموعه شعر حدود 100 صفحه است و گرایش غالب در این دفتر همان حضور رمزیت در شعر حکمت است. پیش از این سیدعلی صالحی در سال 95 کتاب «منشور شعر حکمت» را توسط نشرچشمه عرضه کرده بود.
در معرفی کتاب «منشور شعر حکمت» آمده است: «يكى از نخستين نشانههاى شعر حكمت، برهنه بودن از جامهى چرک تكلف است. شعر حكمت به شرط صدقِ درون، از عقلِ تكلف و تكلفِ عقل، پرهيز مىكند. نه دوزخ مضمون، نه جهنمِ شكل! شعر حكمت، فراتر از اين اشارهها حضورى فراگير دارد، همهى حيات... همان حكمت است. مرا با مدرسان ساعت حكمت؛ و درس و مشق اين امور كارى نيست. اشارهى ما به فراز شكلها، صورتها، تعاريف نو و كهنه، و جهان ترجمهزدهى كلمهكُش است. براى ما كلمه، در شعر حكمت به وجاهت ناميرا مىرسد. زنهار... مخاطب ـ حكيم خوب مىداند، شعر حكمت، حكم صادر نمىكند، منشور مزامير است، نه دستورالعمل و نه مانيفست عقيدتى! شعر حكمت، نكتهى نخست است اما نقطهى آخر نيست. ما تازه در آغاز راهايم و رؤياهاى شريف پيش رو داريم. اين كشف، يک پيشنهاد و اين پيشنهاد، يك كشف است: زبانِ زبانها! شعر حكمت، با روح شعر كار دارد، نه نزاع بيهوده و تقابل شعر نو و شعر كهنه. تو شعر حكمت بياور، حالا به هر سياق و به هر سلوک.»
همچنین سیدعلی صالحی در سیامین نمایشگاه کتاب تهران علاوه بر مجموعه شعر «دختر ویلونزن در کوچههای برفی آذر ماه»، چاپ سیزدهم گزیده شعرهایش توسط نشر مروارید، چاپ دوم مجموعه شعر «آخرین عاشقانههای ریرا» را توسط نشر تهران و چاپ هفتم مجموعه اشعارش (هزار صفحه نخست) را توسط انتشارات نگاه عرضه خواهد کرد. |
|
↧
حامد کنی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اظهار کرد: هفت کتاب «مقدمهای بر مصورسازی کتابهای کودکان»، «مقدمهای بر آرایش و پیرایش کتابهای کودکان»، «مقدمهای بر مراحل خلق و تولید ادبیات کودکان»، «لوازم نویسندگی»، «فارسینویسی برای کودکان»، «براعت استهلال» و «صوفیانهها و عارفانهها» برای چاپ مجدد آماده شدهاند و در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران چاپ جدیدی از آن منتشر خواهد شد.
وی ادامه داد: همچنین سه کتاب «یک عاشقانه آرام»، «چهل نامهی کوتاه به همسرم» و «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» در قطع جیبی در سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه خواهد شد.
مدیر انتشارات روزبهان در توضیح استقبال جامعه ادبی از کتابهای نادر ابراهیمی گفت: با گذشت نزدیک به نه سال از درگذشت نادر ابراهیمی همچنان مردم از کتابهای این نویسنده بزرگ معاصر استقبال میکنند و کتابهای او خوانده و جملات کوتاهی از این کتابها در شبکههای مجازی به اشتراک گذاشته میشود.
|
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) حسین سعیدی، مدیرعامل انتشارات بهنشر با بیان این خبر گفت: با توجه به استقبال گسترده بانوان و دختران از مسابقه بزرگ کتابخوانی «ریحانه» مهلت ارسال آثار به مدت دو هفته و تا پایان فروردینماه سال جاری تمدید شد.
وی با بیان اینکه این مسابقه ویژه بانوان و دختران در پنج بخش مختلف و برای گروههای سنی کودک، نوجوان، جوان، عموم و بینالملل تدارک دیده شده، اظهار کرد: یادداشتی بر کتاب، پیامک، دلنوشته، بهترین بخش کتاب و عکس محتوایی محورهای اصلی مسابقه کتابخوانی «ریحانه» است.
به گفته مدیرعامل انتشارات بهنشر، در این مسابقه از ارائه سوالات چهارجوابی و پاسخنامهای پرهیز شده و هدف مطالعه کتابی از حضرت زهرا(س) توسط شرکت کنندگان است.
سعیدی با اشاره به اینکه آستان قدس رضوی تعدادی کتاب مرتبط با سیره حضرت زهرا(س) از ناشران مختلف را بهعنوان منابع پیشنهادی برای شرکت در این مسابقه اعلام کرده، افزود: علاقهمندان برای شرکت در این مسابقه میتوانند از تمام کتابها و منابع منتشر شده و مرتبط با حضرت زهرا(س) استفاده کنند و محدودیتی برای این موضوع وجود ندارد.
وی گفت: این مسابقه از 25 بهمنماه همزمان با ایام دهه فاطمیه شروع شده و مهلت ارسال آثار از 14 فروردینماه به 31 فروردینماه افزایش یافته است.
|
|
↧
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران، رمان «سنِ عقل» اثر ژان پل سارتر با ترجمه حسین سلیمانینژاد از سوی نشر چشمه به قیمت سیهزار تومان منتشر شده است.
این رمان نخستینبار سالهای قبل از انقلاب با ترجمه محمود جزایری در نشر امیرکبیر منتشر شد؛ این ترجمه در بازار کتاب موجود نیست. همچنین در سالهای اخیر ترجمه دیگری از این اثر به قلم منوچهر کیا به فارسی منتشر شده است.
سن عقل مانند دیگر آثار ساتر - متفکر اگزیستانسیال – به مسائل و چالشهای وجودی انسان میپردازد. این رمان روایت زندگی معلم فلسفه است که برای پیشگیری از تولد فرزند ناخواستهاش به کارهای متعددی دست میزند و...
در مقدمهی این ترجمه آمده است: ژانپل سارتر در بیستویکم ژوئن 1905 در پاریس به دنیا آمد. پدرش ژانباتیست سارتر افسر نیروی درایی فرانسه و مادرش آنماری شواریتزر، از خانوادهی روشنفکر و دخترعموی آلبرت شواریتزر، پزشک معروف و برندهی جایزهی صلح نوبل بود. پانزدهماهه بود که پدرش از دنیا رفت. او تا دهسالگی دوران خوشی را نزد پدربزرگِ مادریاش سپری کرد و با پرسهزدن در کتابخانهی او با ادبیات آشنا شد. پس از تحصیل در یک مدرسهی شبانهروزی و گرفتن دیپلم، به دانشسرای عالی پاریس رفت و در آنجا با سیمون دوبووار، فیلسوف و نویسندهی فمینیست فرانسوی آشنا شد و تا آخر عمرش همدم او ماند. او همراه همشاگردیهای جوانش خیلی زود به نقد ارزشها و سنتهای طبقهی اجتماعیاش یعنی بورژوازی پرداخت. پس از اتمام تحصیلاتش به تدریس فلسفه در دبیرستانهای لوآور و لیون مشغول شد و چندی بعد برای تکمیل تحقیقات فلسفیاش به آلمان رفت و در انستیتوِ فرانسهی برلین با آثار فیلسوفان بزرگی همچون هایدگر و هوسرل آشنا شد. اما پس از مدتی تابِ حکومتی نازی آلمان را نیاورد و دوباره به پاریس به کار قبلیاش برگشت. در همان نخستین رسالههای فلسفیاش یعنی خیال (1936)، طرح فرضیهی احساسات (1939) و خیالی (1940)، نفوذ هایدگر و اصالت تفکری در نوشتههایش آشکار شد و او را به سوی اگزیستانسیالیسم هدایت کرد و او پس از مدتی نظریههایش را در هستی و نیستی (1943) و اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر (1946) گسترش داد. اما سارتر برخلاف اساتید آلمانیاش فقط به زبان فلسفی نمینوشت، بلکه برای بیان عقایدش از سایر سبکها مانند نقد ادبی، رمان، داستانهای کوتاه و نمایشنامه کمک میگرفت. او پس از انتشار چند مجموعهی داستانی و کوتاه و بلند، از جمله اولین رمان فلسفیاش به نام تهوع (1938) به شهرت فراگیری دست یافت.
از دیگر آثار او دیوار (1939)، راههای آزادی (1949 ـ 1943)، تأملاتی دربارهی مسئلهی یهودیت (1946)، بودلر (1947)، سنژنه، بازیگر و شهید (1952)، کلمات (1964)، موقعیتها (1976ـ 1947)، کودنِ خانواده (1972) و متون نقد ادبی و سیاسی است. نمایشننامههای او نیز طرفداران بیشماری دارد که از مهمترین آنها میتوان به این عنوان اشاره کرد: مگسها (1943)، درِ بسته (1945)، روسپی بزرگوار (1946)، دستهای آلوده (1948)، شیطان و خدا (1951)، گوشهنشینان آلتونا (1959). سارتر بهعنوان یک روشنفکر سیاسی، با اعتقاد به این که انسان مختار است و باید خود سرنوشتش را انتخاب کند، پیوسته تیغه انتقاد را بر مسائل روزگار خود میکشید و به فعالیتهای سیاسیاش تا آخر عمر ادامه داد (شرکت در دادگاه راسل، خودداری از دریافت جایزهی نوبل ادبیات در سال 1964 و مدیریت نشریههای چپ گرای ارمان خلق و لیبراسیون). او در 15 آوریل 1980 در پاریس از دنیا رفت و پس از مراسم باشکوهی که بیش از پنجاه هزار نفر در آن شرکت داشتند، در گورستان مون پارناس به خاک سپرده شد.
|
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) داستان «ویلسون کلهپوک و دوقلوهای شگفتانگیز» با ترجمه امیرحسین وزیری از سوی نشر چشمه منتشر شد.
بسیاری از مخاطبهای کتاب در ایران، تواین را با رمان ماجراهای هاکلبری فین میشناسند. رمانی که بر اساس آن کارتون ساخته شد و خیلیها را از خواندن این رمان تحسینبرانگیز با ترجمه عالی نجفدریابندری بینیاز کرد. تواین رماننویس، داستان کوتاههای جذاب و خواندنی دارد و از آن جمله مجموعه داستان کوتاههای خواندنی و جذاب این نویسنده کتاب «خاطرات آدم و حوا» است. این کتاب تاکنون به قلم حسین علیشیری در نشر دارینوش و علیمسعودینیا در نشر چشمه منتشر شده است.
کتاب «ویلسون کلهپوک و دوقلوهای شگفتانگیز» تازهترین ترجمه اثر داستانی این نویسنده است. مالکوم بَردبِری، استاد مطالعات امریکا در دانشگاه ایست آنگلیا درباره این رمان میگوید «ویلسون کلهپوک داستانی برخاسته از دوران تاریک سالهای آخر فعالیت مارکتواین و در واقع بهترین محصول آن دوران است. او قسمت بیشتر این داستان را در ناکامترین دههی زندگیاش، دههی 1890، نگاشته است. در ان دوران او آخرین سالهای دههی پنجم زندگیاش را سپری میکرد، متحمل چندین دشواری و شکست مالی شده بود و همچنین مدت هفت سال بود که به منظور صرفهجویی در مخارج زندگی در اروپا زندگی میکرد. همانند جالبترین آثار تواین، این اثر یک کتاب بد است که کتابی خوب در دل آن نهفته و تقلا میکند از آن بیرون بیاید، و در آخر هم به طرزی قابل توجه موفق به این کار میشود. مانند تمامی واپسین کارهای دیگر او این اثر دربرگیرنده ی یک جدال عمیق و کشمکش اخلاقی است که خود را متناوباً در حالت و شکل کمدی و تراژدی نشان میدهد. همچنین این داستان با لحنی پیچیده نگاشته شده که به کتاب حالت نقص و سردرگمی هنری، و در عین حال ژرفای عمیق اخلاقی میدهد. محصول این رویداد در بسیاری موارد ابهام است؛ اما نه ابهامی به دلیل ضعف مشخص در نگارش (پرداخته نشدن موضوعات به طور کامل، شکل نگرفتن کامل داستان و تغییر ناگهانی لحن)، بلکه ابهامی زاییدنی سختترین و پیچیدهترین نوع به کارگیری صنایع ادبی؛ به کارگیری طنزی مستمر، تندوتیز و دورنگر که خواننده را تا آخرین پیچوخمهای داستان تنها نمیگذارد. بنابراین عجیب نیست که این رمان به شهرت مبهمی نیز دست یافته است؛ به نظر میرسد اغتشاش سطحی و در عین حال نیروی فوقالعادهی داستان منتقدان را سردرگم کرده است. »
مالکوم بَردبِری معتقد است:«این اثر در حقیقت بسیار قابل ملاحظه است؛ یک «کمدی مشکلات» تقریباً در معنای شکسپیر آن. در ضمن این اثر یکی از بهترین رمانهای اواخر قرن نوزدهم آمریکا به شمار میآید ـ کتابی در مورد تنشهای دههی بغرنج دگرگونی و گذار که در آن نگاشته شد؛ دوران فروپاشی دورانی که تواین خود آن را عصر طلایی مینامید، و همچنین کتابی که بیشک ما را به بسیاری از طنزهای نوگرایانهای رهنمون میشود که برای ادبیات قرن بیستم بسیار مهم بودهاند. شاید این کتاب مختصری از بهترین رمان تواین ضعیفتر باشد، اما احتمالاً جالبترین رمان او به حساب میآید و مطمئناً رمانی است که اگر کسی بخواهد تواین را بفهمد، اهمیت او را در پیشینه و سنت امریکا بداند، یا اینکه بداند آن سنت چگونه با موقعیتهای جدید روبهرو شد و راهش را به سوی قرن بیستم باز کرد، نمیتواند از خواندن آن اجتناب کند.» |
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، فراخوان مسابقه شعرسرایی رضوی، از مجموعه برنامههای کارگروه کودک و نوجوان پانزدهمین جشنواره بینالمللی امام رضا علیهالسلام با موضوعهای حکمت، متانت، سخاوت (از سیره اخلاقی امام رضا علیهالسلام و معارف رضوی) منتشر شد.
مخاطبان در سه گروه سنی 7 تا 10 سال، 11 تا 13 سال و 14 تا 17 سال میتوانند در این مسابقه شرکت کنند.
بر اساس این فراخوان، آثار باید متناسب با سیره رضوی و موضوع جشنواره باشد. محدودیتی در انتخاب قالب اشعار وجود ندارد.
علاقهمندان برای شرکت در این مسابقه تا یکم خرداد 1396 مهلت دارند تا آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند.
بخشهای مسابقهای کارگروه کودک و نوجوان جشنواره رضوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سال 1396 همزمان با دهه کرامت برگزیدگان خود را معرفی خواهد کرد.
گفتنی است فراخوان کلی کارگروه کودک و نوجوان پانزدهمین جشنواره امام رضا(ع) شامل بخشهای فرهنگی (نشریهنگاری، کتابسازی، کاردستی) ویژهی کودک و نوجوان، (قصهگویی) ویژهی بزرگسال، ادبی (شعرسرایی) ویژه کودک و نوجوان (داستاننویسی) ویژه کودک و نوجوان و بزرگسال و هنری (سرود، پویانمایی) ویژه کودک و نوجوان در پایگاه اطلاع رسانی کانون به نشانی www.kanoonnews.ir منتشر شده است.
|
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
«بسماللهالرحمنالرحیم
درگذشت عالم بزرگوار مرحوم حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سید مهدی ابنالرضا اعلیاللهمقامه را که سالهای متمادی در خوانسار به اداره حوزهی علمیه و تربیت طلاب و تألیفات سودمند اشتغال داشتند به عموم مردم مؤمن و انقلابی خوانسار و بویژه خاندان محترم و آقازادههای مکرم ایشان تسلیت عرض میکنم و رحمت و غفران الهی برای ایشان مسألت مینمایم.
سید علی خامنهای
۱۵ فروردین ۹۶»
سید مهدی ابن الرضا خوانساری، عصر جمعه ۴ فروردین ۹۶ در سن ۸۲ سالگی دار فانی را وداع گفت و چهارشنبه ۹ فروردین ماه در وادی السلام نجف اشرف به خاک سپرده شد.
آثار ارزشمندی همچون «ضیاء الابصار فی ترجمه علماء الخوانسار» از این عالم فرهیخته بهجای مانده است. |
|
↧
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چهارمین جلد از مجموعه «پرسه در حوالی داستان امروز» با 9 داستان از 9 نویسنده توسط نشر کلاغ راهی بازار نشر شد. شماره اول و دوم این مجموعه توسط تجربه منتشر شده بود.
در این مجموعه حسین سناپور با داستان «نویسنده کیست؟»، امیرحسین معتمد با داستان «دره کُناری»، نسرین اسدی با داستان «شکارچی»، لیزا فاخر با داستان «فرحزاد»، لیلا امیری با داستان «ماهیهای ریز بنفش»، سمیه صوفیان با داستان «حریم عمومی»، مینا رحمتی با داستان «مادرم چتری است که در روزهای بارانی بسته است»، مرضیه صادقی با داستان «عصارهی سنگ»، بهاره ارشدریاحی با داستان «تمام آدمهای این نامه مردهاند» و مولود قضاوت با داستان «ماهیها» حضور دارند.
در سه جلد قبلی این مجموعه داستانهای مختلفی از نویسندگانی مانند رضا فکری، بابک زمانی، نسیم مرعشی،محمد زارعی، لیلی مجیدی، مریم ایلخان، نگار کماسی، بهدین اروند، گلرنگ رنجبر و مجتبی فدایی منتشر شده بود.
در بخشی از داستان «نویسنده کیست؟» به قلم حسین سناپور میخوانیم: «انگار ناگزیرم بگویم کسی نویسنده میشود که گریزی از نویسندگی نداشته باشد. یعنی او برای درآمد لزوماً نمینویسد (چه از این راه به درآمد خوبی برسد و چه نرسد.) برای شهرت نمینویسد (چه آن را دوست داشته باشد، چه نداشته باشد). برای موفقیت هم حتا نمینویسد (دست کم موفقیت به معنایی که در ذهن دیگران است.) برای این مینویسد، چون بهترین کاری است که میتواند بکند. برای این مینویسد، چون واقعیترین کاری است که میتواند بکند. چون فکر میکند واقعا با نوشتن میتواند کاری بکند. چون فکر میکند وجودش بدون نوشتن چیزی کم دارد. چون فکر میکند ننوشتن بیشتر او را میترساند تا نوشتن. چون فکر میکند به رضایت درونی خودش بیشتر نیاز دارد تا رضایت و تایید دیگران.»
چهارمین جلد از مجموعه «پرسه در حوالی داستان امروز» در 130 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای 10 هزار تومان توسط نشر کلاغ منتشر شده است. |
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، برنامه روز ایران به همت مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران و رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا روزگذشته (15 فروردین ماه) در سالن "ویواچه" برگزار شد.
در این برنامه «رومو»، مدیرکل کتابخانهها و مؤسسات وزارت فرهنگ ایتالیا نیز حضور داشت. وی اظهار کرد: بسیار مفتخرم از دعوت سخاوتمندانه ایران برای شرکت در نمایشگاه کتاب تهران که گواه دیگری بر ادامه دار بودن همکاریهای دو کشور در سطح عالی است. از انجمن مؤلفان و نویسندگان ایتالیا، وزارت خارجه و کمیسیون تجارت خارجه ایتالیا نیز تشکر میکنم. حضور در ایران فرصت مغتنمی است که دو کشور با سابقه فرهنگی چند صد ساله بتوانند در کنار هم مروری بر تاریخ روابط دیرینه خود داشته و همدیگر را بهتر بشناسند. عنوان انتخابی ایتالیا برای حضور خود در نمایشگاه تهران "زیبایی بدون زمان" است.
«رومو» ادامه داد: این عنوان دو مفهوم را به ذهن بیینده ایرانی منتقل میکند. مفهوم نخست زیبایی در کنار هم بودن است. در کنار کشوری با فرهنگ غنی و چند هزار ساله و زیبایی افتخار اولین کشور اروپایی میهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران. مفهوم دوم، قدر دانستن این زیبایی بدون محدودیت زمانی است. چرا که نمیخواهیم فقط به گذشته خود ببالیم بلکه باید این زیبای را برای آیندگان هم پاس بداریم. موارد گفته شده در خصوص ایران هم صدق میکند چرا که ایرانیان هم درقبال حفظ زیباییهای فرهنگی، هنری وادبی خویش برای آینده بشری مسئول هستند .
وی افزود: فرصت پیش آمده تنها منحصر به اصحاب نشر و کتاب نیست بلکه فرصتی برای یک گفت وگوی عظیم فرهنگی است.
مدیرکل کتابخانهها و مؤسسات وزارت فرهنگ ایتالیا در پایان سخنان خود گفت: تعداد ۱۳ نویسنده و همین تعداد تصویرگر نمایندگان ایتالیا در نمایشگاه تهران خواهند بود و تفاهم فرهنگی امضا شده بین دو کشور اساس روابط و گفتوگوی فرهنگی بین دو کشور را تشکیل میدهد.
در ادامه این برنامه اکبرقولی، رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا سخنرانی کرد. وی اظهار کرد: مفتخر هستیم که همچون دیگر سالهای اخیر، در پنجاه و چهارمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب کودک بلونیا حضور یافته و مراسم ویژه روز ایران در این نمایشگاه را برگزار میکنیم.
وی بیان کرد: اهمیت نمایشگاه بینالمللی کتاب کودک بلونیا در وهله نخست، در اهمیت موضوع آن؛ یعنی دقت در انجام وظیفه تأمین خوراک فرهنگی مطلوب برای کودکان است. دقت در انجام این وظیفه، به ویژه در جهان معاصر که در آن، سهولت و سرعت فناورانه تولید کمی و به اشتراکگذاری اطلاعاتی که کودکانمان نیز به بسیاری از آنها دسترسی دارند، همواره با دقت کیفی در خصوص اینکه چه تصویری از جهان به ایشان مینمایانیم همراه نمیباشد؛ ضرورت مضاعف نیز یافته است.
قولی افزود: دنیای بیفریب و واقعی؛ اما رنگارنگ و زیبای جشنواره بینالمللی کتاب کودک بلونیا، فرصتی برای نجات تصویر زیبای جهان پیش چشم کودکان است. حضور در این جشنواره فرصتی مناسب برای تصویرگران ایرانی در حوزه کتاب کودک است و اهمیت این موضوع تا آن جا است که رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا نیز، بخشی از فعالیتهای خود را به این حوزه اختصاص داده که تنها به عنوان نمونههایی از آن در سال گذشته، میتوان به برگزاری کارگاههای آموزشی ایرانشناسی برای بیش از 450 دانشآموز ایتالیایی با محتوای برگزاری نمایشگاه عکس و صنایع دستی؛ آموزش ساخت صنایع دستی؛ اجرای موسیقی؛ نمایش فیلم و... در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی شهر رم و یا حضور اعضاء کودک و نوجوان گروه شاهنامهخوانی "سفیران صلح و دوستی" در ایتالیا و اجراء برنامه مشترک با دانش آموزان مدارس شهر رم در روز جهانی زبان مادری اشاره کرد.
رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا گفت: با درک مشابهی از اهمیت فعالیت در این حوزه، دوستان ما در رایزنی فرهنگی ایتالیا در ایران نیز، در جریان برگزاری سلسله برنامههای جانبی به مناسبت حضور ایتالیا به عنوان مهمان ویژه در سیاُمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، ماه ژانویه گذشته، نشستی را با حضور تصویرگران ایتالیایی کتاب کودک در تهران برگزار کردند.
فاطمه عسگری، عضو هیأت علمی دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه تهران در این مراسم ضمن بیان تاریخچه ترجمه پینوکیو در ایران از انتشار نخستین ترجمه این اثر از ایتالیایی به فارسی توسط غلامرضا امامی خبر داد و گفت: قرار است این کتاب توسط انتشارات جیحون تا چندی دیگر وارد بازار نشر شود.
عضو هیأت علمی دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه تهران سخنان خود را با معرفی صادق چوبک به عنوان نخستین مترجم این اثر در ایران آغاز کرد. در این بخش به آثار ادبی منتشر شده از این مؤلف در ایران و سایر کشورها سخن گفته شد. نقش مقدمه این کتاب و بیان کمبود ادبیات، نقش کتابهای درسی، توجه به زبان فارسی در این مقدمه بخش دیگری از بیانات عسگری بود.
بررسی تاریخچه ادبیات کودک در ایتالیا بخش دیگری از سخنان این کارشناس بود که منتهی به تحلیل شیوه انتشار پینوکیو در ایتالیا و سایرکشورها شد. عسگری با بیان اینکه ۲۴۲عنوان کتاب با موضوع پینوکیو در کتابخانه ملی ایران موجود است، چوبک، ثریا شکری، اصغر رستگار، هما نوابی، مصطفی رحماندوست و غلامرضا امامی را مهمترین مترجمان این کتاب معرفی کرد.
این کارشناس با عنوان اینکه برای نخستینبار قرار است ترجمه ایتالیایی به فارسی این اثر توسط غلامرضا امامی منتشر شد، این گام را بسیار مهم دانست.
گفتنی است که بیشترین تأکید این برنامه بیان ویژگیهای اثر چوبک و تأثیرات آن بر امر آموزش بود. |
|
↧
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) «یه چیزی بگو»، روایت زندگی یک نوجوانِ طبقه متوسطِ آمریکایی است، زیست و زندگی این نوجوان در چهار ترم تحصیل در دبیرستان را روایت میکند.
اندرسن با این رمان به باشگاه پرفروشهای آمریکایی شمالی راه یافت و اشتهاری جهانی کسب کرد. بر اساس این رمان منتشر شده در سال 1999 میلادی، در سال 2004 هم فیلمی براساس این رمان نوشته شده است.
به گفته مترجم کتاب، یه چیزی بگو رمانی است روانشناختی و خوشخوان که میتواند برای مخاطبانِ بسیاری جذابیتِ روایی داشته باشد. ماجراهایی که برای شخصیت رخ میدهد و انبوهی از خردهروایتها با زبانی ساده، این اثر را به کتابی تبدیل کرده که میتوان بهراحتی آن را خواند.
حمیدرضا صدر در مقدمه این ترجمه نوشته است: «ترجمهی نوول کوچولوی یه چیزی بگو از دل «بیقراریها» و نوعی «بایدها» درآمد؛ از سفر به امریکا در ژانویهی 2016، از سپری کردن زمستان سرد بوستون و نیویورک، زندانیشدن در خانهی بزرگی دور از شهر. خانهای میان درختهای بلند محاصره در برف و یخ. در چنین روزها و هفتههایی که روزها را در تنهایی سپری میکنید، برای فرار از بمباران شبکههای تلویزیونی بیش از همیشه به کتاب رو میآورید.
در همان روزهای نخستین از خانم دکتر سارا دولتی، برادرزادهی همسرم، که در زمینهی روانشناسی اجتماعی تحصیلی کرده و با شور و علاقهی غبطهانگیزی دربارهی فعالیتهایش حرف میزد، درخواست کردم دوری در کتابخانهی خصوصیاش بزنیم. او میان کتابهایش بیمقدمه و بلافاصله یکی از بیرون کشید؛ یه چیزی بگو، نوشتهی لاوری هالس اندرسُن، و با شور فراوانی به توصیف آن پرداخت و آن را یکی از بهترین کتابهای نوشتهشدهی این دوران دربارهی نوجوانان امریکایی با نگرشی آسیبشناسانه خواند، این که چرا و چگونه خواندن آن را به شاگردان و بیمارانش و همینطور والدین و معلمها توصیه کرده. سپس توصیف کرد آن کتاب چگونه بدل به یکی از کتابهای بالینیاش شده. خانم لاوریهالس اندرسُن، نویسندهی نیویورکی، با این نخستین کتابش چندین جایزه دریافت کرده و معروف شده بود. کتابی که در سیاههی پُرفروشها قرار گرفته. شب اول سیصفحهاش را خواندم و بلافاصله در بند لحن دوپهلو و طعنهآمیزش گرفتار شدم. آمیزهای از توصیفهای بامزه و موقعیتهای دلهرهآور. کتابی با نگاه نقادانه و نیشدار به شیوهی زندگی طبقهی متوسط آمریکایی، و در عین حال درامی روانشناسانه و نزدیک شده به رمز نوعی «تراپی / درمان». رخدادهای از نگاه شخصیت اول آن، دختری دبیرستانی به نام ملیندا، توصیف میشدند و آمیزهی خردگیرانهای بودند از مایههای مربوط به هویت، خشنونت، جنسیت، خانواده، مادیات، مصرفگرایی، طبیعت، هنر و رقابت. خورشید در صبحگاه زمستانی روز بعد بالا نیامده بود، پشت لپتاپ کوچک و بیش از حد قدیمی شدهام نشستم و ترجمه را شروع کردم. چیزی که سرمای زمستانی شرق ایالات متحده را تحملپذیرتر کرد. قطار راه افتاده بود. پس از آن به هرجا پا میگذاشتم کولهام گشوده میشد، لپ تاپ کوچولوی قدیمی درمیآمد و صفحهای بهفارسی مانتیور را میپوشاند. بعدازظهرها کسی آن اطراف بود تا دربارهی معادلهای اصطلاحات کاملاً امریکایی چانه بزنیم. حین ترجمهی کتابها، معمولاً درگیر شخصیتها و مضامین و موقعیتهاشان میشوید. این درگیری از ژانویهی 2016 در نیویورک آغاز شد و طی سفرهای دورو درازی در نوروز 1395 در تهران به پایان رسید. در همهی این دوران دختر دبیرستانیِ بیش از حد نکتهبین و بسیار حساس و زخمخوردهی قصه همان اطراف پرسه زد. نیش زد و هشدار داد. جان کَند بگوید: «بهجای لعنت فرستادن به تاریکی شمع روشن کن.» |
|
↧
More Pages to Explore .....